این مطلب را میتوانید در قالب یک فایل pdf صفحهآرایی شده و آمادهی چاپ، از اینجا دریافت کنید.
برای تکمیل بحث، حتماً دو مطلب زیر را نیز مطالعه کنید:
- «آن که در رفع نیاز محرومین نمیکوشد بیباور به دین و قیامت است» (گزیدهای از تفسیرهای امام موسی صدر، علامه طباطبایی و آیتالله طالقانی بر سوره ماعون)
- «بحران گرسنگی» (علتها، پیامدها، راهکارها)
ایمان نمیآورید مگر آنکه یکدیگر را دوست بدارید…
در اهمیت، ضرورت و آثار نیکی به دیگران
- پیامبر اکرم(ص): سوگند به آن خدایی که جانم به دست اوست که داخل بهشت نمیشوید مگر آنکه ایمان بیاورید، و ایمان نمیآورید مگر آنکه یکدیگر را دوست داشته باشید. (آثارالصادقین، ج3، ص56)
- پیامبر اکرم(ص): از بهترین اعمال در نزد خدا، خنک کردن جگرهای سوخته و سیر کردن شکمهای گرسنه است. سوگند به آن کس که جان محمّد به دست اوست، به من ایمان نیاورده است آن بندهای که سیر بخوابد و برادر (یا همسایه) مسلمانش گرسنه باشد. (ترجمه الحیاة، ج 5، ص304)
- سوره بلد، 18-10: و هر دو راه [خیر و شر] را بدو [=انسان] نمودیم؛ * و[لى] نخواست از گردنه بالا رود! * و تو چه دانى كه آن گردنه [سخت] چیست؟ * بندهاى را آزادكردن، * یا در روز گرسنگى، طعامدادن؛ * به یتیمى خویشاوند، * یا بینوایى خاكنشین. * و آنگاه از زمرهی كسانى بودن كه ایمان آورده و یکدیگر را به شكیبایى و به مهربانى سفارش كردهاند؛ * اینانند خجستگان.
- سوره فجر، 20-17: ولى نه، بلكه یتیم را نمىنوازید؛ * و بر خوراک [دادن] بینوا یکدیگر را بر نمىانگیزید؛ * و میراث [ضعیفان] را چپاولگرانه مىخورید؛ * و مال را دوست دارید، دوست داشتنى بسیار.
- سوره همزه، 3-2: مالى گرد آورد و برشمردش؛ * پندارد كه مالش او را جاویدان كرده است.
- سوره شعراء، 129-128: آیا بر هر تپهاى بنایى مىسازید كه [در آن] دست به بیهودهكارى زنید؟* و كاخهاى استوار مىگیرید به امید آنكه جاودانه بمانید؟
- سوره لیل 11-5: اما آنكه [حق خدا را] داد و پروا داشت، * و [پاداش] نیكوتر را تصدیق كرد، * زودا که راهش را به سوی خیر و آسانی هموار کنیم. * و اما آنكه بخل ورزید و خود را بىنیاز دید، * و [پاداش] نیكوتر را به دروغ گرفت، * زودا که راهش را به سوی شر و دشواری هموار کنیم. * و چون هلاك شد، [دیگر] مال او به كارش نمىآید.
- سوره تکاثر، 2-1: تفاخر به بیشتر داشتن، شما را غافل داشت، * تا كارتان به گورستان رسید.
- سوره سبأ، 34: و [ما] در هیچ شهرى هشداردهندهاى نفرستادیم جز آنكه خوشگذرانان آنها گفتند: «ما به آنچه شما بدان فرستاده شدهاید كافریم.»
- سوره یس، 47: و چون به آنان گفته شود: « از آنچه خدا به شما روزى داده انفاق كنید»، كسانى كه كافر شدهاند، به آنان كه ایمان آوردهاند، مىگویند: «آیا كسى را خوراک دهیم كه اگر خدا مىخواست [خودش] وى را مىخورانید؟ شما جز در گمراهىِ آشكارى [بیش] نیستید.»
- سوره حاقه، 36-33: او به خداى بزرگ نمىگروید * و به اطعام مسكین تشویق نمىكرد، * پس امروز او را در اینجا حمایتگرى نیست * و خوراكى جز چركابه [دوزخ] ندارد.
- سوره مدثر، 47-42: [اهل بهشت، از مجرمان میپرسند:] «چه چیز شما را در آتش [= سَقَر] درآورد؟» * گویند: « از نمازگزاران نبودیم، * و بینوایان را غذا نمىدادیم، * و با بیهودهگویان بیهودهگویی میکردیم، * و روز جزا را دروغ میشمردیم، * تا مرگ ما در رسید […]».
