توصیفی از اچ آی وی (HIV)؛ (آمار، علائم، وضعیت مبتلایان و..)
ویروس «اچ آی وی» با بدن چکار میکند؟ (ویدئو)
علائم ایدز را بیشتر بشناسید (اینفوگرافی)
روشهای انتقال و مراحل ایدز (اینفوگرافی)
پرسش و پاسخ های رایج درباره ایدز (نوشته)
ابتلا به بیماری ایدز در اغلب موارد با عوارض سادهای مانند اسهال، خارش پوست و افزایش خفیف حرارت بدن شروع میشود. این عوارض پس از چند هفته خودبخود برطرف میشود و فرد خیال میکند که به سرماخوردگی دچار بوده است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از وب ام دی، رایجترین راه برای ابتلا به HIV یا ایدز، داشتن رابطه جنسی با فردی است که آن را دارد. اما راههای دیگری نیز وجود دارد.
ایدز توسط ویروسی به نام HIV ایجاد میشود.
اگر شما مبتلا به ایدز هستید، بدن شما برای مبارزه با عفونتها ضعیف میشود.
HIV چگونه از فردی به فرد دیگر منتقل میشود؟
افراد از طریق تماس با مایعات بدنی که از طریق فردی که به آن مبتلا است، مبتلا میشوند. رایجترین راههایی که افراد میتوانند به HIV مبتلا شوند، عبارتند از:
- داشتن رابطه جنسی (مقعدی، واژینال یا دهانی) با فردی که HIV دارد بدون استفاده از کاندوم
- به اشتراک گذاشتن سوزنهای مواد مخدر یا سایر تجهیزات دارویی با فردی که HIV دارد
- خالکوبی با سوزن آلوده
- زنان مبتلا به HIV میتوانند آن را قبل یا در حین زایمان طبیعی و از طریق شیردهی به نوزادان خود منتقل کنند.
آیا فقط همجنسگرایان به HIV مبتلا میشوند؟
برای ابتلا به عفونت HIV لازم نیست همجنسگرا باشید. شما میتوانید از رابطه جنسی بدون کاندوم با فردی از جنس مخالف که به HIV مبتلا هست هم مبتلا شوید.
چگونه میتوانم از ابتلا به HIV جلوگیری کنم؟
بهترین راه برای جلوگیری از ابتلا به HIV این است که با فرد مبتلا رابطه جنسی نداشته باشید. اگر رابطه جنسی دارید، می توانید با این مراحل از خود محافظت کنید:
- همیشه هنگام رابطه جنسی از کاندوم استفاده کنید.
- از الکل یا مواد مخدر استفاده نکنید . به این ترتیب میتوانید انتخابهای هوشمندانهای بر اساس تفکر روشن داشته باشید.
- فعالیتهایی مانند در آغوش گرفتن، بوسیدن و نوارش دادن یکدیگر تا زمانی که هیچ زخم بازی وجود نداشته باشد، باعث گسترش اچ آی وی نمیشود.
- خودارضایی هیچ ارتباطی با ایدز ندارد.
آیا کاندوم لاتکس می تواند از HIV جلوگیری کند؟
هنگامی که به طور مداوم و صحیح استفاده شود، در جلوگیری از گسترش HIV در طول رابطه جنسی بسیار خوب عمل میکند . اما استفاده از کاندوم نمیتواند محافظت کاملی از شما ایجاد کند.
اگر یکی ازافراد حین رابطه جنسی به لاتکس حساسیت دارد، از کاندوم های پلاستیکی (پلی اورتان) استفاده کنید.
جهت استفاده صحیح از کاندوم چه مواردی باید رعایت شود؟
- در هر بار نزدیکی یک کاندوم جدید استفاده شود.
- کاندوم را به محض ایجاد نغوظ و قبل از هر گونه تماس جنسی (واژینال، مقعدی یا دهانی) استفاده کنید.
- به استفاده صحیح و مداوم از کاندوم توجه کنید. گاهی حین استفاده ممکن است کاندوم پاره شود.
- علت اصلی انتقال HIV و دیگر بیماری جنسی علیرغم استفاده از کاندوم، استفاده ناصحیح یا غیر مداوم از کاندوم است.
- استفاده از کاندوم هایی که ماده ی لغزندهی آن روغنی (oil- Based) میباشد لاتکس را ضعیف کرده و احتمال پاره شدن کاندوم را بیشتر میکند.
- همچنین کاندوم اگر در معرض حرارت یا نور خورشید قرار گیرد یا فرسوده شود، ضعیف میشود و نیز ممکن است بوسیله دندان یا ناخن در حین عمل جنسی پاره شود.
- همیشه قبل از استفاده کاندوم٬ تاریخ انقضاء آنرا کنترل کنید.
من با شخصی نزدیکی داشتهام و از کاندوم هم استفاده کردهام. برای اطمینان از سلامتی خود ۷۰ روز بعد از آن آزمایش دادم که مشکلی نداشتم. آیا لازم است دوباره آزمایش بدهم؟
بطور کلی اگر شما از کاندوم درست استفاده کرده باشید احتمال ابتلا به ایدز نزدیک به صفر است. درست استفاده کردن به این معنا است که از ابتدای نزدیکی ،کاندوم کارگزاری شود و تا پایان نزدیکی بر روی آلت باقی بماند. در صورتیکه بخواهید آزمایشی با بیشترین میزان دقت داشته باشید، با توجه به اینکه آنتیبادیهای اچ آی وی عموما دو تا دوازده هفته بعد از شروع عفونت در گردش خون ظاهر میشوند، باید پس از دوازده هفته و حتی کمی بیشتر به انجام آن اقدام نمایید.
آیا می توانم HIV از رابطه جنسی دهانی منتقل میشود؟
بله، این امکان وجود دارد . هیچ شواهدی مبنی بر خطرناک نبودن رابطه دهانی وجود ندارد. رابطه دهانی میتواند به اندازه رابطه واژینال یا رابطه مقعدی حفاظت نشده خطرناک باشد.
آیا میتوانم از طریق رابطه جنسی مقعدی HIV را دریافت کنم؟
بله. در واقع، رابطه مقعدی بدون کاندوم یک رفتار بسیار خطرناک است. هر یک از شرکای جنسی ممکن است به HIV آلوده شود.
در صورت داشتن رابطه مقعدی، از کاندوم لاتکس استفاده کنید. احتمال پاره شدن کاندوم در طول رابطه مقعدی بیشتر از رابطه جنسی واژینال است، بنابراین از روانکنندههای بر پایه آب برای کاهش احتمال وقوع آن استفاده کنید.
آیا ممکن است از طریق خالکوبی به HIV مبتلا شوم؟
بله، اگر فردی که برای شما خالکوبی میکند از همان سوزنی استفاده کند که برای فردی که HIV دارد استفاده میکند. به این دلیل که هر فعالیتی که می تواند منجر به انتقال خون از فردی به فرد دیگر شود، خطر ابتلا به HIV را در پی دارد.
آیا ممکن است از طریق عطسه بر روی من یا از طریق لمس مبتلا شوم؟
خیر HIV از طریق عرق، بزاق یا اشک منتقل نمیشود. چند نکته دیگر که باید بدانید:
- مایعات بدن که حاوی بالاترین غلظت HIV هستند عبارتند از: خون، مایع منی، مایع واژن، شیر مادر و سایر مایعات حاوی خون.
- شما از تماس های معمولی مانند سرماخوردگی یا آنفولانزا به آن مبتلا نمیشوید.
- دست گرفتن یا لمس کردن پوست کسی باعث ابتلای شما به ویروس نمیشود.
- به اشتراک گذاشتن یک لیوان نوشیدنی با کسی باعث انتشار ویروس نمیشود.
- در بوسیدن با دهان باز (فرانسوی) خطر ابتلا به ویروس بسیار کم است مگر اینکه زخم های باز در دهان وجود داشته باشد یا خون وجود داشته باشد.
برا خواندن ادامه متن به این لینک مراجعه کنید.
منبع: سایت سلامت نیوز
۶ باور غلط درباره ایدز، تفاوت ایدز و HIV (اینفوگرافی)
ایدز؛ مهمترین ریسک، ندانستن است. (پادکست)
این قسمت از پادکست دایجست، به این می پردازد که بیماری ایدز چگونه به وجود آمده است و چگونه عملکردی در بدن دارد. همچنین، روشهای مبتلا شدن، سیر تکاملی درمان برای این بیماری از آغاز تاکنون، آمار و ارقام در جهان و ایران، و توضیحاتی در مورد روشهای مختلف پیشگیری و تشخیص این بیماری مطرح شدهاند.
آمار ایدز در ایران (اینفوگرافی)
زنان مبتلا به ایدز چگونه زندگی میکنند؟ (نوشته)
در این گزارش، تمرکز اصلیام را بر عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به ایدز قرار دادم. عواملی که چند و چون آنها در بهبود کیفیت زندگی زنان نقشی مهم دارند.
بیماری ایدز چه تأثیری روی کیفیت زندگی زنان مبتلا گذاشته؟ این سؤال محوری، دستمایه گزارشی تحقیقی شد که چندی پیش انجام دادم. در این گزارش با 10 زن بیمار مبتلا به بیماری ایدز به گفتوگو نشستم و از بعضی از آنها پرسیدم مهمترین مشکلشان چیست و چطور و چقدر توانستهاند با بیماری کنار بیایند؟
به گزارش سلامت نیوز، ایران نوشت: آیا به خاطر ابتلا به ایدز، احساس تبعیض و طردشدگی از سوی جامعه و خانواده هم دارند؟ فعالیت گروهی و اجتماعی چقدر به کمکشان آمده؟ نهادهای حمایتی چه کمکهایی برای بهبود کیفیت زندگیشان کردهاند و درنهایت اینکه مشکل اصلی مادران مبتلا به ایدز چیست؟
معاون بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی چندی پیش اعلام کرد آمار زنان مبتلا به ایدز در حال افزایش است و اینکه انتقال ویروس اچآی وی در ایران از طریق اعتیاد تزریقی رو به کاهش و از راه جنسی رو به افزایش است.
