لطفا دوباره این کاریکاتور را ببینید:
رسم نیست که دربارهی کاریکاتورها توضیحی نوشته شود، زیرا بناست خود کاریکاتور حرفش را بزند. اما اکنون که یک بار این کاریکاتور را بدون توضیح دیدهایم، میتوان دربارهاش نوشت.
سه مرد پشت روزنامههایی سفید مخفی شدهاند تا پسرکی خیابانی را نبینند. البته روزنامه چیزی برای خواندن ندارد، اما دست کم میتواند جلوی روبرو شدن با دیگری را بگیرد.
«دیدن» مسئولیت میآورد؛ و ما به هر روش آبرومندانهای چنگ میزنیم تا چشممان در چشم دیگری نیفتد، زیرا چشمان آدمها ما را در برابر انتخاب بزرگی قرار میدهد:
انتخاب میان احتکار هستی خویش، یاجاری کردن زندگی