کارگردان: رخشان بنی اعتماد | فیلم نامه نویس:رخشان بنی اعتماد/فرید مصطفوی | موسیقی متن: | ||
بازیگران:گلاب آدینه-محمد رضا فروتن-باران کوثری- | تصویر بردار: | تدوینگر:مصطفی خرقه پوش | ||
برنده جایزه (جنبه برجسته مورد نظر): | ||||
سال تولید:بهمن 87 و مرداد 79 | کشور: ایران | زمان:90دقیقه | ||
ژانر: درام اجتماعی | موضوع اصلی: مشکلات اجتماعی و اصلاحات | |||
مناسب برای گروه سنی: نوجوان، جوان، میانسال، سالمند | ||||
خلاصه فیلم: فیلم با سوال یک خبرنگار از زن نقش اول فیلم (گلاب آدینه) شروع میشود که می پرسد: شما نقش زنان کارگر را در انتخابات مجلس ششم که پیش رو داریم چگونه می بینید؟ و این زن شروع به دادن جواب های نامربوط و کلیشه ای می کند. اما در ادامه کل فیلم با نشان دادن زندگی این زن از نزدیک، در صدد پاسخ گویی به این سوال است: درگیریهای فرزند بزرگ او که نان آور خانواده است و با فضای بازار درگیر است؛ دختر او که در سنین نوجوانی است و با مسائل و دغدغه های زنان روبرو و درگیر است؛ خود این زن که کارگر کارخانه است و به شدت از محرومیتهای کارگران عذاب می کشد و بالاخره پسر جوان و دانشجوی او که امیدوارانه به دنبال اصلاحات است و راه حل مشکلات خانواده ی خود را در تلاش های اصلاح طلبانه می بیند. |
امتیاز: 7 ستاره از 10 ستاره
ب. تاملات بیشتر:
*نظرات (نقد و بررسی و نکاتی درباب فیلم): این فیلم در اوایل شروع دوره ی اصلاحات در ایران، یعنی سالهای 78-79، ساخته شده است و گویی به دنبال آن است که بگوید اصلاحات باید در چه فضایی صورت بگیرد. از دیگر نکات بسیار مهم فیلم اشارهی فیلم به افرادی است که به شدت به سیاست بدبین هستند (معمولا از طبقات پایین و شکنندهی اجتماع…و این امر در ایران بیداد می کند)؛ به هیچ وجه به اصلاحات امیدی ندارند و به شدت درگیر تامین معاش خود هستند. جدال این افراد که معمولا با فضای بازار درگیر بوده و کنشهای سیاسی را در رفع فساد بازار بی اثر میبینند با افرادی که تلاشهای سیاسی را برای حل مشکلات موجود دنبال می کنند در شروع فیلم در یک سکانس تاثیرگذار بیان میشود، زمانی که برادر بزرگتر (فعال بازار) بر روی موتور مشغول نصیحت برادر دانشجوی خود(فعال سیاسی) است:
– آخه این کارا چیه میکنی؟کجا رو میخوای بگیری؟چی گیر تو میاد؟ تابستون که زدین همدیگه رو لت و پار کردین چی شد؟ کی برد؟ناصرخان مرندی(صاحب کار برادر بزرگتر) دلارای هشتصد تومنی شون رو تو بازار هزار تومن آب کردند!
-یعنی چیزایی رو که مردم نمی خوان، نباید بگیم؟!
_یعنی شما چارتا بچه میدونین مردم چی میخوان؟!
-حالا خوبه همون چارتا بچه جرئت حرف زدن رو دارن!
-مردم دنبال بدبختی شون اند،یه لقمه نون! بچسب به درست!حالیت شد؟
-کلاس فقط درس و مدرسه نیست!
-لازم نکرده شعار بدی! یه مدرک باید تو دستت باشه یا نه؟…
*ملاحظات:
این فیلم اگرچه به نحوی، تاریخی به حساب می آید اما برای وضع امروز نیز بسیار راهنمای خوبی است. جدال های فیلم جدال های صدسالهی ایرانیان با اصلاحات است. شاید در پایان فیلم، تماشاچی راه گذار از تمامی مشکلات را پیدا نکند، اما این فیلم به دلیل اینکه طرح مسئلهی بسیار خوبی ست، می تواند محل مناسبی برای یک گفتگوی فامیلی یا دوستانه باشد.
خلاصه ای از زندگی و دغدغههای فیلمنامه نویس یا کارگردان که در ساخت فیلم تاثیر گذاشته است:
سایر فیلم های این کارگردان عبارت اند از خون بازی، گیلانه و … . این کارگردان را می توان یک هنرمند متعهد دانست. یکی از مسائلی که این کارگردان دنبال می کند بازنمایی شکافهای اجتماعی است (از جمله در گیلانه). بنی اعتماد زیر پوست شهر را در فضایی ساخته است که هنر دورهی اصلاحات به شدت از فقدان سینمای متعهد و ایجاد ارتباط با طبقات محروم جامعه و روشن نمودن لزوم اصلاحات برای آنها رنج می برد و کمتر کارگردانی دغدغه ی حل چنین کمبودی را دارد. کار بنی اعتماد به ویژه در چنین فضایی شایستهی احترام است.