در این گزارش بلند تحقیقی که بخش کوتاهی از آن پیش روی شماست، تمرکز اصلیام را بر عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به ایدز قرار دادم. عواملی که چند و چون آنها در بهبود کیفیت زندگی زنان نقشی مهم دارند. گفتوگو با این زنان برای من مشخص کرد که مدت زمان ابتلا به این بیماری، مسائل درمانی همچون دسترسی به مراکز بهداشتی، شرایط اقتصادی، نحوه برخورد جامعه و مسائلی چون طردشدگی و تبعیض از سوی جامعه و خانواده، مسائل روانی و عاطفی و وجود مراکز حمایتی و نهادهای غیر دولتی بر کیفیت زندگی آنان تأثیرگذار است.
مشکلات زنان بر اساس سالهای ابتلا
مریم 28 ساله هشت ماه است متوجه بیماری هپاتیت و ایدزش شده. او مجرد است و تاکنون نتوانسته به خانوادهاش بگوید که مبتلا شده است. نحوه ابتلای او به ایدز از طریق رابطه جنسی بوده. بهگفته خودش تنها یک بار رابطه جنسی را در طول عمرش تجربه کرده و همان یک بار به این بیماری مبتلا شده: «به لحاظ روحی و روانی هنوز نتوانستهام با بیماریام کنار بیایم. دوست ندارم دارو بخورم و مدام از خودم میپرسم چرا من به این بیماری مبتلا شدهام درحالی که خیلیها روابط متعدد داشتهاند اما بیمار نشدهاند؟»او از واکنشهای خانوادهاش و همین طور درد و رنجی که ممکن است به آنها تحمیل کند حرف میزند و ترجیح میدهد این رنج را به تنهایی به دوش بکشد تا اعضای خانواده و بویژه مادرش را نگران نکند. در پروسه بیماری مریم تنها برادر بزرگتر اوست که همراهیاش میکند. به نظر میرسد یکی از مهمترین مشکلاتی که ذهن مریم و دیگر تازه مبتلایان را مشغول کرده مسأله ازدواج است: «تا چه زمان میتوانم بگویم قصد ازدواج ندارم؟ بعد از مدتی برای خانوادهام هم سؤال میشود که چرا ازدواج نمیکنم؟»
سمیه خانهدار است و 41 سال دارد. او هم کمتر از یک سال است که از بیماریاش مطلع شده. سمیه بعد از مرگ شوهرش به این بیماری مشکوک میشود و بعد از آزمایش پاسخ مثبت دریافت میکند. شوهر سمیه مدتی بهدلیل اعتیاد به زندان افتاده بوده و او احتمال میدهد در زندان مبتلا به ایدز شده و این بیماری را به او هم منتقل کرده.
او درباره ماههای ابتدایی آگاهیاش از بیماری میگوید: «ماههای اول خودم را در اتاق حبس میکردم و فراموشی گرفته بودم و حالت توهمی داشتم. وقتی فهمیدم مثبتم، وصیتنامهام را نوشتم و تمام حساب و کتاب زندگیام را سامان دادم تا مبادا به کسی بدهکار بمانم.» اما حالا سمیه تا حدی توانسته با بیماریاش کنار بیاید: «بعد از اینکه اطلاعات کافی درباره این بیماری پیدا کردم متوجه شدم با خوردن دارو و مراقبتهای غذایی میتوان تا سالها زندگی کرد.»
مونا یکی از مبتلایانی است که از مدت زمان اطلاع از بیماریاش 13 سال میگذرد. او 19 سال است که مبتلا به ایدز شده. دو فرزند دارد و شاغل است. سالهای ابتدایی بیماری برای مونا که یک فرزند مبتلا به ایدز نیز دارد، بسیار دشوار بوده: «همسرم خارج از ایران تحصیل میکرد؛ وقتی فهمید مبتلاست به ما هم پیشنهاد داد آزمایش بدهیم. بعد از آزمایش با اینکه متوجه شدم بیماری سختی دارم اما چون آگاهیام در آن زمان نسبت به بیماری کم بود، خیلی ناراحت نشدم. زمانی متوجه شدم که فهمیدم فرزندم هم مبتلاست؛ تازه پنج ساله بود. شوهرم کمی بعد درگذشت و من ماندم و مشکلاتم با دو فرزند. بویژه بچه مبتلایم.»
مونا با وجود مشکلات اولیه، این روزها با بیماری کنار آمده و به قول خودش قوی شده و از سال 1385 به طور داوطلبانه در زمینه آگاهی بخشی برای این بیماری فعالیت میکند.
مراکز درمانی ویژهای وجود ندارد
همه زنان مبتلا به بیماری ایدز از نبود مراکز خاص درمانی این بیماران مانند کلینیکهای دندانپزشکی و پزشک زنان و زایمان گلایه دارند و بخش عفونی بیمارستان امام خمینی تهران، تنها مرکز درمانی است که به طور تخصصی درمان بیماران مبتلا به ایدز را انجام میدهد. این بیماران همواره برای درمان بیماریهای دهان و دندان و زنان و زایمان با مشکل مواجهاند. تعدادی از آنها از برخوردهای بد جامعه پزشکان میگویند و اینکه در موارد بسیار کمی پزشکان آنها را میپذیرند. بنابراین بیماران مجبورند بیماری خود را پنهان کنند. این موضوع در ارتباط با زایمان، بسیار پیچیدهتر است. چراکه زنان برای اینکه نوزادان سالمی به دنیا بیاورند باید خدمات ویژهای را دریافت کنند و درنتیجه نباید بیماریشان را پنهان کنند.
گاه یک زن باردار مجبور است به چندین مرکز درمانی مراجعه کند تا پزشکان راضی به زایمانش شوند. مریم چند هفته پیش دندان درد گرفت. او میگوید آنقدر دندان درد داشته که نمیتوانسته صبر کند. به چندین مطب و درمانگاه مراجعه میکند و بیماریاش را با پزشک درمیان میگذارد اما نه تنها او را پذیرش نمیکنند بلکه برخی از این مراکز با فحشهای رکیک او را از مطب بیرون میکنند. شهلا 28 ساله، پنج سال از زمان ابتلایش میگذرد. همسرش معتاد تزریقی بوده و این بیماری را از شوهرش گرفته. او میگوید جامعه پزشکان بیش از مردم عادی به ما انگ میزنند. میگوید برای دندانپزشکی و دکتر زنان و آندوسکوپی همیشه مشکل داشتم. آنها بعد از فهمیدن بیماریام مرا از درمانگاه بیرون میکردند تا اینکه مجبور به پنهان کردن بیماری شدم. او برای زایمان هم تمام بیمارستانهای تهران را زیر پا گذاشت تا در نهایت بیمارستانی در شهرری پذیرشش کرد اما تمامی هزینههای زایمان حتی تهیه چکمه و دستکش و سایر ابزار بر عهده خودش بود. حالا پسر او چهار ساله است و شهلا نگران آینده فرزندش.
مونا که سالهاست با این بیماری درگیر است تأکید میکند بار روانی و اقتصادی ناشی از تأمین دارو و تستهای مختلف برای بیشتر مبتلایان دشوار است. تنها آزمایش «سی دی فور» در بیمارستان رایگان است اما آزمایشهای تکمیلی مثل بار ویروسی و مقاومت دارویی هزینههای بالایی دارد.سارا هم درباره زایمانش میگوید و اینکه هیچ بیمارستانی او را پذیرش نمیکرده درحالی که نیاز به سزارین داشته تا فرزندش سالم به دنیا بیاید تا اینکه درنهایت زایمان او در بیمارستان امام انجام شد. سارا میگوید: «17 ساعت تمام درد کشیدم اما دکترها بیاهمیت از کنارم رد میشدند. در همان زمان بیماران دیگر و برخی پزشکان سرزنشم میکردند، اینکه چرا با یک زندانی ازدواج کردهام تا کارم به اینجا بکشد؟»
طردشدگی و تبعیض
همه زنان مبتلا به ایدز معتقدند این بیماری در ایران بشدت با انگ و طردشدگی همراه است و مبتلایان همواره از سوی جامعه برچسب میخورند و سپس طرد میشوند. طرد شدن از سوی خانواده و دوستان، گروههای اجتماعی، جامعه پزشکان و شغلی از جمله مواردی است که زنان مبتلا در مصاحبهها به آن اشاره کردهاند.
مونا که حالا بیش از 13 سال است با این بیماری زندگی میکند آن را بمبی توصیف میکند که زندگیاش را از هم پاشیده: «از همان ابتدای بیماری از خانواده طرد شدم. خانواده شوهرم که همان سالهای اول بیماریام مرا کنار گذاشتند، با اینکه شوهرم عامل انتقال بیماری به من و فرزندم بود، الان فقط مادر و خواهرانم برایم ماندهاند. برای میهمانیها و عروسیها هیچ وقت من و فرزند بیمارم دعوت نمیشویم.اگر هم زمانی به مراسمی بروم حس خوبی ندارم. خودم هم به این نتیجه رسیدهام که نروم. احساس میکنم به دیگران تحمیل شدهام.»