- سوره معارج، 25-17: [آتش] هر آن کس را که پشت كرده و روى برتافته، * و [مالی] گرد آورده و انباشته، فرا مىخوانَد. * به راستى كه انسان سخت آزمند [و بىتاب] خلق شده است. * چون صدمهاى به او رسد عجز و لابه كند. * و چون خیرى به او رسد بخل ورزد. * غیر از نمازگزاران: * همان كسانى كه بر نمازشان پایدارى مىكنند؛ * و همانان كه در اموالشان حقى معلوم است، * براى سائل و محروم.
- سوره ماعون، 7-1: آیا كسى را كه [روز] جزا را دروغ میانگارد، شناختی؟ * این همان كس است كه یتیم را به سختى مىرانَد، * و به خوراك دادن بینوا ترغیب نمىكند. * پس واى بر نمازگزاران، * آنان كه از نمازشان غافلند، * آنان كه ریا مىكنند، * و از [دادن] ماعون [=وسایل و مایحتاج خانه] باز میدارند.
- سوره هود، 87: [مشرکان] گفتند: « ای شعیب، آیا نمازت به تو دستور ميدهد که آنچه را پدران ما میپرستیدهاند رها کنیم، یا دراموال خود به میل خود تصرف نکنیم؟»
- امام صادق(ع): خداوند تبارك و تعالى فرموده است: من نماز كسى را مىپذیرم كه در برابر عظمت من فروتن باشد، به خاطر من نفس خود را از شهوتها باز دارد، روزش را با یاد من سپرى كند، بر آفریدگان من بزرگى نفروشد، گرسنه را غذا دهد، برهنه را بپوشاند، به مصیبت دیده رحم كند و غریب را جاى دهد […]. (میزانالحکمه، ۱۰۷۷۹)
- [از پیامبر اکرم(ص) دربارهی این فراز از قرآن که «وای بر مشرکان! آنان که زکات نمیپردازند و آنان كه به آخرت ناباورند» [سوره فصلت، 7-6] پرسش شد، فرمود:] خدا مشرکان را مورد عتاب قرار نمیدهد، [بلکه مقصود مسلمانان ظاهری هستند]؛ مگر نشنیدهای این سخن خداوند را که: «پس واى بر نمازگزاران، آنان كه از نمازشان غافلند، آنان كه ریا مىكنند، و از [دادن] ماعون خوددارى مىورزند» [سوره ماعون، 7-4]؟ بدانید که ماعون، همان زکات است. [سپس فرمود:] سوگند به آنکه جان محمّد در دست اوست، هیچ کس در چیزی از زکات مال خود به خدا خیانت نمیکند، مگر آنکه مشرک به خدا باشد. (میزانالحکمه، 7780)
- مردی نزد پیامبر(ص) آمد و پرسید: «آیا در اموال حقی جز زکات وجود دارد؟» پیامبر(ص) فرمود: «مسلمان باید هرگاه گرسنهای از او غذا بخواهد غذایش دهد و هرگاه برهنهای از او لباس خواهد وی را بپوشاند.» آن مرد گفت: «بیم آن میرود که دروغ بگوید.» پیامبر(ص) فرمود: «آیا بیم آن نمیرود که راست بگوید؟» (میزانالحکمه، 8328)
- شخصی نزد امام صادق(ع) آمد و از ایشان پرسید: «زکات واجب مال چقدر است؟» فرمود: «مقصودت زکات ظاهری است یا باطنی؟» عرض کرد: «هر دو.» فرمود: «زکات ظاهری در هر هزار درهم بیست و پنج درهم واجب است و زکات باطنی این است که وقتی برادرت به چیزی نیازمندتر از تو بود، او را بر خود ترجیح دهی.» (میزانالحکمه، 7792)
- پیامبراکرم(ص): هركه صبح كند در حالی كه به امور مسلمانان اهتمام ندارد از ایشان نیست و هركه فریاد كمكخواهی مردی را بشنود و به كمكش نشتابد مسلمان نیست. (میزانالحکمه ، 9000)
