تقریباً همه جا کسانی هستند که به گرسنگی دچارند.گرسنگی یعنی عدم تحقق بسیاری از ظرفیتهای انسانی؛ گرسنگی یعنی سردی و خاموشی دائمی شور و شوق؛ گرسنگی یعنی پیشرفت کمتر در تحصیل، بازدهی کمتر در کار و ماندن در چرخه فقر و تنگدستی.
برای فهمیدن معنای گرسنگی کافیست دو یا سه روز، روزانه 1000 کالری[1] مصرف کنید.[2] در آن صورت، خواهید دید که در طول روز، هنگام انجام اعمال پیچیده ذهنی(مثلاً توجه به تدریس معلم) ذهنتان کند شده است؛ حواستان زود پرت میشود؛ حوصلهتان سر میرود و هنگام انجام کارهای فیزیکی نیز خیلی زود خسته میشوید.
این تجربه برای ما میتواند فقط یک آزمایش یا تمرین باشد؛ و اگر اوضاع به نحوی غیر قابل تحمل پیش برود؛ خیلی سریع قادریم غذایی مقوّی بخوریم و به جریان عادی زندگی برگردیم. اما همین تجربه برای بسیاری از مردم نه یک تمرین، که بخشی از زندگیشان است؛ تا جایی که آنها دیگر هیچگاه نخواهند فهمید که زندگیشان بدون گرسنگی چگونه میتواند باشد.
«گرسنگی» هم به معنای دسترسی محدود به منابع غذایی است و هم به معنای سوءتغذیه. مطالعات حاکی از آن است که بسیاری از مردم دچار هر دو مشکل هستند؛ یعنی غذای کافی به دست نمیآورند و آنچه را هم که مییابند، تمام نیاز بدنشان، به ویژه نیاز به پروتئین و ویتامینهای لازم، را تأمین نمیکند.[3]
آمارهای گرسنگی گاه بسیار تکان دهندهاند، مثلاً:
«در حال حاضر، هر شب، از هر هشت نفر یک نفر در جهان گرسنه میخوابد.»
(www.fao.org/publications/sofi/en)
این، واقعیتی پنهان و بحرانی رو به گسترش است که ما را، هرچند برای لحظاتی، به تأمل دعوت میکند تا بدانیم که:
- وضعیت گرسنگی در اطراف ما چگونه است؟
- مسبّب گرسنگی کدام شرایط و چه کسانی هستند؟
- پیامدهای گرسنگی در زندگی افراد چیست؟
- هر یک از ما، با هر توانایی یا دانشی، چه اقداماتی را در جهت رفع یا کم کردن بحران گرسنگی میتوانیم انجام دهیم؟
کسب آگاهی و شناخت، اولین گام برای رفع این بحران است. متن کامل این مقاله را دریافت نمایید و قدم در این راه بگذارید…
برای تکمیل بحث، حتماٌ دو مطلب زیر را نیز مطالعه کنید:
- «آن که در رفع نیاز محرومین نمیکوشد بیباور به دین و قیامت است» (گزیدهای از تفسیرهای امام موسی صدر، علامه طباطبایی و آیتالله طالقانی بر سوره ماعون)
- «ایمان نمیآورید مگر آنکه یکدیگر را دوست بدارید…» (در اهمیت، ضرورت و آثار نیکی به دیگران)
[1]) در صورت وجود یک رژیم غذایی متنوع، مصرف 1000 کالری حدوداً برابر است با صرف یک لیوان برنج با روغن، صد گرم سبزیجات و دو کف دست نان.
[2]) به طور قطع، کودکان (از سنین تحصیل به بعد)، نوجوانان و بزرگسالان به بیش از 1000 کالری غذای روزانه نیاز دارند. نیاز بزرگسالان محروم به غذا بسیار بیش از اینهاست، چون آنها عمدتا به کارهای فیزیکی و سخت اشتغال دارند. به علاوه محرومین معمولا رژیم متنوعی(از گروههای مختلف غذایی) ندارند و این امر، ضعف و ناتوانی آنها را مضاعف میکند.
لازم است بدانیم که مصرف روزانه ی بسیاری از محرومین پایینتر از 1000 کالری است و پیشنهاد این میزان از مصرف غذا تنها برای آن است که ما شرایط سختی است که آنها هر روز سپری میکنند را درک نماییم.