سارا اما گلایهاش از جامعه پزشکان است تا خانواده و دوستانش: «خانوادهام آگاهی اندکی درباره بیماری دارند. خواهر و مادرم فقط همین را میدانند که اسم بیماریام ایدز است اما نمیدانند این بیماری تا چه حد خطرناک است. شهرستان زندگی میکنند و من هم اصراری ندارم خیلی آنها را بترسانم. اما جامعه پزشکی و برخوردشان برایم دردآور است. پزشکانی که راههای انتقال بیماری را میدانند اما باز از پذیرفتن ما امتناع میکنند.»
سارا بعد از مرگ همسرش دوباره ازدواج کرد: «دختر 18 ساله همسرم مرا ایدزی خطاب میکند. یک بار در ترمینال به من گفت: بدبخت ایدزی!» من تمام مسیر رسیدن از اراک تا تهران را اشک ریختم و نگاههای سنگین مسافران را تحمل کردم. حالا پدر خودش هم مبتلاست. یک بار به او گفتم با من این طور صحبت نکن شاید روزی خودت هم مبتلا شوی!
سودابه که به تازگی به این بیماری مبتلا شده و مجرد هم هست از واکنش اطرافیانش خیلی میترسد: «به خاطرهمین ترسهاست که نمیتوانم بیماریام را به خانوادهام بگویم. من آدم فاسدی نبودهام با چند دوستی هم که داشتم مسأله را مطرح کردم یکی از آنها برخورد خیلی بدی داشت و دیگر حتی به من تلفن هم نزد اما یکی دو نفر دیگر برخورد بهتری داشتند.»
سارا که هشت سال است با این بیماری زندگی میکند، خیلی احساس طرد شدگی ندارد: «شاید اوایل خودم نمیدانستم با مردم چطور برخورد کنم و آنها هم برخوردهای بدی با من داشتند اما امروز چنین رفتارهایی نمیبینم. اگر برای ما خدمات ویژه پزشکی در نظر میگرفتند مثل دندانپزشکی و دکتر زنان کمتر هم آزار میدیدم.»
افسانه 27 ساله مهمترین مشکلش را طرد شدگی و تنهایی عنوان میکند. او چهار سال پیش در بیمارستان بستری بوده و به گفته خودش در اثر تزریق خون آلوده مبتلا به ایدز شده: «تنها مادرم مرا همراهی میکند و همه دختر خالهها و خالههایم من را نه تنها تحویل نمیگیرند که حتی توهین هم میکنند.»
معصومه هم از تبعیضها رنج میبرد اما سعی کرده در برابر واکنشهای نامناسب صبوری کند. در واقع او رسالت آگاهیرسانی را انتخاب کرده: «از آنجایی که خودم را یکی از قربانیان این بیماری میدانم با خودم عهد کردهام به جوانان و بویژه دختران دانشجو بگویم که چگونه رفتار کنند تا به این بیماری مبتلا نشوند.» او همیشه در کیفش چندین بروشور درباره بیماری ایدز دارد و در برابر واکنشهای مختلف مردم از این بروشورها استفاده میکند. آناهیتای 45 ساله هم به هیچ کس درباره بیماریاش نگفته. تنها دختر و پسر او از بیماریاش اطلاع دارند. او از شوهر دومش ایدز گرفته: «هرچند دختر و پسرم با بیماری من کنار آمدهاند اما با این حال گاه در رفتارهای دخترم ترس را میبینم. او از اینکه فرزند خردسالش را به من بسپارد میترسد و همیشه به من توصیه میکند که نوهام را نبوسم.»
مادران مبتلا به ایدز و مشکلاتشان
مادران مبتلا به بیماری ایدز، مسائل و مشکلات پیچیدهتری نسبت به بقیه زنان مبتلا دارند، مادرانی که فرزند مبتلا دارند حتی مشکلاتشان بیشتر از دیگر مادران است. از سویی همه مادران وجود فرزندانشان را دلیل و بهانهای برای ادامه زندگی میدانند و از سوی دیگر ترس از مرگ، همواره با آنان است و از بیسرپرست شدن فرزندانشان واهمه دارند. مونا یکی از این مادران است زنی با دو فرزند که به قول خودش یکی منفی و دیگری مثبت است. فرزند دوم او با بیماری ایدز به دنیا آمده و اکنون رابطه پیچیدهای با مادرش دارد. او مادرش را عامل بیماریاش میداند و یک بار در جلسه گروهی که همه بیماران معمولاً بهصورت هفتگی در آن شرکت میکنند اعلام کرده که از مادرش متنفر است و این روزها با رفتارهای هنجارشکنانهاش قصد دارد از او انتقام بگیرد.
حمید فرزند 17 ساله او این روزها از خانه فرار میکند ترک تحصیل کرده و بیشترین بار روانی را برای مونا به وجود آورده: «این بچه واقعاً من را مستأصل کرده. نمیدانم با او چه کنم؟ دوران کودکی پردرد و رنجی داشت. پنج سال و نیمه بود که فهمیدیم مبتلاست، یعنی همان زمانی که خودم هم بیماریام را فهمیدم. اول دبستان بود که شوهرم فوت کرد. از همان زمان زمزمههایی از بیماری پسرم در مدرسه پیچید. آن موقع میگفتند باید از مدرسه برود چون عامل بیماری بچهها خواهد بود. من فقط گریه میکردم و میگفتم بیماری فرزندم آن طور که فکر میکنند نیست. مدتی از مدرسه اخراج شد و بعد هم زمانی که به مدرسه برگشت به او صندلی جدا دادند. حمید اوایل نمیدانست بیماریاش چیست اما از کنارهگیری بچهها فهمیده بود که مشکلی دارد. حتی برای جذب بچهها مدام برایشان خوراکی میخرید و سعی میکرد دوست بخرد. وقتی سوم ابتدایی بود به خانه آمد و گفت ایدز چیه، به من میگویند ایدزی؟ بالاخره ترک تحصیل کرد الان هم یکهو غیب میشود و از خانه فرار میکند.
اما مادرانی که زودتر از بیماریشان باخبر شدهاند و فرزندشان مبتلا به ایدز نیست هم مشکلات دیگری دارند. آنها ترسها و امیدهای مشترکی دارند. دو نفر از آنها میگویند که وجود فرزند برایشان امید به زندگی را بیشتر کرده اما ترس از مرگ و بیسرپرست شدن بچهها هم میترساندشان. هر دو همسران مبتلا به ایدز خود را از دست داده و دوباره ازدواج کردهاند و هر دو هم به نوعی از ازدواج دوم خود پشیمانند و معتقدند بهتر بود ازدواج نمیکردند.
شهلا میگوید: «مهدی پسر چهار سالهام در دو سالگی از پدر معتادش سل گرفت اما الان خوب است و من با امید بزرگ کردن او به زندگی ادامه میدهم.» سارا هم نظری مشابه دارد:«به خاطر فرزندم و تولد او به زندگی امیدوار شدم اصلاً او باعث شد با بیماریام کنار بیایم و باعث شد به بیماریام کمتر فکر کنم، اما ترس از مرگ و تنها ماندن او همیشه آزارم میدهد.»
ما را فراموش نکنید
مشکلات روانی وعاطفی، تأثیر فعالیتهای گروهی و جمعی و نهادهای حمایتی زنان مبتلا به ایدز و همچنین مسائل اقتصادی آنان از دیگر بخشهایی بود که در این تحقیق به آنها توجه شد. اما با توجه به محدودیت تعداد کلمات در این گزارش امکان درج همه این بخشها وجود ندارد. با این همه، نتایج این تحقیق نشان میدهد مدت زمان ابتلا به این بیماری، مسائل درمانی همچون دسترسی به مراکز بهداشتی، مسائل اقتصادی، طردشدگی و تبعیض از سوی جامعه و خانواده، مسائل روانی و عاطفی و وجود مراکز حمایتی و نهادهای غیردولتی بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به ایدز تأثیرگذار است.
مثلاً بین مشکلات زنان مبتلا بر اساس سالهای ابتلا به بیماری رابطه معناداری وجود دارد. بدین معنا که در ابتدای بیماری همه این زنان به سختی آن را باور میکنند و با آن کنار میآیند. همچنین مشکل دسترسی آسان به خدمات درمانی و گرانی معالجات از دیگرمواردی است که بر کیفیت زندگی مبتلایان اثر میگذارد.
حاصل مجموع مصاحبهها درباره موضوع انگ اجتماعی و تبعیض نیز نشان میدهد که یکی از مسائل مهمی که بر کیفیت زندگی این زنان اثر گذاشته تبعات اجتماعی بیماری بر زندگی آنان است؛ موضوعی که با نتیجه دیگر این مصاحبهها یعنی احساس تنهایی و مشکلات شدید عاطفی زنان بیمار ارتباط تنگاتنگی دارد.
یکی دیگر از مواردی که بشدت بر نحوه زندگی زنان مبتلا به ایدز اثر میگذارد و شاید مهمترین وجه ممیزه مشکلات آنان با دیگر مبتلایان به این بیماری باشد، مسائل ویژه مادران مبتلاست. نتایج این بخش از تحقیق نشان میدهد که مادران مبتلا به ایدز رنجها و دغدغههای متفاوتی با دیگران دارند. رنجهایی که بیش از دیگر مبتلایان و حتی دیگر زنان مبتلا، آنها را رنج میدهد. این زنان برای داشتن زندگی با کیفیت بهتر باید تا حد زیادی از بابت تأمین نیازهای روحی و مالی فرزندانشان مطمئن شوند وگرنه نگرانی درباره زندگی فرزندان بیش از هر موضوع دیگری آنان را عذاب خواهد داد و بر کیفیت زندگیشان اثر خواهد گذاشت.
