اگر خیابانها را زنان ساخته بودند (نوشته)
برگرفته از مقاله فراتر از «زنان و تردد»: به سوی جغرافیاهای جدید جنسیت و پویامندی نوشته رابین لا، متخصص جغرافیای شهری و عضو دانشکده جغرافی دانشگاه اتاگو در نیوزیلند
وقتی تردد بهعنوان شکلى از پویامندی تعریف میشود، نابرابری افراد جامعه در استفاده از شهر را بهتر نشان میدهد. آیا میتوان میزان تحرک افراد در فضای شهر را بر حسب جنسیتشان تحلیل کرد؟
تصور کنید زنی هر روز هنگامی که از سر کار برمیگردد باید از خیابان بیچراغی بگذرد که فقط روزها امن است و شبها تاریک و ناامن است. این زن پیشنهاد ساعات بیشتر کار و اضافهکاری میگیرد و میداند اگر پیشنهاد را قبول کند شانسش براى ترفیع بیشتر میشود. اما این پیشنهاد را رد میکند، چون نمیخواهد بعد از غروب به محل زندگیاش برسد و امنیتش را به خطر بیندازد. حاصل اینکه به خاطر وضعیت خیابان محل زندگیاش امکان کار بیشتر و درآمد بیشتر از او گرفته میشود.
زن دیگری را تصور کنید که برای رساندن فرزندش به مدرسه باید از مجتمع مسکونی محل زندگیاش تا محل مدرسه، سه بار اتوبوس عوض کند. تعداد زیاد دیگرى از زنان همین مجتمع مسکونی هر روز مسیر مشابه طولانی، شلوغ و خستهکنندهای را برای رساندن و برداشتن فرزندانشان از مدرسه طی میکنند. فاصله خانه و مدرسه زیاد نیست، اما انگار وجود این زنان و حرکت روزانه آنها در محل ایستگاههای اتوبوس و نقشه حرکت اتوبوسها در نظر گرفته نشده است.
اینها دو نمونه آشنا از نمونههای بیشمار مشکلات حملونقل و یا تردد (transportation) شهری هستند. تردد یعنی نقلمکانی که کوتاه-مدت، تکرارشونده و مداربسته باشد، یعنی شخص به هرجایی که رفتوآمد کند در پایان روز به مکان اولیه خود بازگردد. مثلا سفر میان دو شهر تردد محسوب نمیشود، اما رفتوآمد روزانه به محل کار، خرید در بازار و رساندن کودکان به مدرسه همه نمونههای تردد هستند. بحث تردد به شکل سنتی زیرمجموعه مطالعات جغرافیای انسانی (human geography) یا حملونقل شهری بوده است. جغرافیای انسانی شاخهای از جغرافی است که به مطالعه رابطه میان افراد، جوامع و فرهنگها و خصوصیات محیط زندگى آنها میپردازد. همانطور که دو نمونه بالا نشان میدهند، مسیر و شیوه و امکان تردد یک فرد و جنسیت او رابطه نزدیک دارند.
مطالعات و برنامهریزی شهرى بهطور سنتی دیدی مردسالار داشتهاند و آنطور که باید به بستر تاریخی-اجتماعی تردد زنان در شهر نپرداختهاند. مثلا در دهههای گذشته برنامهریزان شهری هنگام بررسی مسیر حرکت افرادی که در شهر رفته و آمد میکنند، ممکن است به مسیر انواع گروهها مانند کارمندان، تجار، و حتی مسیر و محل اجتماع پرسه زنان و ولگردان مدنظر داشته باشند، اما خیلی وقتها حواسشان به نیاز زنی که باید بچه به بغل از اتوبوس استفاده باشد، و یا در کوچه باریکى کالسکهای را هول دهد و یا یک زنبیل خرید سنگین را از مرکز خرید به خانه ببرد، توجهی نداشتند. زنان در ادبیات سنتی بحث تردد در فضای شهری غایب بودهاند.
برای مطالعۀ متن کامل به این آدرس مراجعه کنید.
منبع: وبسایت میدان
بدن سالم در شهر سالم (پادکست)
آدمیزاد، پادکست پزشکی ولی با نگاه از منظر علوم انسانی و اجتماعی به طبابت، بهداشت و درمان است.
این قسمت از پادکست آدمیزاد، «بدن سالم در شهر سالم» نام دارد.
