«حداقل بهایی» که نمیپردازیمش! (فقر جهانی، و سبکِ زندگیِ مصرفی ما) – پیتر سینگر
منطق نوعدوستی موثر – پیتر سینگر
اولویت توسعه بر نوعدوستی موثر – دارون عجم اغلو
جان کودکان را سیاستها نجات میدهد نه دلارها – انگوس دیتون
دغدغه آدمهای پولدار؟ – جنیفر روبنستین
آیا نوعدوستی با دموکراسی زاویه دارد؟ – راب رایش
علیه خیریه (Against Charity) – متیو اسنو
منتشر شده در وبسایت «ترجمان»
تصور کنید به کودکی برخوردهاید که در حال غرقشدن در مردابی کوچک است و شما تنها کسی هستید که برای کمککردن، آن دور و بر حضور دارد. بهراحتی میتوانید به مرداب بزنید و او را نجات دهید، اگرچه اینکار لباسها و کفشهای شما خراب خواهد کرد. اما اگر هم چنین نکنید، کودک جان خود را از دست خواهد داد.
نیاز چندانی به فکر ندارد: باید کودک را نجات دهید. اگر برای کمک کردن، افراد دیگری هم در آن اطراف حضور داشتند، پاسخ شما تغییری میکرد؟ خیر. تفاوتی میکرد اگر کودک بیچاره مستقیماً بر سر راه شما نبود؟ خیر.
حال سؤال این است: اگر کودکْ در حال غرقشدن نباشد اما بهعلت نبود غذا یا آب یا مراقبتهای پزشکی در معرض خطر مرگ باشد و تنها کاری که شما برای کمک به او باید انجام دهید، اهدای مبلغی پول به خیریه باشد، آیا در این صورت شما تعهد کمتری به مداخله دارید؟ پیتر سینگر اینطور فکر نمیکند.
این موقعیت، که در ابتدای مقالهٔ «متیو اسنو» آمده است، حاوی استدلال اخلاقی سادهای برای توسعه و گسترش نظریهٔ «نوعدوستی مؤثر» پیتر سینگر است؛ اینکه مادامی که کمککردن به دیگران منجر به «فداکردن چیزی، کموبیش به همان اهمیت، نمیشود»، باید از رنج دیگران بکاهیم – فارغ از اینکه رنجدیدگان در برابر دیدگان ما باشند یا نه. حامیان نظریهٔ نوعدوستی مؤثر، محاسبه میکنند که صرف درآمدِ مازاد در کدام موقعیت منجر به بیشترین کاهش رنج میشود، ثروتمندان را تشویق میکنند تا سرمایۀ خود را بدانجا هدایت کنند. از میان پرطرفدارترین اهداف آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: بنیاد مقابله با مالاریا (که پشهبندهای آغشته به حشرهکش را توزیع میکند)، اقدامات کنترلی علیه تب حلزون (که برای بنانهادن برنامههای آموزشی انگلزدایی تلاش میکنند)، و پرداخت مستقیم پول (که مبالغ بلاعوض نقدی را به افرادِ درگیر فقر شدید اهدا میکنند).
علیرغم استدلال قابل فهم و درگیرکنندهٔ سینگر، کمک به رنجدیدگان بر مبنای اصول «نوعدوستی مؤثر» منتقدانی جدی دارد. انتقادها به این نظریه، چنین مسائلی را نشانه میگیرند: ذاتِ غیردموکراتیک کمکهای بشردوستانه، خطر تحلیلرفتنِ بخشهای ضروری خدمات عمومی، و لزوم توسعۀ اقتصادی پس از دستیابی به نتایج مداخلات وکمکهای بشردوستانه.
اما متیو اسنو، مشکل اصلی جنبش نوعدوستی مؤثر را چیزی دیگر میداند: اتکای آن بر فلسفۀ اخلاقی بورژوایی. او میگوید: «نوعدوستی ثمربخش از پویههای اجتماعی سازندۀ سرمایهداری منتزع میشود و از این رهگذر آنها را تبرئه میکند. نتیجۀ آن، رسیدن به تحلیلی است که با تمام خللهای اخلاقی و ساختاریاش، همچنان برمبنای اصول سرمایهداریْ در پیِ ترمیم اضطراریترین مشکلات جهان است.»
متن کامل مقالهٔ «علیه خیریه» را در وبسایت ترجمان مطالعه کنید.