فقر و نداشتن شغلی مناسب، یکی دیگر از مواردی است که بر کیفیت زندگی این زنان تأثیرگذار است. این موضوع تأثیر مستقیمی بر سلامت زنان و همچنین کاهش انگهای اجتماعی دارد. نتایج این بخش هم حاکی از آن است که این زنان برای بهبود کیفیت زندگیشان نیاز به شغل و درآمد مناسب دارند. وجود انجمنهای غیردولتی و حمایتهای اجتماعی و مالی برای بیشتر زنان مبتلا ضروری است اما بیشتر این نهادها بدون برنامه خاص برای همه مبتلایان عمل میکنند. درحالی که زمانی این فعالیتها برای بیشتر آنان اثربخش است که برنامهریزی مشخصی برای آنان با توجه به شرایط اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی هر گروه در نظر گرفته شود. چراکه هر یک از این زنان با توجه به نحوه ابتلا بهبیماری، سالهای ابتلا و… نیازها و خواستههای متفاوتی دارند.
منبع: سایت سلامت نیوز
جنبههای اجتماعی بیماری اچ آی وی
صعودی شدن نمودار ابتلا به اچآیوی (نوشته)
تلخترین جمله در حوزه بهداشت و روابط جنسی، نقل قول معاون پژوهشی مرکز تحقیقات ایدز ایران است: «با بررسیهای انجام شده در خصوص انتقال اچآیوی طی سالهای گذشته، رابطه جنسی محافظت نشده از اعتیاد تزریقی پیشی گرفته است و با انتقال این بیماری از طریق اعتیاد تزریقی کمتر مواجهیم.» امیدوارم به اندازه کافی این موضوع برایتان مهم باشید تا این موضوع را جدی بگیرید. باور کنید خطر نزدیکتر از چیزی است که میتوانید تصور کنید.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از دنیای اقتصاد، بیماری HIV خوشنام نیست، حداقل در ابتدا، به هزار فکر و قضاوت غلط و بیربط در مورد فرد مبتلا گرفتار میشویم. با این شرایط نباید انتظار داشت افراد جامعه به سادگی به دنبال وضعیت سلامتشان بروند و از چند و چون آن آگاه شوند یا حتی در صورت آگاهی، آن را در اجتماع، هر چند کوچک و دوستانه یا خانوادگی مطرح کنند. به همین دلیل است که ما اطلاع دقیقی از تعداد بیماران نداریم، مگر محدود.
به گفته سیداحمد سیدعلینقی، معاون پژوهشی مرکز تحقیقات ایدز ایران «براساس آمار تخمین زده شده تعداد مبتلایان به بیماری اچآیوی بالغ بر ۵۵ هزار نفر در کشور است، اما آمار ثبت شده بالغ بر حدود ۲۳ هزار نفر فرد زنده است و این اختلاف موجود حاکی از آن است که افرادی مبتلا به این بیماری هستند، اما از بیماری خود بیخبرند.» ۲۳هزار بیخبر، جمعیتی هستند که به ازای هر نوع فعالیتی اعم از رابطه جنسی محافظت نشده، مراجعه به دندانپزشکی و… میتوانند سرزنجیره ابتلای افراد دیگری باشند و به مبتلایان بیخبر ضریب بدهند. به گفته او از جمعیت ۲۳ هزار نفری، حدود ۱۶ هزار نفر برای دریافت خدمات به مراکز مشاوره بیماری رفتاری در سطح کشور مراجعه میکنند.
آموزش و تبلیغات؛ حلقه اولیه رابطه سالم
در هزار حرف و اشارهای که برای بنای یک رابطه سالم در انواع رسانهها گفته میشود و شیوههای کامجویی و پیروز میدان شدن را میگویند، یک حرف در دهان میماند و احتمالا اکنون دیگر خشک شده است. مینو محرز، متخصص بیماریهای عفونی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» میگوید: «در عین حال که قیمت تجهیزات مراقبت افزایش یافته، جوانان نسبت به رابطه محافظت نشده آموزش ندیده و نگرش مثبتی نسبت به استفاده از آن ندارند.»
در بازار اعم از داروخانهها یا بازارهای آنلاین، قیمتهای مختلفی وجود دارد که احتمالا میتواند از قیمت ۱۶۴۰۰ تومان تا ۶۵ هزار تومان پاسخگوی دهکهای مختلف باشد. در داروخانهها شرایط احتمالا کمی سختتر است. برخلاف گذشته دیگر جعبههای پشت ویترین و در دسترس برای انتخاب نیستند و خریدار باید میان جمعیتی، درخواست کند، بعد فروشنده چند سوال و جواب کند و این میان حاضران پوزخند میزنند، متلکی تلخ و شیرین میاندازند و موضوعی خصوصی را تبدیل به نمایشی تختهحوضی میکنند. این موضوع میتواند بر آن شرم دامن بزند و شاید مانع مراجعه بعدی شود. در واقع موضوعات پرشرم و مگو، تبدیل به هجوترین و هزلترین شوخیها شده و میتوان به غایت به آن قهقهه زد و خاطرهاش را تعریف کرد. اینجا همان نقص آموزش عمومی نمایان میشود. این الزام همان بخش مغفول است. پس شاید بتوان با قدرت و صراحت اعلام کرد که قیمت مانع نیست و بیش از آن برای طرفین رابطه به عنوان ضرورت از نظر فرهنگی تبیین نشده است. به گفته محرز، در سه سال کووید مانند همه دنیا بیماریهای عفونی مانند HIV تحتالشعاع قرار گرفت و افزایشی شد، اما باید توجه داشت باید در مورد رابطه محافظتشده نسبت به بیماریهای ناشی از آن هشدارهای لازم داده شود. در حالی که هیچ کدام از این موارد تا کنون آموزش داده نشده و در عین حال مداوم نبوده است. به همین دلیل نگرش جامعه نسبت به آن مثبت نشده است.
سهم زنان دو رقمی میشود
زنان در سالهای گذشته در آمار ایدز از مردان عقب بودند، اما گویا این کسری در حال جبران است. به گفته علی نقی، در آمار تجمیعی ثبت شده که حدود ۴۳ هزار نفر است، بالغ بر ۸۱ درصد از مبتلایان را مردان و ۱۹ درصد را زنان تشکیل میدهد. در حالی که سهم زنان در ابتلا به اچآیوی در مقایسه با سالهای گذشته که درصد آن تک رقمی بوده، این درصد دو رقمی شده است.
برداشتن این خیز، در اصل یک زنگ خطر است نه تنها برای جامعه زنان که برای کلیت جامعه. دکتر محرز، در توضیح این پیشگیری میگوید: «زنان قبل از بارداری ملزم به انجام آزمایشهای اجباری هستند که تعیین وضعیت HIV یکی از آنها است، به این دلیل تعدادی از آنها شناسایی شدهاند. اما به دلیل آنکه دیگر افراد تمایلی به دانستن این وضعیت ندارند و ترجیح میدهند در فضای امن خود سیر کنند، برای شناسایی و درمان به دلیل انگهای جامعه پا پیش نمیگذارند.»
تابوها کار دست جامعه میدهد
جامعه ایران ترجیح میدهد در مورد ایدز چشم خود را ببندد یا در نهایت با اشاراتی از آن گذر کند. اشاراتی پیچیده شده در هزار لفافه که نمیتوان مطمئن بود تیر آن به هدف میخورد یا خیر. این مساله در مورد موضوعات حیاتی که سلامت کل جامعه به آن مرتبط است و در عین حال موضوعی است علمی، انتظار میرود کنار گذاشته شود، به خصوص پیش از ورود به مرحله بحرانی. اما به نظر میرسد ما هنوز چنین قصد و نیتی نداریم بهطوری که معاون پژوهشی مرکز تحقیقات ایدز ایران اعلام کرده است: «بالغ بر ۵۸ درصد از افراد از طریق اعتیاد تزریقی، حدود ۲۴ درصد رابطه جنسی محافظت نشده، ۷/ ۱درصد انتقال از مادر به کودک و حدود دو دهم درصد از طریق فرآوردههای خونی به این بیماری مبتلا شدهاند.» تمرکز خود را بر آن ۲۴ درصد قرار دهیم. عددی که تنها از سر بیاطلاعی رخ داده است و مقصر اصلی آن جامعهای است که ترس در دل تکتک افراد میانداختند. البته علی نقی گفته است: «حدود ۱۶ درصد از موارد، راه انتقال این بیماری نامشخص است و این احتمال وجود دارد که موارد نامشخص در ارتباط با انتقال از طریق رابطه پرخطر باشد. با بررسیهای انجام شده طی سالهای گذشته انتقال این بیماری از طریق رابطه محافظت نشده از اعتیاد تزریقی پیشی گرفته است و سهم انتقال در رابطه محافظت نشده در حال افزایش است.» معاون پژوهشی مرکز تحقیقات ایدز ایران معتقد است طبق بررسیهای سالانه، سهم انتقال این بیماری از طریق رابطه پرخطر به بیش از ۴۰ درصد هم میرسد.» اما داستان غمانگیز از زمانی آغاز میشود که بدانیم بیشترین گروه سنی مبتلا به HIV را جوانان ۲۵ تا ۳۹ سال تشکیل میدهند.
منبع: سایت سلامت نیوز
روابط جنسی بیشترین علت بروز HIV در ۱۴۰۱، چرایی افزایش سهم زنان مبتلا (نوشته)
سرپرست مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت ضمن تشریح آخرین آمار و اطلاعات بروز بیماری HIV در کشور، به افزایش مبتلایان خانم اشاره کرد و گفت: «اگرچه ۸۱ درصد کل موارد مبتلا را همچنان مردان تشکیل میدهند؛ اما، الگوی راه انتقال و درصد ابتلای زنان و مردان در سالهای اخیر تغییر کرده؛ به گونهای که از کل موارد شناسایی شده در شش ماهه اول امسال، ۳۱ درصد موارد را زنان و ۶۹ درصد را مردان تشکیل دادهاند.»