احتمالا همه قبول داشته باشند که اینکه یک نفر در چه شهر و کشوری به دنیا آمده باشد، تاثیر مستقیمی بر سلامت جسمی و روانی او دارد.
اما داستان دامنهدارتر از شهر و کشور است. اینکه کجای یک شهر به دنیا آمده باشید هم در سلامت جسم و روان شما تاثیر دارد. تهران به عنوان پایتخت ایران مهمترین و بزرگترین مراکز درمانی را دارد. پزشکان مختلف با تخصصهای مختلف در تهران هستند، اما رسیدن به پزشک مناسب داستانی دارد. داستانی که آن را، شهر نوشته است. در واقع، این اپیزود رادیو آدمیزاد به بهانهی پرداختن به جغرافیای شهری، مسألهی نابرابری در دریافت خدمات درمانی را دنبال میکند.
در این قسمت رادیو آدمیزاد با دکتر نفیسه آزاد جامعه شناس دربارهی این داستان گفتگو شده است.
حرکت به سمت شهرهای انسانمحور؛ لازمه طراحی شهری در ایران (نوشته)
سولماز حسینیون – پژوهشگر مستقل شهری و دکترای تخصصی طراحی شهری – در گفت وگو با ایسنا در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان از طریق مداخلات شهرسازانه و معمارانه برای بهبود فضاهای شهری متناسب با حضور زنان اقدامی انجام داد یا خیر، گفت: این سوالی است که در میان مدیران شهری دائماً مطرح میشود و معتقدم اگر به سمت شهرهای انسانمحور حرکت کنیم مسلماً تمام اقشار جامعه در آن احساس آسایش و امنیت میکنند بنابراین شهر باید متناسب با تمام اقشار جامعه طراحی شود. به قول مولانا، چون که صد آمد، نود هم پیش ما است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه ما از توانمندسازی و مشارکت زنان در فضاهای شهری بسیارصحبت میکنیم اما بسیاری از فضاهای شهری ما مناسب حضور زنان نیست، گفت: پژوهشهای انجام شده در شهرها نشان میدهند که بسیاری دختران بعد از سن ۹ سالگی تمایل ندارند در فضاهای باز شهری و پارکها حضور پیدا کنند چراکه احساس راحتی نمیکنند. در حقیقت باید فضاهای شهری را به نوعی در مقیاس خرد طراحی کنیم تا دختران و زنان بتوانند در این فضاها احساس آرامش راحتی و امنیت کنند.
برای مطالعۀ متن کامل به این آدرس مراجعه کنید.
منبع: سایت ایسنا
دگرگونی فضاهای جنسیتی و تحولات فضای خانه در ایران معاصر (نوشته)
پاملا کریمی در این گفتگو به نسبت جنسیت با عرصههای خصوصی و عرصههای عمومی در ایران میپردازد و روایتی تاریخی از تغییرات ایجاد شده در معماری، فضاهای شهری و نقشهای جنسیتی مرتبط با آنها را پیش رو میگذارد.
توضیح: پاملا کریمی معمار، تاریخنگار معماری و هنر و استاد دانشگاه ماساچوست دارثموث است. او نویسندۀ کتاب «زندگی خانگی و فرهنگ مصرفی در ایران» و نویسندۀ همکار در کتابهای «تصاویر کودک و کودکی در بافتارهای مسلمان مدرن»، «تجدید ساختار شهر پساصنعتی آمریکایی» و «اضمحلال میراثفرهنگی در خاورمیانه: از ناپلئون تا داعش» است. نوشتههای دیگر او در نشریههای انجمن مورخان تاریخ معماری، نشریه طراحی هاروارد و آرتمارجینز منتشر شده اند. «فضاهای سیاه مهم است»، «هنر معاصر ایران و تخیل تاریخی» از جمله مهمترین پروژههای کیوریتوری کریمی هستند. کریمی در سال ۲۰۱۸ جایزۀ منینگ را در کل دانشگاه ماساچوست دارثموث برای آموزش برتر دریافت کرد و اخیراً جایزۀ اصلی بنیاد گتی را از آن خود کرده است، این جایزه بهمنظور پژوهش گستردهای دربارۀ آموزش تاریخ هنر در منطقۀ خاورمیانه به وی اهدا شده است. پاملا کریمی که از بنیانگذاران «گروه مجمع تاریخ معماری» است، همچنین عضو هیئت تحریریۀ مجلۀ آستانهها و عضو هیئت علمی انجمن هنر مدرن و معاصر جهان عرب، ایران و ترکیه است.