- ابوذر، پیش از آنکه توسط عثمان تبعید شود، در مورد شیوهی تقسیم بیتالمال و خرج اموال، به او اعتراضِ فراوان میکرد. در یکی از مواردی که ابوذر اعتراض خود را آشکار ساخت، عثمان به کعبالاحبار، که عالمی یهودی و تازه مسلمان بود، روی کرد و پرسید: « ای ابواسحاق! چه مىگویى درباره مردى كه زكات واجب مال خود را پرداخته است؛ آیا باز بر او واجب است مقدار دیگرى بدهد؟» گفت: «نه، حتى اگر خشتى از طلا و خشتى از نقره روى هم نهد، چیزى بر او واجب نیست.» ابوذر با خشم به او پاسخ داد: «[…] تو را چه رسد كه درباره احكام مسلمانان نظر بدهى؟ سخن خدا از گفته تو درستتر است كه فرموده: كسانى كه زر و سیم را گنجینه مىكنند و آن را در راه خدا هزینه نمىكنند، ایشان را از عذابى دردناك خبر ده [سوره توبه، 34].» (ترجمه الحیاة، ج4، ص216)
- سوره توبه، 35-34: و كسانى كه زر و سیم را گنجینه مىكنند و آن را در راه خدا هزینه نمىكنند، ایشان را از عذابى دردناك خبر ده؛ * روزى كه آن [گنجینه]ها را در آتش دوزخ بگدازند، و پیشانى و پهلو و پشت ایشان را با آنها داغ بگذارند [و گویند:] « این همان است که برای خودتان اندوخته بودید، پس [طعم] اندوختههایتان را بچشید.»
- امام صادق(ع): مال، چهار هزار [درهم] است؛ دوازده هزار درهم، گنج است؛ بیست هزار [درهم] از حلال جمع نمىشود؛ صاحب سى هزار [درهم] در راه هلاکت است، و آن كس كه مالك صد هزار درهم باشد، از شیعیان ما نیست. (تحفالعقول، کلمات قصار امام صادق(ع)، 167)
- امام صادق(ع): اگر مردم از راهى كه خداوند به آنان فرمان داده است كسب درآمد كنند، اما آن [درآمد] را در راهى كه خداوند از آن بازشان داشته است انفاق نمایند، آن را از ایشان نمىپذیرد. همچنین اگر از راهى كه ایشان را از آن نهى كرده است کسب درآمد کنند، اما آن [درآمد] را در راهى كه خداوند بدان فرمانشان داده است به مصرف رسانند، باز از آنان نمىپذیرد؛ بلکه تنها از آنان میپذیرد که از راه حلال به دست آورند و در راه حلال انفاق كنند. (میزانالحکمه، 20707)
- نزد امام حسین(ع) نام مردی از بنیامیه را بردند که صدقهی زیادی داده است. امام(ع) فرمود: «مَثَل او مانند کسی است که از حاجیان راهزنی کند، و از آنچه ربوده صدقه دهد. بیگمان صدقهی پاکیزه، صدقهی کسی است که در راه به دست آوردن آنچه صدقه میدهد، بر پیشانی او عرق نشسته و چهرهی او غبار گرفته باشد.» (حکمتنامهی امام حسین(ع)، ج1، ص403)
- امام علی(ع): خداوند سبحان، فراهم آوردن قوت و روزی فقیران را از اموال ثروتمندان واجب كرده است. پس هیچ فقیری گرسنه نمیماند مگر اینكه توانگری مانع [رسیدن روزی] او شود، و خدای متعال در این باره ایشان را مؤاخذه خواهد كرد. (نهجالبلاغه، حکمت328)
- امام علی(ع): خداوند از علما پیمان گرفته است كه در برابر سیر خواری ستمگر و گرسنگی مظلوم سكوت نكنند. (نهجالبلاغه، خطبه3)
- امام علی(ع): در هر کجا که خواهی به مردم نظری بیفکن، آیا جز درویشی میبینی که از فقر رنج میبرد، یا توانگری که بر اثر ناسپاسی نعمتهای خداوند را از خود زائل میکند، یا بخیلی که برای افزودن بر مالش از پرداختن حق خدا بخل میورزد؟ (میزانالحکمه،20490)
