کارگردان: آکیرا کوروساوا | فیلم نامه نویس:Shugoro Yamamuto | |||
بازیگران مطرح: Toshiro Mifune | ||||
سال تولید:1965 | کشور:ژاپن | زمان:180دقیقه | ||
ژانر: داستانی-موقعیت (اجتماعی) | موضوع اصلی: انسان دوستی | |||
مناسب برای گروه سنی: نوجوان، جوان، میانسال، سالمند | ||||
زبان اصلیِ فیلم: ژاپنی دوبله شده: دارد(به زبان فارسی) زیر نویس به زبان: ندارد | ||||
خلاصه فیلم: جوانی به نام یاسوموتو به تازگی از بهترین شهر ژاپن مدرک پزشکی گرفته و قرار است به عنوان پزشک فرماندار شروع به کار کند. اما طی یک ناهماهنگی مجبور میشود چند وقتی را در یک بیمارخانهی محلی کار کند. مؤسس این بیمارخانه، دکتر ناییدی است که به ریش قرمز معروف است. او این بیمارخانه را برای افراد بدبخت و فقیر اطراف خود تاسیس کرده و به دنبال این است که کمی به بهبود اوضاع آشفتهی بهداشتی و تربیتی محیط زندگی خود یاری برساند و سالهاست که در اینجا تلاش میکند. داستان فیلم، داستان مواجهه با انسانهاست؛ انسانهای گوناگونی که با دردهای خود قدم به این بیمارخانه میگذارند. دردهایی که هم جسمی و هم روحی و ناشی از شرایط بد اجتماعی هستند. به عبارت دیگر اینجا نه فقط یک بیمارخانه که محلی برای درمان دردهای اجتماعی و روحی نیز هست. ببینید که ریش قرمز چگونه به انسانها کمک می کند؟ چگونه با دردها موجه می شود؟ و چگونه بر مسیری که برای زندگی انسان دوستانهی خود انتخاب کرده صبر میکند؟ |
امتیاز: 9 ستاره از 10 ستاره
ب. تاملات بیشتر:
*نظرات (نقد و بررسی و نکاتی درباب فیلم): (این قسمت ویژهی کسانی است که میخواهند پیشاپیش داستان فیلم را بدانند.)
یاسوموتو جوانی است مغرور که در پی کسب نوعی از موفقیت اجتماعی است و بنا به طبقهی اجتماعیاش نوعی زندگی بیدغدغه را خواهان است. بر خلاف او ریش قرمز به شدت درگیر دردهای انسانی پیرامون خود است. آنتوان چخوف درباره ی تحصیل کردههای زمان خود میگوید: “مردمان تربیت شده و آرمان پرداز،… در عین حال که [از وضع موجود] ناراضی و ناخشنوداند، حساس و زودرنج نیز هستند. در هم آمیختگی این دو حالت، یعنی ناخشنودی و زودرنجی، سبب کرختی و سستی آنها میشود و تمایل غرق شدن را در آنها به وجود میآورد.“ اما ریش قرمز درک و شناخت خود از شرایط بسیار دردناک اجتماعی را با امری ناشناخته همراه میکند که به او در داشتن امید و تلاش برای تغییر یاری میرساند. طرف دیگر داستان مردمی هستند که به نوعی با این بیمارخانه و دکتر ناییدی و یاسوموتو روبرو میشوند. مردی که اخلاقی زیسته و در تنهایی میمیرد؛ فرد بسیار خدمتگزار و مردم دوستی که همهی عمر از عشقی دور نیرو میگرفته است؛ دختری که اجیر فاحشهخانه بوده است و… .
*ملاحظات: فیلم داستان یکپارچهای ندارد، بلکه داستان را مجموعی از اتفاقات در کنار هم و به دنبال هم میسازد. ریتم فیلم کمی کند است اگر چه که قصه محور است و داستانهای دراماتیکی را دنبال میکند.
خلاصهای از زندگی و دغدغههای فیلمنامهنویس یا کارگردان که در ساخت فیلم تاثیر گذاشته است: کوروساوا کارگردانی قصهپرداز است که در فیلمهایش به دفاع از ارزشهای اخلاقی پرداخته و با رجوع به سنت ژاپن لزوم و اهمیت انتخابهای اخلاقی و نیز نتیجهی انتخابهای آدمی را یادآور میشود. نکتهی بسیار اساسی در کارهای او، پرسش از امکان اخلاقی زیستن در جهانی بیاخلاق و رو به فساد است؛ اینکه آیا در چنین جهانی میتوان اخلاقی زیست؟ در آن صورت ما چه پاسخی برای دفاع از اخلاقی زیستن داریم؟