شهنام عرشی در گفتوگو با ایسنا، با تاکید بر اینکه HIV یک بیماری عفونی قابل کنترل و درمان است، درباره آخرین وضعیت بروز ایدز در کشور گفت: «بر اساس نظام جامع مدیریت دادههای الکترونیک HIV کشور، تا پایان شهریور سال ۱۴۰۱ از بین افراد مبتلا به HIV شناسایی، ثبت و گزارش شده ۲۳هزار و ۲۱۲ نفر زنده هستند که از این تعداد، ۱۷هزار و ۵۱۷ نفر حداقل یکبار در یک سال گذشته خدمات مربوط به مراقبت و درمان HIV را دریافت کرده و ۱۶هزار و ۳۸۶ نفر نیز تحت درمان قرار دارند.»
وی با اشاره به اینکه مطابق روشهای آماری تخمین زده میشود که ۵۲هزار و ۷۱۴ نفر در کشور مبتلا به HIV هستند، تصریح کرد: «کل موارد ثبت شده از ابتدا تا کنون ۴۴هزار و ۷۶۲ نفر بوده است که مرگ ۲۱هزار و ۵۵۰ نفر آنها ثبت شده است و ۵هزار و ۶۹۵ نفر نیز در یکسال گذشته برای دریافت خدمات به مراکز ارائه دهنده خدمت مراجعه نکردهاند.»
سرپرست مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت ادامه داد: «اگرچه ۸۱ درصد کل موارد مبتلا را مردان و ۱۹ درصد را زنان تشکیل میدهند، اما الگوی راه انتقال و درصد ابتلای زنان و مردان در سالهای اخیر تغییر کرده است؛ به گونهای که از کل موارد شناسایی و گزارش شده در شش ماهه اول سال ۱۴۰۱ به میزان ۳۱ درصد موارد را زنان و ۶۹ درصد را مردان تشکیل دادهاند.»
وی در خصوص علل افزایش روند ابتلای زنان به HIV بر اساس مقایسه آمار تجمیعی و سالیانه تصریح کرد: «البته هنوز هم نسبت آقایان مبتلا چند برابر خانمها است؛ زیرا در گروههای اول بیمارانی که در معتادان تزریقی شناسایی شدند، تعداد آقایان بیشتر بود و از طرفی در طول زمان هم برخی از این آقایان جان خود را از دست میدهند که متناظر با آن طبیعتا آمار خانمهای مبتلا به HIV افزایش مییابد. اصولا روند آمار به این سمت میرود که آمار هر دو گروه به یکدیگر نزدیک و تقریبا برابر شوند.»
عرشی درباره گروه سنی مبتلایان نیز اظهار کرد: «۵۵ درصد از کل موارد شناخته شده در زمان تشخیص، در گروه سنی ۲۵ تا ۳۹ سال بودهاند و الگوی انتقال سنی در سالهای اخیر تغییری نکرده است.»
عرشی در خصوص سهم علل ابتلا به HIV توضیح داد: «در بین کل مواردی که از سال ۱۳۶۵ تاکنون در کشور به ثبت رسیدهاند به ترتیب، تزریق با وسایل مشترک در مصرف کنندگان مواد مخدر ۵۶.۷ درصد، رابطه جنسی محافظت نشده ۲۵.۲ درصد و انتقال از مادر به کودک ۱.۷ درصد بوده و همچنین راه انتقال در ۱۶.۲ درصد از این گروه نامشخص مانده است. این در حالی است که در بین مواردی که در شش ماهه اول سال ۱۴۰۱ تشخیص داده شدهاند راه احتمالی انتقال در ۱۴.۱ درصد موارد اعتیاد تزریقی، ۵۷.۱ درصد روابط جنسی، ۱.۳ درصد مادر به کودک و در ۲۷.۵ درصد هم راه احتمالی ابتلا بیان نشده است.»
سرپرست مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت تاکید کرد: «البته با افزایش برنامههای کنترلی برای جلوگیری از بروز HIV به دنبال اعتیاد تزریقی که طی سالهای گذشته انجام دادیم، طبیعی است که سهم سایر عوامل انتقال از جمله انتقال جنسی افزایش یابد.»
وی درباره سهم ابتلا از طریق خون و فراوردههای خونی آلوده اظهار کرد: «راه انتقال ۰.۲ درصد از این موارد تجمیعی مربوط به خون و فرآوردههای خونی در سالهای پیش از اجرای سیاست پالایش ۱۰۰ درصدی خون سالم توسط سازمان انتقال خون است و خوشبختانه امسال هیچ مورد ابتلا جدیدی از طریق خون و فرآوردههای خونی ثبت نشده است.»
سرپرست مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت درباره برنامههای فعلی و در دست اقدام وزارت بهداشت برای شناسایی و درمان مبتلایان HIV/ایدز اظهار کرد: «برنامه کنترل HIV در کشور در قالب برنامههای ۳ یا ۵ ساله اجرا میشود. اولین برنامه ۵ ساله در سال ۱۳۸۱ تدوین شده است و طبق آن زمانبندی برنامههای بعدی انجام شده است. عمده رویکرد سالهای اخیر این بوده است که از شرکای مختلف در قالب ۲۳ سازمان و وزارتخانه درگیر در این برنامه کمک بگیریم؛ زیرا برنامه کنترل HIV موضوعی بین دستگاهی است و نیازمند مشارکت سازمان بهزیستی، زندانها، وزارت کشور و… است.»
وی افزود: «اصل برنامه ما این است که وقتی مبتلایان را در هر گروهی (معتاد، زندانی و…) شناسایی کردیم آنها را تحت مراقبت و درمان قرار دهیم. آنها به صورت دورهای برای انجام آزمایش و دریافت دارو به مراکز ما مراجعه میکنند که بیماری کنترل شده و خطر گسترش HIV نیز به حداقل برسد. یک اصل مهم دیگر نیز انگزدایی از بیماری HIV است که مبتلایان با خیال آسوده برای تشخیص، آموزش و درمان به مراکز درمانی مراجعه کنند.»
سرپرست مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت با تاکید بر اینکه با افزایش مشارکت بین بخشی دستاوردهای خوبی در زمینه تشخیص و درمان HIV رخ داده است، بیان کرد: «به گونهای که بیش از ۹۰ درصد افراد HIV مثبت شناسایی و وارد سیستم درمانی میشوند؛ به نحوی که از حدود 2هزار و 580 نفری که در سال ۱۳۹۰ شناسایی کرده و تحت درمان داشتیم اکنون به بیش از ۱۵ هزار نفر مبتلای تحت درمان رسیدهایم.»
وی تاکید کرد: «نکته بسیار مهم که مبتلایان به HIV باید از آن آگاه باشند این است که درمان این بیماری ویروسی در کشور ما کاملا رایگان است و عمدتاً از طریق مراکز مشاوه بیماریهای رفتاری ارائه میشود. مردم برای مشاهده آدرس مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری که در کل کشور پراکنده است به سایت وزارت بهداشت و قسمت بیماریهای واگیردار مراجعه کنند. حسن ارائه خدمات در این قالب این است که از بروز و گسترش بیماری جلوگیری میشود چون افرادی که دارو مصرف میکنند و بیماری آنها تحت کنترل است نسبت به سایر مبتلایان که درمان نمیشوند قدرت انتقال ویروس کمتری دارند.»
وی درباره تاثیر مثبت درمان مبتلایان به HIV افزود: «به عنوان مثال سال گذشته با اینکه تعدادی مادر باردار مبتلا به HIV داشتیم اما هیچ نوزاد HIV مثبتی از این مادران به دنیا نیامده است؛ چراکه مادران تحت مراقبت بودند.»
عرشی در خصوص نحوه تامین داروی مبتلایان توضیح داد: «خوشبختانه تاکنون مشکل عمدهای در زمینه تامین داروی بیماران مبتلا به HIV نداشتیم؛ زیرا تعداد بیماران از قبل برای ما مشخص است و امکان تخمین میزان مورد نیاز فراهم است و ما از قبل برای تهیه دارو فکر میکنیم. مشکل تامین دارو زمانی پیش میآید که تعداد بیمارانی که به مراکز درمانی مراجعه میکنند مشخص نباشد و بنابراین در مورد HIV این موضوع صدق نمیکند. به طور کلی هزینه درمان بیماران مبتلا به HIV بسته به داروهایی که مصرف میکنند، عدد کمی نیست.»
وی با اشاره به اینکه اصلیترین چالش وزارت بهداشت در زمینه مبتلایان به HIV این است که به تعداد مدنظر شناسایی بیماران نرسیده است، گفت: «امیدواریم طی برنامههای آتی بیماران بیشتری شناسایی کنیم. در مورد خود بیماران هم باید این باور در جامعه به وجود آید که HIV یک بیماری عفونی قابل کنترل است و هر چه زودتر بیمار برای درمان اقدام کند، حداقل مشکل را خواهند داشت.»
رییس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت در پایان صحبتهایش درباره آثار کرونا بر شناسایی و درمان مبتلایان به HIV بیان کرد: «مقدار محدودی افت شناسایی موارد را داشتیم اما چون بیماران شناسایی شده از قبل آموزش دیده بودند در بعد درمانی طی حدود سه سال گذشته مشکل خاصی رخ نداد و افت جبران نشده، نداشتیم.»
