کارگران زن در کارخانهها
بررسیهای چندی که دربارهی کارگران کارخانهها انجام شده[1] طرح یکسانی ارائه میدهند؛ مشاغل زنان و مردان متفاوت است. به این ترتیب که مردان کارهایی را که تخصصی به حساب میآید انجام میدهند و زنان به کارهایی میپردازند که نیمه تخصصی یا ساده شمرده میشود و نسبت به مردان دستمزد به مراتب کمتری دارد. این پژوهشها جملگی توافق دارند که مفهوم «تخصص» چنان ساخته و پرداخته شده که از ویژگیهای کار مردان شناخته میشود نه کار زنان، روث کاوندیش (۱۹۸۲) در توصیف کارخانهیی در لندن اشاره دارد که دستیابی به تخصصهای پیچیدهی خط تولید که از زنان انتظار میرفت عملاً بیش از تخصصی که از کارگران ماهر مرد توقع داشتند طول میکشید. او معنای اشتغال به کارهای ساده و غیر تخصصی در کارخانه را تصویر میکند. کارخانهیی که او در آن کار میکرد نزدیک به ۱۸۰۰ نفر نیروی انسانی داشت که از آن میان ۸۰۰ نفر در کارگاه کار میکردند. زنان تقریباً همگی مهاجر بودند: ۷۰درصد ایرلندی، ۲۰ درصد اهل هند غربی و ۱۰ درصد آسیایی که بیشترشان اهل گُجرات هند بودند. مردان نسبت به زنان شرایط کار بهتری داشتند. یعنی نوع کارشان طوری بود که میءتوانستند بدون جریمهی مالی گهگاه برای سیگار کشیدن یا پرسهزدن آن را متوقف کنند یا از سرعت آن بکاهند در حالیکه زنان مجبور بودند به خط تولید بچسبند. اتحادیههای کارگری که در قبضهی مردان بود برای حمایت از منافع کارگرانِ مرد با مدیریت همدست بود. همچنین زنان غالباً تحت نظارت و سرپرستی مردان قرار داشتند و به این ترتیب در محیط کار نیز مردان زنان را کنترل میکردند.
همهی زنان مگر عدهیی انگشتشمار مونتاژکارانِ نیمهماهر بودند. در مقابل، مردان در مراتب مختلف پخش شده و تمایز میان ایشان بر حسبِ تفاوتِ دستمزد بود. حتی در کارگاه مکانیک هم که مردان و زنان با هم کار میکردند و کارشان یکی بود مردان بر این اساسی که میتوانستند مفتولهای سنگین فلزی را جابهجا کنند دستمزد بیشتری میگرفتند. مردان جوان را برای سرکارگری آموزش میدادند ولی برای زنان چنین فرصتی نبود؛ آنان از امکانات ترفيع شغلی که برای مردان وجود داشت محروم بودند.
خط تولید و نظام پاداش، مهار زنان را در دست داشت. هنگام به اجرا درآوردن طرحهای نو و استفاده از ماشینآلات تازه نظر کارگران زن را جویا نمیشدند. زنان موقع کار فرصت جنبیدن و فکرکردن و حتی استراحت مختصری را هم نداشتند و اگر نمیتوانستند خود را با خط تولید هماهنگ کنند اخراج میشدند. در طول کار مردان حکم کنترلکننده و آقابالاسرِ زنان را داشتند ولی رفتارِ زنان دیگر عموماً دوستانه و دلگرم کننده بود.
(جامعهشناسی زنان؛ پاملا ابوت و کلر والاس؛ ترجمه: منیژه نجمعراقی؛ نشر نی؛ 1385؛ صص. 194 – 195)
__________
[1] )کاوندیشی ۱۹۸۲؛ پولوت ۱۹۸۱؛ وست ورد ۱۹۸۴ کویل ۱۹۸۴.