برای مطالعۀ متن کامل به این آدرس مراجعه کنید.
منبع: وبسیات میدان
فضاهای بی دفاع شهری و نظارت اجتماعی (نوشته)
درآمدی بر فضای بی دفاع شهری، مرتضی قلیچ و حسن عماری، تهران: تیسا، 1392
یکی از مهم ترین مسائل شهری به ویژه در کلان شهرها، مسئله «جرم» و «ناامنی» است. همه ساله هزاران تن قربانی خشونت های پیدا و پنهان می شوند. تهدیدهای ناشی از دریافت و احساس ناامنی به وسیله اقشار مختلف اجتماعی به خصوص زنان، کودکان و سالمندان، در بسیاری از فضاهای شهری کشور ما امری انکارناپذیر است.
محققان عرصه جرم شناسی و مطالعات شهری به این نتیجه رسیدهاند که با تأثیر گذاردن بر محیط فیزیکی و موقعیت بزهکار و بزه دیده، با هدف دشوار یا سلب نمودن امکان وقوع جرم و کاستن از جاذبههای محیطی بزهکاری میتوان از آمار جرایم کاست.
امنیت اجتماعی و به طور کلی امنیت ارتباط مستقیمی با فضا و ساختوساز شهری دارد.
فضاهای نامناسب شهری، فضاهای بیدفاع، محلات ناامن، شهرهایی با معماری صرفا مردانه، همه و همه از عوامل تهدیدکننده امنیت شهری و اجتماعی هستند.
فضاهای شهری جرمزا تحت عنوان فضاهای بیدفاع شهری نیز یاد میشوند که به لحاظ تعریف میتوان گفت نسبت به سایر فضاهای شهری قابلیت بیشتری برای بروز جرم دارند.
این فضاها محصول تعامل پیچیدهای هستند که فقدان موانع نمادین و واقعی، عدم تعریف حوزهای مشخص و امکانات نظارتی اعم از نظارت طبیعی اجتماعی و فیزیکی، موجب شده میزان جرایم و آسیبهای اجتماعی در آنها قابل توجه باشد. ویژگی اصلی فضاهای بیدفاع شهری، فقدان یا کاهش امکان نظارت اجتماعی و ایجاد امنیت برای وقوع انواع آسیبهای اجتماعی و جرایم است.
چند مورد از کم ضررترین تا پر ضررترین کژکارکردهای فضاهای بیدفاع عبارتند از: حاشیهنشینی، کارتنخوابی، گذاشتن زباله، ادرار در فضای باز، تکدی، محل تجمع ولگردان، انواع سرقتها، تعرض به دختران و زنان، و قتل.
نمونههایی از فضاهای بیدفاع شهری می توان موارد زیر را برشمرد:
1- فضای بیدفاع ممکن است در تقاطع دو بزرگراه شکل گیرد. ظاهرا هر لحظه دهها خودرو از محل عبور میکنند ولی آنها عامل مناسبی برای نظارت اجتماعی تلقی نمیشوند و چه بسا در روز روشن و در مقابل خودروهای عبوری گوشهای از تقاطع دو بزرگراه، محلی ناامن برای حتی چند دقیقه باشد. در این فضاها رفت و آمد عابر پیاده محدود و عوامل دیگر نظارتی نیز وجود ندارند.
2- فضاهای مجاور کاربریهای بزرگ ولی کمرفت و آمد.
بطور مثال پیادهروی مجاور یک کارگاه بزرگ در بافتهای شهری که میتواند در طول یک مسیر 200 متری فقط از یک دیوار یا نرده طولانی تشکیل شود.کافی است که در سوی دیگر خیابان هم شرایط مشابهی وجود داشته باشد مثلا رودخانه یا درختکاری بدون کاربرد اجتماعی. این فضا حتی اگر در مرکز بافتهای شهری قرار داشته باشد، به دلیل فقدان عناصر نظارتی در ساعات کم رفت و آمد بهترین شرایط را برای مهاجمین فراهم میکند.
