نگاهی اجمالی به زندگی و آموزههای مهاتما گاندی از دریچهی کتاب «راه عشق: داستان تحول روحی مهاتما گاندی»
***
«آنکه در خِرَد زندگی میکند
خویشتن را در همه
و همه را در خویشتن میبیند.
عشقش به پروردگار عشق
تمامی آمال خودخواهانه را
– که شکنجهی روحاند –
در او محو کرده است.»
***
برای ما، که دیریست در تنگنای نومیدی زندگی میکنیم و حیات روزمرهمان آکنده است از جهل و روزمرّگی، ملاقات با انسانی که خود را بهتمامی وقف قدرت قهّارِ عشق کرده باشد، بیشتر به افسانه میماند.
با این حال، مهاتما گاندی، اصلاحگر و رهبر مردمی هندی، مردی است که – به تعبیر اکنات ایسواران، نویسندهی کتاب «راه عشق» – «زندگیاش را به یک اثر تمام و کمال هنری بدل کرده» و کوشیده است تا چنان که خود میگوید: «زندگیاش، پیغامش باشد.»
او، که اغلب به عنوان رهبری در مبارزه با تبعیض نژادی، استعمار و استبداد شناخته میشود، مردی است که تجربهی زندگیاش، در تمامی جزئیات آن، نمودی است از سختکوشی و ممارست پیوسته برای تحقق حقیقت، و تخلق به صفات و آدابی که لازمهی استقرار کامل محبت و زیبایی در جان و جهان اوست.
کتاب «راه عشق: داستان تحول روحی مهاتما گاندی»، کتابی است که گاندی را نه تنها به عنوان اصلاحگری اجتماعی و مبارزی علیه ستم، که به عنوان انسانی در جستجوی حقیقت به تصویر میکشد؛ چنان که گاندی خود نیز میگفت: «[من] فقط جویندهای فروتن هستم که در جستوجوی حقیقت است و در راه رسیدن به آن از هیچ کوششی فروگذار نمیکند. [من] هیچ ایثاری را در راه دیدنِ رو در روی خدا بسیار نمیشمارم. تمامی فعالیتهای من، چه آنها که اجتماعی یا سیاسی تلقی میشوند و چه آنها که انساندوستانه و اخلاقی انگاشته میشوند، در جهت تحقق همین هدف هستند».1
این کتاب در چهار فصل با نامهای «استحاله»، «راه عشق»، «مادر و فرزند» و «گاندی به مثابهی یک انسان» تنظیم شده است.مؤلف کتاب، «اکنات ایسواران»، خود نیز یک آموزگار آموزههای حقیقتمحورانهی هندوست و در دوران حیات گاندی برای فهم راز قدرت روحی مهاتما، به دیدار وی رفته است. ایسواران، در این کتاب کوشیده تا – آنچنان که در پیشگفتار کتاب آمده – به پرسشهایی از این دست پاسخ دهد: «چگونه جوانی ناکام و بدون جذابیت … که تنها [ویژگی منحصر بهفرد] او ترس بیحدش از تاریکی و گوشهای بزرگ و بدشکلش بود، توانست تبدیل به رهبر پرجاذبهای شود که حتی رقبای قسمخوردهی او نیز نتوانند در مقابل شخصیتش مقاومت کنند؟ این جوان عصبی و خشن، چگونه آموخت که همهنوع انتقاد اهانتآمیز را بشنود، آنها را با رویی بشاش تحمل کند و در مقابل دشمن تهدیدگرش بهگونهای برخورد کند که گویی دوستی دیرینه را پس از مدتها یافته است؟ در یک کلام، او چگونه توانست شخصیت خُرد و حقیر موهانداس ک.گاندی را به حد یک مهاتما2 که عظیمترین نیرو برای تکامل بشر است، ارتقا بخشد؟»
در متن زیر، با روایت خلاصهای از فصلهای کتاب، از دریچهی چشمان «اکنات ایسواران» نیمنگاهی به زندگی و آموزههای مهاتما گاندی خواهیم انداخت.