You are currently viewing پروندهٔ «فقر»

«آیا دو چشمش ندادیم؟ * و زبانی و دو لب؟ * و هر دو راه [خیر و شر] را به او نمودیم؛ * و[لى‌] نخواست از گردنه بالا رود! * و تو چه دانى که آن گردنه [سخت‌] چیست؟ * بنده‌اى را آزاد کردن، * یا در روز گرسنگى، طعام دادن؛ * به یتیمى خویشاوند، * یا بینوایى خاک‌نشین. * و آنگاه از زمره‌ی کسانى بودن که ایمان آورده و یکدیگر را به شکیبایى و به مهربانى سفارش کرده‌اند؛ * اینانند مبارکان.»
(سوره بلد، آیات 8 تا 18)

هر صبح، همان زمانی که هر کدام از ما فعالیت‌مان را در محل کار یا تحصیل شروع می‌کنیم، در جایی دیگر از شهر، فقر و بی‌عدالتی هم کارش را آغاز می‌کند و در تار و پود دیوارها و آدم‌ها، حیات خود را از سر می‌گیرد. برای برخی از ما آگاهی از رنج و دردی که وجود دارد، به معنای یأس و نومیدی است. اما برای برخی دیگر، این آگاهی برانگیزنده‌ی عزمی جدی برای تغییر است؛ تغییری‌ که دو وجه اصلی دارد: تغییر در بودنِ ما و تغییرِ شرایطِ مردمانی که در رنج هستند.

فقری که در برابر چشمان ماست، فرصتی است تا به جای تکرار هر روزه‌ی تنهایی و رکود، در کنار برادران‌مان ارتباط، امید و دهش را کشف کنیم. فقرِ مردمانی که از نبودِ سلامتی، آموزش و حتی امنیت جانی در رنج‌اند، تنها برای کسی که فراموشی و سخت‌دلی را انتخاب کند، مایه‌ی یأس خواهد بود. اما آن که هماره در جستجوی امید بوده است، به استقبال برادری خواهد رفت. و این خواستی مشترک است که در درون هر انسانی جاری است.

امید داریم که این پرونده خوانندگان را با فقر و تعاریف آن، حوزه‌های بروز و ظهور فقر، عوارض و پیامدهای فردی و اجتماعی آن و همین‌طور چگونگی تولید و یا ریشه‌کنی آن بهتر آشنا کند.

دین و اخلاق

تحلیل

ادبیات و هنر

دیدگاهتان را بنویسید