3- فضاهای مجاور ساخت و سازهای نیمه کاره و بخصوص رها شده. این فضاها اغلب جایگاه امنی برای خلافکاران است و طبعا کمینگاه مناسبی برای آنکه در ساعات کم رفت و آمد مورد استفاده برای حمله قرار گیرد.
4- جنگلکاری هایی که از یک سو به حاشیه بزرگراهها مجاور هستند و از سوی دیگر فضاهای مسکونی میباشد. عبور پیاده از فضای سبز فوق برای دسترسی سریع به بزرگراه(با هدف دسترسی سریع ) و انتظار برای استفاده از خودروهای عبوری جهت سفر نیز خود محل مناسبی برای سوءاستفاده مجرمین است.
تقسیم بندی انواع فضاهای بیدفاع شهری
مصطفی پودراتچی در پایان نامه خود با عنوان فضاهای بدون دفاع به شناسایی و دستهبندی انواع فضاهای بدون دفاع می پردازد. وی فضاهای بدون دفاع را با توجه به ساختار و فرم فیزیکی در قالب 10 گونه شناسایی میکند:
1. عدم ارتباط بین فرم وعملکرد فضا
2. نداشتن متولی یا عدم حضور مالک
3. عدم رویت بصری
4. کنجها
5. زیرگذرها وزیر پلهها
6. ساختمانهای نیمهتمام و رها شده یا متروکه
7. طرحهای در دست اجرا
8. نبود روشنایی
9. فضاهای بدون کارکرد یا بدون کارکرد مناسب (از نظر زمانی)
10. سطوح فرو رفته و برآمده به صورت افقی یا عمودی
از جمله عوامل مهم و مؤثر در حفظ و رعایت هنجارها در هر جامعه، نظارتهای اجتماعی است. نظارت اجتماعی به مثابه ابزاری غیرمحسوس ولی قدرتمند مانع از هنجار شکنیها است و این خود از ارکان اساسی در پایداری شالودههای اجتماعی است. اندیشمندان اجتماعی معتقدند قبل از برقراری نهادهای نظارتی یا کنترلی همچون نیروهای نظامی یا قضائی، جوامع بشری از طریق نظارت اجتماعی حفاظت میشدهاند و سپس با رشد و گسترش جوامع و بویژه شهرنشینی و تعدد و تراکم کنشها و تعاملات و تسهیلات جدید ارتباطی استقرار نهادهای خاص نظارتی اجتناب ناپذیر گردید.
نظارت اجتماعی به معنی نظارت عامه مردم بر اعمال رفتار یکایک افراد یا نهادهای اجتماعی است. به تعبیر دیگر آنجا که حضور مردم بیشتر و مؤثرتر است، احتمال بروز ناهنجاری کاهش مییابد و این امر در خصوص طیفی از اعمال یا رفتارهای پیش پا افتاده و ساده مثل پوشش فردی تا جرم و جنایت پدید میآید.
شهرها و کلان شهرها اغلب دارای فضاهایی هستند که بدانها فضای بیدفاع گفته می شود که این فضاها عبارتند از فضاهایی که مستعد وقوع جرم و ناهنجاریهای اجتماعی هستند. شهروندان نیز تمایل چندانی برای استفاده از چنین فضاهایی ندارند . گاه میتوان مدعی شد که کاربری روشن و مشخصی برای آنها تعریف نشده است.
اسکار نیومن ، معمار و برنامه ریز شهری، نیز در کتاب معروف خود “خلق فضای قابل دفاع”، نظریه فضای قابل دفاع را مطرح میکند و این پیشنهاد را طرح میکند که جامعه نه توسط پلیس، بلکه توسط افرادی که در عرصههایی خاص سهیم اند، تعریف گردد. نیومن سه فاکتور افزایش جرم را برای محلههای مسکونی این چنین دستهبندی می کند:
1- بیگانگی به طوریکه مردم همسایه های خود را نمیشناسند؛
2- عدم وجود نظارت مردم مکانهای وقوع جرم و احتمال آن را به راحتی و بدون آنکه مجرم دیده شود میسر میکند؛
3- دسترس بودن راه فرار که امکان ناپدید شدن و فرار مجرم از صحنه جرم را به سرعت ممکن میسازد.