منبع: سایت سپید آنلاین
پدر فقر بسوزد جناب «نلسون»! (نوشته)
بابک خطی، طبیب کودکان
در علم پزشکی اصول اولیه سلامت،بهداشت و درمان برای تمام افراد یکسان است و باید هم چنین باشد.
در کتاب «نلسون» که منبع قابل اعتماد و پرآوازهی آموزش طب کودکان در سطح پزشکی عمومی و تخصصی در بسیاری از کشورهای دنیا است وقتی به مرور بیماریهای عفونی مادر که به دلیل ترشح عامل عفونی درشیر و احتمال ابتلای شیرخوار از موارد منع شیردهی هستند میرسیم به ویروس HIV (عامل بیماری ایدز) برمی خوریم.
اما این ممنوعیت در بخش نوزادان این کتاب به کشورهای توسعه یافته اختصاص یافتهاست و در بخش تغذیه این مرجع نهایتا گفته میشود که در بقیه جاهای دنیا منافع و مضار این کار با هم سنجیده و مقایسه شود.
سوال:
این مطلب دقیقا به چه معنی است؟
یعنی در جاهایی از دنیا خطر قطع شیر مادر به علت نبود جایگزین برای آن که ناشی از فقر خانواده است می تواند باعث سوءتغذیه و مرگ شود و این خطر از نظر آماری از احتمال ابتلا به ایدز در شیرخوار و خطرات هولناک آن بیشتر است.
این مطلب کاملا علمی که در جداول کتاب مرجع بیماریهای کودکان نلسون (كه گاهی از او به عنوان پدر طب کودکان یاد میشود)جا خوش کرده است، البته تقصیری را متوجه نویسندگان کتاب-که نگران سلامت کودکان هستند-نمیگرداند اما پرده از حقیقتی ترسناک برمیدارد.
وقتی فقر و غنا اینگونه در نوشتن یک کتاب کاملا علمی تاثیر میگذارد، می توان حدس زد که این شکاف در دنیای واقعی چقدر میتواند باعث آسیب به کودکان و در نگاهی وسیعتر به انسانها گردد.
بنابراین مساله اصلی فقر و چگونگی ایجاد آن است.
واضعین سیاستهای جهانی که بر طبل کمکردن هر چه بیشتر خدمات عمومی میکوبند و تمرکز بر خصوصیسازی افراطی-که تنها به قدرت گرفتن و ثروتمندی اقلیتی محدود منجر میشود-دارند، از عواقب کار خود که افزایش تصاعدی تعداد اقشار آسیبپذیر اقتصادی در جهان و آسیب به کودکان است کاملا آگاه بوده و نه از روی نادانی که عامدانه بر این کار پای میفشرند.این سیاست در بسیاری نقاط جهان دولتها را هم تنها به عنوان مصدری برای اجرای فرامین خود میداند.
در این سیاست به کشورهایی به جز کشورهای توسعه یافته به چشم منابع کار ارزان و مواد اولیه نگاه میشود و طبعا سلامت و جان کودکان دنیا در این محاسبات جایی ندارد.
نزديك به يك ميليارد نفر در جهان در گرسنگی به سرمیبرند که ۹۸/۷درصد آنان در آسیا ،آفریقا ،آمریکای لاتین و حوزه کارائیب زندگی میکنند.
امکانات عمومی اولیه و ابتدایی بهداشت و سلامت باید در همه جای دنیا برابر باشد و تلاش برای شکستن این هژمونی غیرمنصفانه فعلی، یک خواستهی کاملا انسانی است.
اگر بخواهیم به بحث اولیه بازگردیم اولا باید با انجام اقدامات پیشگیرانه کاری کرد که هیچ مادری(و هیچ فردی) به دام ویروس HIV و ابتلا به ایدز در مرحله بعدی نیفتد و در مواردی هم که به این ویروس آلوده است، ضمن درمان مناسب اقدامات مراقبتی از فرزند او در تمام دنیا یکسان باشد.
منبع: کانال تلگرامی بر اساس یک داستان واقعی…(يادداشتهای بابك خطی،طبيب كودكان)
نکاتی درباره نحوه انتقال اچ آی وی در چنارمحمودی و واکنشها به آن (نوشته)
دکتر سیمین کاظمی
آنچه ایدز را از سایر بیماریهای عفونی متمایز میکند، تنها مهلک بودناش نیست، بلکه راههای عمده انتقالش (سرنگ مشترک در میان معتادان تزریقی و رابطه جنسی محافظت نشده)، است که موجب میشود با تشخیصاش داغ ننگ بر پیشانی فرد مبتلازده شود؛ داغی که در اجتماعات کوچک و روستایی، طرد اجتماعی شدیدتری را برای فرد به همراه میآورد. بنابراین دور از انتظار نیست که مبتلایان به بیماری از افشای آن نگران باشند و حتی سراغ درمان هم نروند. به این ترتیب، انکار و تحریف راههای انتقال بیماری و توسل به توجیهی که شخص را از اتهام کجروی (اعتیاد و روابط جنسی غیرمتعارف) برهاند، نیز قابل درک خواهد شد. توجیه ابتلا به ایدز و نفی عاملیت شخص در آلودگی به اچ آی وی، با به میان آمدن پای «دیگری» امکانپذیر میشود. دیگری شامل همه کسانی میشود که در اثر تسامح و پایبند نبودن به اخلاق حرفهای و آگاه نبودن به مسؤولیت اجتماعیشان، مراجعان بی خبر و بی گناه را با استفاده از وسایل مشترک آلوده میکنند، مانند مراکز درمانی، دندانپزشکیها، آرایشگاهها، مراکزی که حجامت و تاتو انجام میدهند. پای دیگری که به میان میآید، عاملیت فرد و مسؤولیت او در بیماریاش رنگ میبازد و ممکن است فرد به علت قربانی شدن، مورد همدردی و تسلی جامعه نیز قرار بگیرد. حال اگر این دیگری مقصر نهادی بوده باشد که مسؤولیت سلامت جامعه به او سپرده شده است، گناه او نابخشودنیتر و غیرقابل گذشتتر خواهد بود و بدون تردید موجب نگرانی، انزجار و خشم عمومی خواهد شد.
وضعیتی که شخص به خاطر ابتلا به بیماری عفونی مانند ایدز، سرزنش و طرد میشود وقتی حادث میشود که عوامل اجتماعی مؤثر بر بیماری نادیده گرفته شده و تمام بارمسؤولیت بیماری به دوش شخص گذاشته میشود. دو رویکرد سیاسی محافظه کارانه که شخص را مسؤول بدبختیها و مصائبش میداند و رویکرد بیومدیکال به بیماری که ابتلا به بیماری را صرفاً محصول آلودگی به میکروب و رعایت نکردن توصیههای بهداشتی میداند، هر دو نقش جامعه و ساختارهای اقتصادی و اجتماعی در بروز بیماری نادیده میگیرند و وقتی در کنار هم قرار میگیرند، فشار اجتماعی تحمل ناپذیری بر شخص را وارد میکنند، و راه حلهایشان برای حل مسأله نیز عموماً با شکست مواجه میشود.
در روستای چنار محمودی که اخیراً مواردی از آلودگی به ویروس ایدز در آن شناسایی شده، همچون سایر اجتماعات کوچک و سنتی، ابتلای تعدادی از اهالی، ابتلا به ایدز چنان بی آبرویی و افتضاحی به شمار میآید که یک واکنش قابل انتظار به آن، میتواند به دنبال مقصر گشتن باشد. به نظر میرسد در این روستا پذیرش اینکه بیماران از راههای شایع انتقال بیماری (که تابو هستند) به آن مبتلا شده باشند، انکار شده و تقصیر متوجه شخص بهورز روستا شده که از نظر آنها نماینده دستگاه دولتی در آنجاست؛ بهورزی که به گفته برخی مسؤولان وزارت بهداشت با «مشاهده یک کانون پرخطر از لحاظ آلودگی» به دنبال بیماریابی و غربالگری بیماران بوده اکنون به عنوان مقصر تشخیص داده شده و خشم عمومی از این مسأله ناگوار متوجه او و سیستم بهداشتی شده است. داشتن حداقلی از اطلاعات , و آشنایی با سیستم بهداشتی ایران، مانع از پذیرفتن اتهام و داستان انتشار ویروس توسط بهورز خانه بهداشت میشود، اما نکته قابل تأمل این است که چرا چنین اتهامی به سیستم بهداشتی و کارکنان آن وارد شده و چه عواملی باعث شده که این اتهام از نظر عموم باورپذیر باشد؟
به نظر میرسد آنچه موجب شده، یک بهورزبه عنوان نماینده وزارت بهداشت، مسؤول انتقال بیماری شناخته شود، فروپاشیدگی مشروعیت و ورشکستگی اخلاقی دستگاه دولتی است که فقدان شفافیت، فساد گسترده و نادیده گرفتن حقوق ملت در آن به یک ویژگی اساسی تبدیل شده و موجب بی اعتمادی عمومی ملت به این دستگاه و اجزای آن شده است. واقعیتی که با آن مواجهیم این است که وقتی بی اعتمادی عمومی به دولت فراگیر و عمیق میشود، دیگر استثناء قائل شدن در آن بی معنی است و این بی اعتمادی دامن گیرهمه بخشهای آن از جمله نظام مراقبت سلامت میشود، به طوری که مرجعیت علمی و بی طرفی وزارت بهداشت در نظر عموم زیر سؤال میرود و حتی خبیثترین نقشها به کارکنان آن نسبت داده میشود.