- امام حسین(ع) [در خطبهای که در سرزمین منا ایراد نمودند:] خداوند میفرماید: «مردان و زنان با ایمان، دوستان یکدیگرند، که به کارهاى پسندیده وامىدارند، و از کارهاى ناپسند باز مىدارند.» [سورهی توبه، 71]. خداوند از امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک واجب آغاز کرد، زیرا میدانست که اگر این [فریضه] ادا شود و بر پا گردد، همهی فرایض، از آسان و دشوار، بر پا میشوند؛ چرا که امر به معروف و نهی از منکر دعوت به اسلام است، به همراه باز گرداندن حقوق ستمدیدگان و مخالفت با ستمگر و تقسیم [عادلانه] ثروتهای عمومی و غنایم و گرفتن زکات از جای خود و صرف آن در مواردی که باید. […] کوران و گنگان و بیماران زمینگیر در شهرها به حال خود رها شدهاند و به آنها ترحمی نمیشود. [با این حال،] شما به کاری که شایستهتان است برنمیخیزید و دیگران را نیز در این راه مدد نمیرسانید و با مسامحه و سازش با ظالمان خود را آسوده میدارید. این همه، از جمله چیزهایی است که خدا شما را بدان فرمان داده است. […] [شما] ناتوانان را به دست ایشان [= ستمگران] تسلیم کردید که یا همچون برده مقهور باشند و یا همچون مستضعفی برای اداره امور زندگی، [در دست ایشان] اسیر. در کشورداری به اندیشه خود هر چه میخواهند میکنند و در اقتدای به اشرار و گستاخی نسبت به خدای جبّار، با پیروی هوای نفس، کار را به رسوایی میکشانند. بر منبر هر شهر از شهرهای ایشان خطیبی است که بانگ برمیدارد و آنچه میخواهد میگوید. کشور در برابر ایشان بیمعارض است و دستهای ایشان در آن گشاده. مردم بردگان آنانند و دست [ستمی] که به ایشان ضربه زند را از خود نرانند. آنانی که برخی زورگو و ستیزهجویند، و برخی بر ناتوانان سلطهگر و تندخویند، اطاعتشوندگانی که [خدای] آغازگر [خلقت] و بازگرداننده [به قیامت] را نمیشناسند. (تحفالعقول، باب سخنان امام حسین(ع))
- امام کاظم(ع): هر كس از راه حلال براى خود و خانوادهاش روزی فراهم آورد، همچون مجاهد در راه خداى عزّوجلّ است؛ و اگر از عهده [این کار] بر نیاید، قوت عیال خود را از بیتالمال وام گیرد؛ و اگر بمیرد و آن وام را ادا نكرده باشد، بر امام است كه آن را ادا كند و اگر این کار را نكند بار [مسئولیت] آن بر او است. خداى عزّوجلّ فرموده است: «صدقات [=زکات]، تنها به تهیدستان و بینوایان و متصديّان [گردآورى و پخش] آن و دلجویی شدگان، و [استفاده] در [راه آزادى] بردگان، و وامداران، و [هزینه] در راه خدا، و به در راه مانده اختصاص دارد» [سوره توبه، 60]، و آنكه هزینه زندگى ندارد فقیر و بینوا و وامدار است. (ترجمه الحیاة، ج2، ص556)
- پیرمرد نابینایی از راهی میگذشت و از مردمان پولی طلب میکرد. امام علی(ع) [او را دید و] پرسید: « این چیست؟!» گفتند: « ای امیرمؤمنان، مردی نصرانی است.» فرمود: « او را به کار گرفتید تا زمانی که پیر و عاجز شد، سپس [رهایش کردید و] به او چیزی ندادید؟ از بیتالمال به او خرجی بدهید.» (ترجمه الحیاة، ج6، ص453)
- پیامبر اکرم(ص): خداوند در روز قیامت به مردم آبادیای که در آن کسی شب را گرسنه به روز رسانده نگاه نمیکند. (ترجمه الحیاة، ج 4، ص 547)
- امام صادق(ع): مسلمان برادر مسلمان است و حق مسلمان بر برادرش این است که اگر برادرش گرسنه باشد سیر نخورد و اگر برادرش تشنه باشد سیراب نشود و هرگاه برادرش جامه ندارد، جامه [زیادی] نپوشد، پس حق مسلمان بر برادر مسلمان حق بزرگی است! (ترجمه الحیاة، ج 5، ص 141)
- پیامبر اکرم(ص): حكایت مؤمنان در دوستى ومهربانى و دلسوزى نسبت به یكدیگر، حكایت پیكر [آدمى] است، كه هرگاه عضوى از آن به درد آید سایر اعضاى بدن با شب نخوابیدن و تبدار شدن با آن همدردى مىكنند. (میزانالحکمه، 18586)