ما باید توجه کردن به فضای عمومی و جریان دادن زندگی اجتماعی در آن ها را در قلب زندگی مدرن شروع کنیم؛ طراحی آن، استفاده از آن، مدیریت آن و عملکردهای جدیدش همگی حیاتی هستند. ما باید دوباره درمورد خیابان ها بیاندیشیم، میدانها، پارکها، جنگلها، درختستانها و مناظر شهری و همه آنچه که به ما این امکان را میدهد که هویتمان را برسازیم و امکان تجربه رویارویی، تعامل اجتماعی و تفاوتها را برایمان فراهم میآورند.
در مجموع و با توجه به ویژگیهای فضاهای قابل دفاع می توان گفت مکان های موفق قطعا جاهایی هستند که زنده و فعالترند. فضاهای عمومی موفق با حضور مردم شخصیت مییابند و از این طریق کاراکتر فضاها از درون تقویت میشود.
مونتگمری شاخصهای زنده بودن فضا را به شکل زیر ارائه میکند:
1- میزان تنوع در کاربریهای اصلی از جمله مسکن؛
2- میزان بالای حضور فعالیتهای تجاری مستقل و محلی به خصوص مغازهها؛
3- الگوی ساعات کار و به خصوص وجد فعالیتهای پر تحرک هنگام غروب و شب هنگام؛
4- وجود بازارهای موقت و تعییت ابعاد، اندازه و نوع فعالیتهای مناسب در بازارها؛
5- وجود فضاهایی از قبیل سینما، تئاتر، رستوران، چای خانه و دیگر مکانهای اجتماعی و فرهنگی به شکلی که خدمات مختلف را به قیمت و کیفیت مناسب ارائه دهند؛
6- اشکال مختلف کاربری های مخلوط که بتوانند سرمایهگذاری های کوچک را تشویق و برای آنها نیز امکان رشد فراهم کنند؛
7- پیشبینی تامین بناها و فضاهای ساخته شده در اندازهها و قیمتهای مختلف؛
8- وجود خلاقیت و اعتماد به نفس در ایجاد معماری نوین به صورتی که در آن انواع ساختمانها، سبکها و طرحهای مختلف وجود داشته باشند.
هفت روش بهبود شهرها برای سلامت روان (نوشته)
مصاحبهیِ جیل ساتی با لیلا مککی و جنی رو. ترجمهیِ بهروز نوری
بیشتر جهانیان در محیطهای شهری زندگی میکنند و ۸۲ درصد از جمعیت آمریکای شمالی نیز در شهرها زندگی میکنند. با وجود اینکه شهرها میتوانند مکانهای جذابی برای زندگی باشند و فرصتهای شغلی و امکانات تفریحی را برای مردم فراهم کنند، امکان دارد دلتنگکننده و ناسالم نیز باشند.
در واقع، نتایج یک نظرسنجی که اخیراً از شهرداران ۱۲۶ شهر آمریکا صورت گرفته است، نشان داد که اولویت اصلی در همهیِ این شهرها سلامت روان بوده است. اگر اینطور است پس چگونه میتوانیم شهرها را در جهت ارتقاء سلامت روان طراحی کنیم؟
این مسئله موضوع کتاب جدید جنی رو و لیلا مککی است با عنوان: شهرهای سلامتبخش: طراحی شهری در راستای سلامت روان و بهروزی.
رو و مککی یافتههای حاصل از دههها تحقیق را درآمیختهاند تا نشان دهند که چگونه عناصر یک محیط فیزیکی بر افرادی که در آن زندگی میکنند تأثیر میگذارند. آنها چارچوبی برای ایجاد یک «شهر سلامتبخش» ایجاد کردهاند که در آن شهرنشینان میتوانند شادتر، سالمتر، و از نظر اجتماعی همبستهتر باشند. مرکز نیکیِ بزرگتر اخیراً با این نویسندگان دربارهیِ کتابشان و آنچه قرار است به طراحان شهری و دیگرانی که میخواهند شهرهای سالمتری خلق کنند، بیاموزد، صحبت کرده است. دیدگاههای آنها همچنین به ما ساکنان شهری یادآوری میکنند که برای بهبود سلامت روان بایستی جویای کدام جنبههای شهری بوده و کدامها را بهبود دهیم.
برای مطالعۀ متن کامل به این آدرس مراجعه کنید.