منبع:
به کارگیری کودکان در حوزه پسماند توسط پیمانکاران شهرداری/ زندگی صدها نفر زباله گرد در گود محمودآباد و کهریزک/ ابتلای کودکان به ویروس ایدز (نوشته)
عضو مجمع نمایندگان تهران از بکارگیری کودکان در حوزه پسماند از سوی پیمانکاران شهرداری انتقاد کرد و گفت: متأسفانه بسیاری از کودکان و افراد فعال در حوزه جمعآوری زباله مبتلا به اچ آی وی مثبت هستند.
طیبه سیاوشی شاه عنایتی در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت، از بکارگیری کودکان در حوزه پسماند توسط پیمانکاران شهرداری انتقاد کرد و گفت: پیمانکاران حق بکارگیری کودکان را نداشته و باید با آنها به صورت جدی برخورد کرد در واقع کارتهایی از سوی پیمانکاران به کودکان ارائه میشود که بر اساس آن بخشی از درآمد کار متعلق به پیمانکاران و بخشی نیز متعلق به کودکان است.
نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی، با تأکید بر اینکه اغلب کودکان فعال در حوزه جمعآوری پسماند از اتباع غیرمجاز افغان هستند، تصریح کرد: عدهای در مرزها کودکان ۱۱ تا ۱۲ ساله را تحویل گرفته و از آنها در مراکز بازیافت استفاده میکنند.
وی با یادآوری زندگی صدها نفر زباله گرد در گود محمودآباد و کهریزک، گفت: این افراد در وضعیت نامناسب بهداشتی زندگی میکنند و در واقع نبود سیستم صحیح و کارآمد بازیافت در پایتخت افزایش فعالیت زباله گردها را به دنبال داشته است و تا زمانی که وضعیت بازیافت زباله اصلاح نشود همچنان با معضل زباله گردی روبرو خواهیم بود.
این نماینده مردم در مجلس دهم، با هشدار نسبت به اینکه بسیاری از کودکان و افراد فعال در حوزه جمعآوری زباله مبتلا به اچ آوی وی مثبت هستند، ادامه داد: کار کودکان در سر چهارراهها را میتوان بهترین شکل از کار آنها دانست و شکل فجیعتر و دردناک کار کودکان را باید در زباله گردی و مراکز بازیافت زباله مشاهده کرد زیرا گزارشات بسیار وحشتناکی از نحوه کار این کودکان ارائه میشود.
منبع:
ایدز؛ چیزهایی هست که نمیدانیم (نوشته)
روز گذشته دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامهطباطبایی میزبان نشستی بود با عنوان «ایدز؛ آنچه هست و نمیدانیم». طبق گفته برگزارکنندگان، این نشست با محور آگاهیرسانی و انگزدایی از ایدز با توجه به نقش رسانهها، نهادهای پزشکی و سمنها برگزار شد. با وجود آنکه نهادهای پزشکی، سمنها و رسانههای مختلف تلاش کردند آگاهی جامعه را نسبت به ابعاد مختلف این بیماری افزایش دهند، اما هنوز در جامعه نگاه درستی به این موضوع و مبتلایان به ایدز وجود ندارد، بههمیندلیل نیاز است ابهاماتی که درباره این بیماری و مبتلایان به آن وجود دارد، برای جامعه رفع شود تا مبتلایان به ایدز بتوانند بدون ترس و نگرانیهای جانبی به درمان و بهبود شرایط خود بپردازند. این بهانه اصلی برگزاری نشست بود؛ نشستی که به همت مؤسسه رحمان و معاونت پژوهشی دانشگاه علامهطباطبایی روز دوشنبه، ٢٩ آذر در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامهطباطبایی برگزار شد. ابراهیم اخلاصی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامهطباطبایی، در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه ایدز ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متعددی دارد و این چالشی است که زیستپزشکی درحالحاضر با آن مواجه است، گفت: زیستپزشکی نگاه تقلیلگرایانه نسبت به انسان دارد، این به آن معناست که در سنت زیستپزشکی با فروکاهش انسان به بُعد زیستشناختی و سلولی، بیماری بهعنوان یک پدیده مستقل از افراد در نظر گرفته میشود و پزشک بهعنوان کارآگاه در مقام کشف، شناسایی و درمان آن برمیآید. این رویه زمانی که پزشکی در فاز اول شناسایی و درمان بیماریهای حاد بود، موفق عمل کرد، اما بهدلیل شرایط جدید زندگی و بروز مناسبات اجتماعی جدید که درواقع ورود به بیماریهای مزمن است، به نظر میرسد پزشکی در مقایسه با فاز اول موفق عمل نکرده است. علت این است که ابعاد فرازیستی از قبیل ابعاد فرهنگی، اجتماعی و معنوی بیشتر در بیماریهای مزمن دخالت دارند که لازم است در تمام مناسبات درمانی در نظر گرفته شوند. به گفته این جامعهشناس، همین امر، ضرورت بسط تحقیقات بینرشتهای ذیل حوزه مطالعاتی «جامعهشناسی پزشکی» را مضاعف کرده است.
رسانهها و مواجهه با ایدز
امید زمانی، پزشک و فعال مدنی در زمینه ایدز، سخنران بعدی این نشست بود. زمانی در ابتدای سخنان خود به شناسایی و نگاهی که این بیماری در جامعه بهوجود آورده، اشاره و اظهار کرد: افرادی که در آزمایشهای اولیه، HIV مثبت شناسایی شدند، عموما از گروههای خاصی مانند معتادان تزریقی و همجنسگرایان بودند که باعث شد از همان ابتدا با مبتلایان به ایدز با انگ و تبعیض برخورد شود. این فعال مدنی با اشاره به اینکه چون دارویی برای ایدز وجود نداشت، بهعنوان بیماری مهلک در جامعه مطرح شد، گفت: پس از آن در برخی کشورها موج رسانهای ترس و در برخی دیگر انکار این موضوع در پیش گرفته شد. موج دیگر رسانهها عبارت بود ازدیگریخواندن افرادی که HIV مثبت دارند و دامنزدن به این موضوع که آنها با عموم جامعه تفاوت دارند و ما مثل آنها نیستیم. برخی دیگر نیز مبتلایان به HIV مثبت را گناهکار خطاب کردند.
برای مطالعه ادامه متن به این لینک مراجعه کنید.
منبع: سایت شرق
تجاوز جنسی منجر به ایدز در کودکان کار (نوشته)
▫️[…] دولتها به واسطه تعهدات خود در کنوانسیون حقوق کودک، در برابر سلامت کودکان مسئول هستند. مطابق با ماده ۶ این کنوانسیون، دولتها ضمن بهرسمیتشناختن حق ذاتی هر کودک برای زندگی، میبایست حداکثر امکانات را برای بقا و پیشرفت کودک ایجاد و تضمین کنند.
موضوع سلامت کودکان و نوجوانان نیز از جمله موازين مهم کنوانسيون حقوق کودک بوده که در ماده ۲۴ به آن پرداخته شده است.
▪️مطابق با این ماده، دولتها موظف هستند حق کودک را در برخورداری از بالاترین استاندارد بهداشت و تسهیلات لازم برای درمان بیماری و توانبخشی به رسمیت بشناسند و در این حق هیچ گونه تبعیضی قائل نشوند. همچنین بدون توجه به نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقايد سياسي يا ديگر عقايد، مليت، خاستگاه اجتماعی، اموال، معلوليت، ولادت يا ديگر وضعيتها، حق سلامت برای کودکان را تضمین کنند.
▫️دولتها همچنین میبایست روشهای مناسبی را به کار گیرند تا میزان مرگومیر نوزادان و کودکان را کاهش داده و در چارچوب مراقبتهای بهداشتی اولیه از طریق بهکاربستن تکنولوژیهای در دسترس، با بیماریها مبارزه کنند. آنها موظف به توسعه مراقبتهای بهداشتی پیشگیرانه، ارائه راهنماییهای لازم به والدین و آموزش تنظیم خانواده و خدمات مرتبط با آن هستند.
▪️در مبارزه با ایدز، «پیشگیری» از بیشترین اهمیت برخوردار است و اولین قدم در این زمینه شناسایی رفتارهای پرخطر و برنامهریزی دقیق برای مبارزه با آن است. دولتها مطابق با تعهدات خود، باید شرایط دسترسی کودکان به اطلاعات كافی در مورد پيشگيری از ايدز را – چه از طريق نهادهای رسمی چون آموزشوپرورش و صداوسیما و چه با کمک نهادهای غيررسمی چون نهادهای فرهنگی و سازمانهای مردمنهاد – فراهم کنند تا کودکان با توجه به ميزان درك و متناسب با ظرفیت سنی خود از اطلاعات مناسب و کافی برخوردار شوند، اطلاعاتی درباره تغييرات بدن و مراحل بلوغ، پيشگيری از خشونت مبتنی بر جنسيت و اتخاذ رفتار جنسی مسؤلانه. این خدمات باید تا جایی باشد که کودکان بتوانند مهارت لازم برای برخورد با رفتارهای مربوط به ابراز نیاز جنسی را به دست آورند. در زمینه اعتیاد نیز دولتها به موجب مواد ۳۳ و ۲۴ موظف به اجرای برنامههایی به منظور كاهش عوامل مؤثر بر مصرف مواد مخدر توسط كودكان هستند.
▫️توزیع داروهای پیشگیرانه به طور گسترده برای نوزادان و کودکان آسیبپذیر، تضمین دستیابی تمامی کودکان به خدمات بهداشتی و آموزشی، ارائه بدون تبعیض خدمات سلامت روان برای کودکان مبتلا به ایدز، نیز اقداماتی موثر در مبارزه با این بیماری است که دولتها موظف به اجرای آن هستند.