- امام صادق(ع): باید که مسلمانان در رفت و آمد با هم، و احسان کردن به هم، و مواسات [=یاری کردن و انصاف ورزیدن] با نیازمندان، و مهربان بودن با یکدیگر تلاش کنند، تا چنان باشند که خدای بزرگ به شما فرمان داده است: «رُحَماءُ بَینَهم» ([مؤمنان] با یکدیگر مهربانند) [سورهی فتح، 29]. با مهربانی با هم زندگی کنید، و اگر از نیازمندی و گرفتاری دیگران مطّلع نشدید [و در آن باره کاری نکردید]، متأسف باشید، چنانکه « انصار» در روزگار رسول خدا(ص) چنین بودند. (ترجمه الحیاة، ج5، ص140)
- پیامبر اکرم(ص): همه با هم غذا بخورید که برکت با جماعت است. (ترجمه الحیاة، ج 5، ص 317)
- امام علی(ع) [در سفارشی به کمیل بن زیاد نخعی:] ای کمیل! […] خوراک را با دیگری بخور و بر این کار بخیل مباش، روزی هیچکس را تو نمیدهی، امّا خدا با این کار مزد فراوان به تو خواهد داد. (ترجمه الحیاة، ج 5، ص321)
- پیامبر اکرم(ص): غذا چون چهار خصلت را داشته باشد، تمام و کامل است: از راه حلال بهدست آمده باشد، دستهای فراوانی به سوی آن دراز شود، با نام خداوند متعال شروع شود، با حمد و شکر او پایان پذیرد. (ترجمه الحیاة، ج 5، ص 317)
- سوره بقره، 268: شیطان شما را از تهیدستی بیم ميدهد و شما را به زشتی وا ميدارد و خداوند از جانب خود به شما وعدهی آمرزش و بخشش ميدهد و خداوند گشایشگر داناست.
- شخصی نزد امام حسین(ع) گفت: « اگر نیکی به نا اهل برسد، تباه میشود.» امام حسین(ع) فرمود: «چنین نیست، بلکه نیکوکاری همچون بارانی تند است که به نیک و بد میرسد.» (حکمتنامهی امام حسین(ع)، ج2، ص147)
- هرگاه امام رضا(ع) غذا مىخورد، برایش ظرف بزرگی مىآوردند و كنار سفره مىگذاشتند. حضرت از بهترین غذاهایى كه آورده بودند مقدارى بر مىداشت و در آن ظرف مىگذاشت و میگفت که آن را به مستمندان بدهند؛ آنگاه این آیه را تلاوت مىكرد: «نخواست از گردنه بالا رود» [سوره بلد، 11؛ آیات بعدی اینها هستند: و تو چه دانى كه آن گردنه [سخت] چیست؟ بندهاى را آزادكردن، یا در روز گرسنگى، طعام دادن؛ به یتیمى خویشاوند، یا بینوایى خاكنشین]. سپس میفرمود: «خداوند عزّ و جلّ مىدانست كه همه مردم توانایى آزاد كردن بنده را ندارد، از این رو راهی [دیگر هم] براى رسیدن به بهشت براى آنان قرار داد.» (میزانالحکمه، 20693)
- عبداللّه بن صَلت، از مردی از اهل بلخ روایت میکند که گفت: با [امام] رضا(ع) در سفرش به خراسان همراه بودم، یک روز مردمان را به مهمانی دعوت کرد، و آنها را با خدمتگزاران، از سیاهان و جز ایشان، همه را بر سر یک سفره نشانید. من گفتم: «فدایت شوم! بهتر نبود سفرهی اینان را جدا میکردید؟» فرمود: «خاموش! که پروردگار ـ تبارک و تعالی ـ یکی است، و مادر یکی، و پدر یکی؛ و پاداش طبق کردارهاست». (ترجمه الحیاة، ج 5، ص200)
- پیامبر اکرم(ص): بدترین غذا، غذای ولیمه[ای] است [که] افراد سیر به آن دعوت میشوند و گرسنگان از آن منع میگردند. (میزانالحکمه، 11261)