منبع: سایت ویرگول
هویت شهر و تصویر شهر (صوتی)
برنامه سی و پنجم: هویت شهر و تصویر شهر، 4 دی 1399. ناصرفکوهی؛ استاد انسانشناسی دانشگاه تهران
قسمت اول:
قسمت دوم:
کشورهای دیگر چطور آلودگی هوا را کنترل میکنند؟ (ویدئو)
طبق تخمینها، هر ساله حدود هفت میلیون نفر در جهان بر اثر هوای آلوده دچار مرگ زودرس میشوند.
در این گزارش ویدیویی برنامهریزی پنج شهر دنیا در کشورهای مختلف را برای رسیدن به هوایی پاک مشاهده میکنید.
چرا رنگها از شهرهای ما ناپدید شدهاند؟ (ویدئو)
ترجمه از فرانسه به فارسی: ناصر فکوهی، ویرایش و زیرنویس: پگاه دودانگه
خانههایی از باد و خاک و آب و آتش (نوشته)
ما در خانههای سَمّی مسموم میشویم. خانههایی که با مصالح غیرطبیعی و مصنوعی، به زور چسب، سیمان، قیر، رنگ و پلاستیک سرهمبندی شدهاند.
ما هر روز سم میخوریم و احتمالاً فکرش را هم نمیکنیم به جای زندگی زیر سقفهای آهنی و چوبهای صنعتی، ساکن خانهای شویم که از «همنشینی خاک، آب، باد و آتش» ساخته شده باشد.
این فکر به ذهن نادر خلیلی، معمار و طراح رسید پس از ۲۵ سال تخصص ساخت آسمانخراش، بعد از دهها تجربه ساختوساز در شهرهای بزرگ ایران و آمریکا. زمانی که موتورسیکلت خرید و پنج سال در ایران سفر کرد تا به جواب این سؤال برسد: «کودکان چطور یاد بگیرند که از خاک، خانهای زیبا بسازند؟ چگونه درک کنند که میتوان از زمین قالبهای زیبایی درآورد و بدون قطع درختان و از بینبردن طبیعت، مَسکن ساخت؟»
نادر خلیلی در ۳۸ سالگی با زندگی مرفه خداحافظی کرد تا بتواند با کمک طبیعت و معماری اصیل ایرانی برای مردم کمدرآمد خانه بسازد.
ایده خانههای او از طاقها، یخدانها و گنبدهایی آمد که در روستاهای کویری از صدها سال پیش باقی مانده و مصالحاش بر اساس اقلیم و محیطزیست است. او راز این ظرافت را در شعرهای مولوی پیدا کرد: ترکیب خاک، آب، باد و آتش.
کمی بعد، از روش معماریِ پناهگاهی او به نام اَبَرخشت، برای پناهدادن سریع و ارزان به پناهجویان و زلزلهزدگان در سازمان ملل و بسیاری از کشورها بسیار استقبال شد، اما در ایران نه. طرحهایش برای ساخت خانههای خِشتی فضانوردان مطرح شد و ناسا در سال ۱۹۸۴ از او خواست نمونهای را با خاک کره ماه بسازد، اما هیچ دولتی در ایران با ایدههای اصیلاش موافقت نکرد. خودش دلیل را ارزان تمامشدن اسکانهای موقت میدانست که شرکتهای ساختمانسازی نمیتوانند سودی از آنها ببرند.
یکی از ایدههای این معمار، ساخت خانههای خشتوگِلی در مناطق زلزلهخیز با طاق و گنبد نورگیر بود. این خانههای خشتی برای مقاومشدن، از داخل با آتش سوزانده میشوند و مثل سفال گداخته شده و لعاب میگیرند تا به آجری محکم تبدیل شوند.
ایده دوم، «گِلتافتن» بود؛ خاک در کیسههای دراز ریخته شده و روی هم سوار میشوند تا یک اَبَرخشت شکل بگیرد با پوشش کاهگل.
ایدهها در ایران خریداری نداشت و نادر خلیلی دلشکسته کشور را ترک کرد و همین نقشهها را که از سرزمین خود الهام گرفته بود، در کالیفرنیا پیاده کرد و در چشم بر هم زدنی، صدها هنرمند، داوطلب و معمار از کشورهای مختلف برای یادگیری نزد او رفتند؛ یادگیری از کسی که میگفت با هزار سرباز و دانشجوی آموزشدیده میتوان شهر بم را بازسازی کرد.
منبع: کانال تلگرامی گوشه