الف-اطلاعات اولیه
کارگردان: Denis Chapon |
سال تولید: 2009 |
زمان: 12 دقیقه |
کشور: حاصل همکاری ثمربخش یک کارگردان فرانسوی با جمعی از طراحان پرشور بولیویایی با امکانات تهیهکنندگان دانمارکی. |
||
ژانر: پویانمایی |
موضوع اصلی: طبیعت- انسان- جامعه |
کلیدواژهها: مام زمین، بخشش و صفا، باران، اقتصاد و بازار آزاد، شرکتهای چندملیتی حریص و سودجو، رنج، مبارزه و دعا. |
گروه سنی: کودک، نوجوان، جوان، میانسال و سالمند
موقعیتهای اجتماعی و روانی: طبیعتدوستی، بیتوجهی به مواهب طبیعت، ناسپاسی در برابر نعمت، سلطهی نیروهای ظالم بر امور و جریانها، اتحاد و همبستگی، بازگشت و تغییر.
مناسب برای بینندگانی که:
– طبیعت را زنده و پرشور حس نمیکنند.
– نسبت به مظالم اجتماعی و ایجاد سنتهای غلط اجتماعی ساکت و منفعلاند.
– میخواهند کنار هم قرار گرفتن دغدغههای طبیعتدوستانه (زیباییشناسانه) و دغدغههای اجتماعی را ببینند.
زبان اصلیِ فیلم: این پویانمایی دیالوگی ندارد.
خلاصه فیلم: در باورهای قدیم مردم، ننه جیرجیرکی هست که هرجا میرود آواز میخواند و با این کار، با خود باران به همراه میآورد. او به زمینهای مردم و دشتهای مختلف سر میزند و زمینهای تشنه را سیراب میکند. مردم هم با بخشش محصول زمینهایشان، از او تشکر میکنند. تا این که روزی، به خاطر بدرفتاری و ناسپاسی مردم روستا، ننه جیرجیریک به شهر میرود. در آنجا صاحبان منفعتطلب شرکتهای بزرگ با دیدن او تصمیم میگیرند از این آواز او در جهت سود خود بهرهبرداری کنند اما…
ب. تأملات بیشتر : (این قسمت ویژهی کسانی است که میخواهند پیش از دیدن فیلم، داستان آن را بدانند)
* نظرات (نقد و بررسی و نکاتی درباب فیلم):
داستان این فیلم، الهام گرفته از دو منبع است: نخست افسانهای در میان مردم کشاورز بولیوی که میگوید باران، وقتی میبارد که ننهجیرجیرک آواز میخواند؛ هر جا که ننه جیرجیرک برود همیشه ابری به دنبال او می آید… او آواز میخواند و باران میبارد. منبع الهام دیگر، حوادث واقعی سال 2000 است. دولت بولیوی، که برای توسعهی کشور خود دست به دامان بانک جهانی و صندوق بین المللی پول شده است، به اجبار این نهادها، روش اقتصادی کشور را به اقتصاد خصوصی و بازار آزاد تغییر میدهد.
در سال 2000 ، دولت پس از خصوصیسازی اکثر داراییهای ملی، آب کشور را هم خصوصی کرده و آن را به یک شرکت امریکایی واگذار کرد. در این قرارداد بین شرکت امریکایی و دولت، خصوصیسازی تا آنجا پیش رفته بود که بر طبق آن حتی جمعآوری آب باران هم ممنوع بود! این شرکت، قیمت آب را 50 درصد افزایش داد و به زندگی همهی مردم، فشار بسیار زیادی وارد نمود. این کار بر زندگی مردم کشاورز و فقیر بولیوی تأثیر بسیار شدیدی گذاشت و برای برخی از آنها به معنای پایان زندگی بود. در پی آن، مردم برخی شهرها شروع به راهپیمایی و اعتراض کردند. با جدیشدن اعتراضات، دولت که حامی شرکتهای چندملیتی بود، نیروهای سرکوبگر پلیس را وارد صحنه نمود و حتی در بعضی نقاط حکومت نظامی اعلام کرد. اما سرانجام پس از زد و خوردهای زیاد و حتی کشتهشدن 6 نفر که یکی از آنها نوجوان بود، دولت قرارداد خود را لغو کرد و بعد از آن، مردم شرکت آمریکایی را از کشور اخراج کردند. مبارزات مردم بولیوی “نبرد آب” نام گرفت.
در این پویانمایی ما شاهد تلفیق ماجرای یک اسطوره و باور قومی با این ماجرای مهم تاریخی هستیم.
* ملاحظات:
این فیلم، طی یک برنامه، در موزهی ملی دانمارک برای دانشآموزان کلاسهای پنجم تا دهم (احتمالا پنجم دبستان تا دوم دبیرستان) پخش شده تا آنها علاوه بر دیدن فیلم، فرصتی پیدا کنند تا با سازندگان فیلم آشنا شده و چیزهای بیشتری دربارهی نبرد آب در بولیوی و نیز دربارهی کمبود آب در جهان بشنوند.[1]
این فیلم جهت پخش خانگی یا پخش در مدرسه و باز کردن باب بحث و گفتگو دربارهی طیف وسیعی از مسائل از قبیل طبیعت و مسائل محیطزیست و هم چنین مرور یک حادثهی تاریخی و مسائل اجتماعی پیرامون آن مانند اقتصاد و عدالت و دولت و پلیس و …، مناسب است.
* منابعی جهت مطالعه در مورد فیلم:
دربارهی مسائلی مثل فقر در جهان و یا مرور واقعهی نبرد آب در بولیوی، میتوان به فیلم “پایان فقر؟“ رجوع کرد.
- این فیلم، با نام “Abuela Grillo” در سایتهای مختلف اینترنتی قرار داشته و امکان دانلود رایگان آن وجود دارد. یکی از لینکهای دانلود فیلم در اینترنت: (http://vimeo.com/11429985) ↑