- امام علی(ع) [خطاب به عثمان بن حُنَیف انصاری، كارگزار وی در بصره:] به من خبر رسیده است که مردی از جوانان بصره تو را به مهمانیای خوانده است و تو بدانجا شتافتهای. خوردنیهای نیکو برایت آوردهاند و پی در پی کاسهها پیشت نهاده. گمان نمیکردم تو مهمانی مردمی را بپذیری که نیازمندشان به جفا رانده است و بینیازشان خوانده. بنگر کجایی و از آن سفره چه برمیگیری. […] و من نفس خود را با پرهیزگاری میپرورانم تا در روزی که پُربیمترین روزهاست در امان آمدن تواند، و بر کرانههای لغزشگاه پایدار ماند. و اگر خواستمی دانستمی چگونه عسل پالوده و مغز گندم، و بافتهی ابریشم را به کار برم. لیکن هرگز هوای من بر من چیره نخواهد گردید، و حرص مرا به گزیدن خوراکها نخواهد کشید. چه بوَد که در حجاز یا یمامه کسی حسرت گرده نانی برد، یا هرگز شکمی سیر نخورد، و من سیر بخوابم و پیرامونم شکمهایی باشد از گرسنگی به پشت دوخته، و جگرهایی سوخته. یا چنان باشم که گوینده سروده: «درد تو این بس که شب سیر بخوابی و گرداگردت جگرهایی بود در آرزوی پوست بزغاله». (نهجالبلاغه، نامه 45)
- امام على(ع) [در سفارش به فرزندش حسن(ع) نوشت:] بدان كه تو راهى دور و دراز و پر مشقّت در پیش دارى و در پیمودن این راه از عمل پسندیده و توشهاى چندان كه تو را سبكبار به منزل رساند بىنیاز نیستى. پس بیش از توانت بر پشت خود بار منه كه سنگینى آن تو را بیازارد و هرگاه نیازمندى یافتى كه توشهی تو را تا روز قیامت بر دوش كشد و فردا كه به آن نیاز دارى آن را به تو تحویل دهد، وجود او را غنیمت دان و بار خویش را بر دوش او بنِه و تا جایى كه مىتوانى او را بار كن؛ زیرا چه بسا كه او را دگر باره بجویى و نیابى؛ و نیز وجود كسى را كه در روزگار توانگریت از تو وام خواست غنیمت بدان تا در روز تنگدستیت [=قیامت] آن را به تو پس دهد. (نهجالبلاغه، نامه 31)
- شخصی نزد امام کاظم(ع) آمد و از امام حسن(ع) نقل کرد که در برآوردن حاجت سائلی چنین فرموده که «گام برداشتن در راه رفع حاجت مؤمن تا بدانجا که آن حاجت روا شود، از اعتکاف دو ماه متوالی در مسجدالحرام در حالی که روزه داری بهتر است.» امام کاظم(ع) فرمود: «[چنین است،] و از اعتکاف همهی عمر نیز بهتر است.» (مسند امام کاظم(ع)، ج1، ص472)
- امام صادق(ع): بدان که هر کس در راه طاعت خدا خرج نکند، به خرج کردن در راه معصیت خدای عزوجل گرفتار شود و هر که در راه رفع نیاز دوست خدا قدم برندارد، در راه رفع نیاز دشمن خدای عزوجل گرفتار آید. (میزانالحکمه، 20696)
- امام کاظم(ع): بپرهیز از بخل ورزیدن [به چیزی که] در راه طاعت خدا [میتوانی صرف کرد]، که [لاجرم] دوچندان آن را در معصیت خدا هدر خواهی داد. (مسند امام کاظم(ع)، ج3، ص247)
- محمد بن عَجلان میگوید: در نزد ابو عبداللّه (امام صادق)(ع) بودم. مردی وارد شد و سلام کرد؛ پس [از جواب سلام]، امام از او پرسید: «حال برادرانت ـ در محل زندگیتان ـ چگونه است؟» آن مرد آنان را ستود و بسیار ستایش کرد. امام فرمود: «خیر رساندن ثروتمندانشان به فقیران چگونه است؟» گفت: « اندک است.» فرمود: «رفتن ثروتمندان به دیدار فقیران چگونه است؟» گفت: « اندک است.» فرمود: «کمک مالی مالداران به فقیران از چه قرار است؟» آن مرد گفت: «شما از اخلاق و آدابی میپرسید که در نزد ما کمتر یافت میشود.» امام فرمود: «پس آنان چگونه میپندارند که شیعهاند؟» (ترجمه الحیاة، ج 5، ص169)
- سوره حدید، 7: به خدا و پیامبر او ایمان آورید، و از آنچه شما را در [استفاده از] آن، جانشین كرده، انفاق كنید.
- امام صادق(ع): آیا تصوّر مىكنى كه اگر خداوند به كسانى مالى داده است، بدین علت بوده که احترامى نزد او داشتهاند، و اگر به كسانى مال نداده است، از آن روست که در نظرش قدر و منزلتى نداشتهاند؟ نه! بلكه مال، مال خداست؛ و آن را در نزد برخى به امانت مىگذارد، و بر آنان روا میدارد كه از این مال با میانهروی بخورند و بیاشامند و بپوشند و ازدواج كنند و از وسیلهی سواری بهرهمند شوند، و آنچه میماند را به فقرای مؤمنان بدهند، و نابسامانی زندگی آنان را به سامان آورند. پس هر كس چنین كند، آنچه میخورد و میآشامد و سوار میشود و ازدواج میكند، بر وی حلال است، و آنچه از ایناندازه بگذرد بر وی حرام است. [سپس امام این آیه را خواند:] « اسراف مكنید كه خدا اسرافكنندگان را دوست نمیدارد» [سوره انعام، 141] [و فرمود:] آیا خیال میكنید كه خدا مردی را بر مالی كه به او عطا كرده است امین میداند، كه برای خود اسبی به ده هزار درهم بخرد، با اینكه اسب بیست درهمیبرای او بس است، […] حال آنکه فرموده است: « اسراف مكنید كه خدا اسرافكنندگان را دوست نمیدارد»؟! (میزانالحکمه، 19494)
- امام صادق(ع): اطعام مؤمنی را دوستتر از آن دارم که ده بنده آزاد کنم و ده حج بهجای آورم. [راوی حدیث (نصر بن قابوس) میگوید: گفتم: «ده بنده و ده حج؟» فرمود:] ای نصر، اگر غذایش ندهید یا خواهد مرد، یا او را ناگزیر کردهاید که پیش دشمن برود و چیزی بخواهد؛ و مرگ برای او بهتر از خواستن چیزی از دشمن است. ای نصر! هر که مؤمنی را زنده کند، چنان است که همهی مردم را زنده کرده باشد. (ترجمه الحیاة، ج5، ص319)
- امام صادق(ع): هر کس از اصحاب ما که یکی از برادرانش از او برای نیازی طلب یاری کند و او با تمام توان به این یاری دادن برنخیزد، به خدا و رسول و مؤمنان خیانت کرده است. [راوی گوید: پرسیدم: «مقصودتان از مؤمنان چه کسانیاند؟» فرمود:] از زمان امیرالمؤمنین تا آخر ایشان. (ترجمه الحیاة، ج 4، ص 466)
- از یکی از یاران امام صادق(ع) به نام ابوهارون نقل شده که امام(ع) به من چنین فرمود: «ای ابوهارون! خدای متعال سوگند یاد کرده است که هیچ خیانتکاری به مقام قرب نرسد.» گفتم: «خیانتکار کیست؟» فرمود: «آنکه حتی به اندازهی یک درهم در رفع نیاز مؤمنی کوتاهی کند، یا چیزی از وسائل زندگی را در دسترس او قرار ندهد.» گفتم: «پناه میبرم به خدا از غضب خدا.» فرمود: «خداوند متعال سوگند یاد کرده است که سه دسته از مردم را به بهشت راه ندهد: آنکه خدای بزرگ را قبول نداشته باشد، و آنکه پیشوای هدایت را قبول نداشته باشد، و آنکه حق شخص مؤمنی را باز دارد.» گفتم: «باید از زیادی دارایی خود به او بدهد؟» فرمود: «جانش را باید [در راه برادر مؤمن] بدهد. اگر از جان خود در راه او دریغ ورزد با او یکدله نیست، بلکه خودْ دام شیطان است.» (ترجمه الحیاة، ج 5، ص165)
- امام علی(ع): هرگاه یکی از شما بداند که برادرش نیازمند است زحمت خواهش را از دوش او بردارد. (میزانالحکمه، 308)
- امام کاظم(ع): كار نیكى كه براى مؤمنى انجام شود جز با سه چیز نیك به شمار نمىآید: كوچك شمردن آن، پنهان داشتن آن و شتاب ورزیدن در آن. (ترجمه الحیاة، ج6، ص75)
- گوسفندی را ذبح کردند [و گوشت آن را انفاق کردند]. پیامبر(ص) فرمود: «چیزی مانده است؟» عرض شد: «به جز شانهاش چیزی باقی نمانده است.» پیامبر(ص) فرمود: «به جز شانهاش همهی آن باقی مانده است.» (میزانالحکمه، 20685)
- سوره عصر، 3-1: سوگند به عصر، * كه واقعاً انسان دستخوش زیان است؛ * مگر كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شایسته كرده و همدیگر را به حق سفارش و به شكیبایى توصیه كردهاند.
- [از امام صادق(ع) دربارهی آیه «هر كس كسى را زنده بدارد، چنان است كه گویی تمام مردم را زنده داشته است» [سوره مائده، 32] سؤال شد، فرمود:] یعنى او را از سوختن یا غرق شدن نجات دهد. [حضرت کمی سكوت كرد، سپس فرمود:] مصداق بزرگترِ آن، این است كه كسى را [به راهی راست] دعوت كند و او دعوتش را بپذیرد. (میزان الحکمه، 21160)
- امام علی(ع) [در وصیت به حسن و حسین علیهماالسلام، هنگامی كه ابنملجم او را ضربت زد:] […] شما و همهی فرزندانم و کسانم و آن را که نامهی من بدو رسد، سفارش میکنم به پروای خدا را داشتن و آراستن کارهایتان، و اصلاح بین خود، که من از جدّ شما شنیدم که میگفت: «اصلاح کردن [رابطه] میان مردمان از همهی نماز و روزهها برتر است». خدا را! خدا را! دربارهی یتیمان، آنان را گاه گرسنه و گاه سیر مدارید، و نزد خود ضایعشان مگذارید. و خدا را! خدا را! همسایگان را بپایید كه سفارش شدهی پیامبر شمایند، پیوسته دربارهی آنان سفارش مىفرمود چندان كه گمان بردیم براى آنان ارثى معین خواهد نمود. و خدا را! خدا را! دربارهی قرآن، مبادا دیگرى بر شما پیشى گیرد در رفتار به حكم آن. […] و خدا را! خدا را! دربارهی جهاد در راه خدا به مالهاتان و به جانهاتان و زبانهاتان! بر شما باد به یكدیگر پیوستن و بذل و بخشش به یكدیگر. مبادا از هم روى بگردانید، و پیوندِ هم را بگسلانید. امر به معروف و نهى از منكر را وا مگذارید كه بدترینهای شما حكمرانى شما را به دست گیرند، آنگاه دعا كنید و اجابت نگردد. (نهجالبلاغه، نامه 47)
- امام على(ع): با برادرى ورزیدن در راه خدا برادرى به بار مىنشیند. (میزانالحکمه، 188)
- سوره بقره، 265: و مَثَل كسانى كه اموال خویش را براى طلب خشنودى خدا و استوارى روحشان انفاق مىكنند، همچون مَثَل باغى است كه بر فراز پشتهاى قرار دارد [كه اگر] رگبارى بر آن برسد، دو چندان محصول برآورد، و اگر رگبارى هم بر آن نرسد، بارانِ ریزى [براى آن بس است]، و خداوند به آنچه انجام مىدهید بیناست.
- سوره آلعمران، 136-133: و براى نیل به آمرزشى از پروردگار خود و بهشتى كه پهنایش [به قدر] آسمانها و زمین است [و] براى پرهیزگاران آماده شده است بشتابید، * همانان كه در فراخى و تنگى انفاق مىكنند و خشم خود را فرو مىبرند؛ و از مردم در مىگذرند؛ و خداوند نكوكاران را دوست دارد. * و آنان كه چون كار زشتى كنند، یا بر خود ستم روا دارند، خدا را به یاد مىآورند و براى گناهانشان آمرزش مىخواهند ـ و چه كسى جز خدا گناهان را مىآمرزد؟ ـ و بر آنچه مرتكب شدهاند، با آنكه مىدانند [كه گناه است]، پافشارى نمىكنند. * آنان، پاداششان آمرزشى از جانب پروردگارشان، و بوستانهایى است كه از زیر [درختان] آن جویبارها روان است. جاودانه در آن بمانند، و پاداش اهل عمل چه نیكوست.
- سوره لیل، 21-18: […] همان كه مال خود را مىدهد [براى آنكه] پاك شود، * و هیچ كس را به قصد پاداشیافتن، نعمت نمىبخشد، * جز خواستن رضاى پروردگارش كه بسى برتر است [منظورى ندارد]. * و قطعاً به زودى خشنود خواهد شد.
- سوره محمد(ص)، 38: اینك شما آن كسانید که براى انفاق در راه خدا فرا خوانده شدهاید. پس برخی از شما بخل میورزند، و هر كس بخل ورزد تنها به زیان خود بخل ورزیده. خداوند بینیاز است و شما نیازمندید، و اگر روى برتابید [خدا] جاى شما را به مردمى غیر از شما خواهد داد كه مانند شما نخواهند بود.