اما با وجود ضرورت اهتمام جدی برای پیشگیری و کاهش ابتلا به این بیماری و آسیبهای جانی، روحی و روانی آن، نهادهای دولتی با سانسور و مخفیكاری از ارائه اطلاعات و آموزشهای مرتبط با آن از جمله آموزش و ارائه اطلاعات جنسی خودداری میکنند و این مغایر با تعهدات آنها در مبارزه با بیماری ایدز است.
ایدز؛ برچسب اجتماعی و زنان (ویدئو)
ایدز تنها یک بیماری نیست؛ یک برچسب اجتماعی هم هست و همین باعث میشود به معضلی حادتر برای زنان بدل شود.
از این بیماری بهویژه در رابطه با زنان چه میدانیم؟
منبع: کانال تلگرامی روزآروز
نشست «بررسی وضعیت اجتماعی و حقوقی کودکان درگیر HIV» (نوشته)
مزدک دانشور، پزشک و انسانشناس با اشاره به تغییر سیاستهای تنظیم خانواده در سال 88 گفت: «بعد از سال 88 و آغاز دولت دوم محمود احمدینژاد، سیاستهای تند و تیزی علیه تنظیم خانواده به اجرا درآمد. تمامی لوازم جلوگیری از بارداری را از خانههای بهداشت جمعآوری کردند و حتی بعد از سال 2015، تنها آمارهای ما در حوزه مرگومیر مادران باردار، آن چیزی است که نهادهای بینالمللی ارائه دادهاند و چیزی از آمارهای داخلی و تفکیک استانی در دست نیست، چون اجازه تحقیق نمیدادند.
در همین شرایط هم حدس زده میشود که ابتلای زن به بیماری HIV از طریق شوهر، و به دنبال آن انتقال به نوزاد، افزایش پیدا کرده باشد. سالانه یک و نیم تا 2 میلیون بارداری موفق در کشور اتفاق میافتد و اگر درصد انتقال را طبق آمارها، 4دهم درصد در هر سال حساب کنیم، رقم نهایی ابتلا به ایدز حقیقتاً جای تامل دارد.»
«از سوی دیگر، دستگاههای «رپیتتست» یا «رپیتچک»ی که تا چند سال پیش در کشور وجود داشت و نشان میداد وضعیت مادر و نوزاد از نظر ابتلا به ایدز چگونه است حالا به خاطر تحریمها در دسترس نیست و این هم بر نگرانیها افزوده است. از همین رو با در اختیار گذاشتن لوازم جلوگیری از بارداری در خانههای بهداشت و به ویژه در روستاها و مناطق محروم و همچنین استفاده مجدد از ابزارهایی همچون رپیتچکها میتوان تا حد زیادی با ابتلای جدید به این بیماری مقابله کرد.»
کودکان اصلیترین قربانیان خشونت هستند
دانشور با وصف مفهوم خشونت و نتیجه آن در تقابل با کودکان گفت: «رساندن هرگونه آسیب جسمی یا روانی به یک فرد یا جمعیتی انسانی خشونت تعریف میشود. برای ایجاد خشونت باید قصد و نیت و عمد وجود داشته باشد. چه این نیت منفی باشد چه مثبت. مثلاً فردی که به واسطه دیدگاه مذهبی خود دخترش را ختنه میکند تا از آلودگی دور بماند نیت بدی ندارد، ولی باز هم مرتکب خشونت میشود. اما گاهی افراد را به خاطر نژاد، رنگ پوست، دین یا جنسیت آنها آزار میدهیم. پس با این تعاریف، حتماً لازم نیست افراد دچار اختلال روانی باشند تا دیگران را آزار دهند و خشونت اعمال کنند بلکه تفکرات ما هم میتواند منجر به خشونت بر دیگران شود. اصلیترین قربانیان خشونت نیز همواره و در هر جامعهای کودکان هستند.
این پزشک به موضوع حاشیهنشینان هم پرداخت: «در حال حاضر در ایران حدود 18 میلیون حاشیهنشین وجود دارد. این افراد افقی در حوزه شهری ندارند. پیشرفتی برای خود متصور نیستند. در طبقه متوسط جامعه جایی ندارند و در نتیجه بینشان اقتصاد سیاه شکل میگیرد. مایه اساسی اقتصاد سیاه هم خشونت است. در چنین جامعهای، خشونت به واسطه رابطه فرادست و فرودست بیشتر دیده میشود و باز هم این کودکان هستند که در جایگاه فرودست مورد خشونت واقع میشوند.»
برای مطالعه کامل متن به این لینک مراجعه کنید.
منبع: سایت اعتماد آنلاین
گسترش بیماریهای جنسی و لزوم آموزشهای جنسی (نوشته)
مهین برخورداری، دکتری علوم تربیتی
خانم مینو محرز رئيس مرکز تحقیقات ایدز ایران گفته است: سن تماس جنسی به حدود ۱۳ تا ۱۴ سال رسیده و نوجوانانی با علائم اچ آی وی به ما مراجعه میکنند که حدود ۱۵ تا ۱۶ سال سن دارند.
این زنگ خطر سالهاست که به صدا درآمده. پیشتر متخصصان حوزههای تربیت جنسی، زنان، مامایی، روانشناسی و… هشدار داده بودند که ما نیاز به یک برنامهی جامع آموزش جنسی؛ خودمراقبتی و آشنایی با بیماریهای آمیزشی داریم تا کودکان و نوجوانانمان را از بیماریهای مرتبط در امان نگهداریم. هرچه سن تماس جنسی کاهش پیدا کند امکان بیشتری برای گسترش بیماریهای جنسی وجود دارد.
اما متاسفانه در سالهای اخیر با نادیده گرفتن صورت مساله و پنهانسازی ابعاد یک مسالهی مهم به بهانهی غربزدگی و اجرای سند۲۰۳۰ در راه آموزش جنسی سنگ اندازیهای فراوانی شده است.
اولین قربانیان بیتوجهی به مسالهی روابط جنسی در سنین کمتر از ۱۸ سال فرزندان ما هستند که حتی برای ابعاد عاطفی رابطه و تعامل با جنس مخالف کوچکترین آموزشی ندیدهاند. ای کاش کتابهای درسی ما واحدی به نام آموزش سلامت health education داشت که کودکان و نوجوانان با تغذیه سالم، سبک زندگی سالم و نهایتا نحوهی ارتباط جنسی ایمن آشنا میشدند.
ما نمیتوانیم به بهانههای گوناگون فرزندانمان را در مورد یکی از مهمترین نیازهای بشری به تجربهی کوشش و خطا واگذار کنیم.
گاهی رها کردن و چشم خود را بر واقعیت بستن عوارض جبرانناپذیری بر روی فرد و جامعه میگذارد. از منظر اقتصاد آموزش، نیز بهداشت جنسی و پیشگیری از بیماریهای متعدد جنسیِ ناشی از رابطهی ناایمن بسیار ارزانتر از درمان این بیماریهاست.
من با حذف انتگرال از کتاب ریاضی دبیرستان موافقم و از آن حمایت کردم اما کاش حالا که این مباحث را حذف میکنیم به جای دعوت از جوانان برای زیست مسیحانه و سرکوب نیاز جنسی به انان بیاموزیم که برای مرتفع کردن نیاز خود چگونه از سلامت جسمی و روحی خود مراقبت کنند. حالا که شرایط ازدواج رسمی به سادگی فراهم نیست و ما چه بخواهیم و چه نخواهیم عدهی زیادی از نوجوانان به دنبال روابط جنسی هستند بهتر است به جای پاک کردن صورت مساله، ضمن پذیرش اصل مساله؛ کارگروهی متخصص را برای تدوین محتوا و مربی مورد نیاز برای آموزش و تدوین کتاب و بستهی آموزشی مامور کنیم تا فرزندانمان به جای آموختن از فیلمهای پورن و رسانههای گوناگون از کانال نظام آموزشی به حل مسائل زندگی خود دست یابند.
امروز که نزدیک انتخابات مجلس قرار داریم نگاهی به برنامههای نامزدهای مجلس نشان میدهد تقریبا هیچکدام برنامهی مدونی در زمینهی آموزش و پرورش ندارند !
منبع: کانال تلگرامی ملی مذهبی
دردسرهای کودکان قربانی اچآیوی مثبت؛ چرا در آگاهیبخشی و پیشگیری از ابتلا به بیماریهای مقاربتی محافظهکاری میشود؟ (نوشته)
«پسربچه 12ساله مبتلا به اچآیوی که به دلیل مصرفنکردن دارو دچار ضعف شدید سیستم ایمنی و عفونت ریه شده بود، جان خود را از دست داد»؛ خبری تلخ و تأسف بار که از سوی انجمن احیای ارزشها که در حوزه زنان و کودکان اچآیوی مثبت فعالیت میکند، مطرح شد. شاید دانستن اینکه «س.ع» پسربچه مبتلا به اچآیوی، کمتر از 10 روز قبل از فوتش در مراسم روز جهانی کودکان یتیم ایدز (7 می) در انجمن احیا شرکت کرده و از نزدیک شاهد اطلاعرسانی و سخنرانی در حوزه ایدز، مشکلات بیماران، چالشها و کاستیهای موجود بود، هر انسانی را تحت تأثیر قرار دهد. او اگرچه مشکلات و سختیها را از زبان کارشناسان و فعالان اجتماعی میشنید اما با گوشت، پوست و استخوانش تمام معضلات را تجربه کرده بود؛ بهخصوص اینکه شدت بیماری آنقدر زیاد بود که ویلچرنشین شده و خودش را در خانه حبس کرده بود.
تولد 2 کودک مبتلا به اچآیوی، ثمره ناآگاهی از بیماری
پدر این کودک نیز که از ابتلا به بیماری اچآیوی رنج میبُرد، حدود سه سال گذشته جانش را از دست میدهد و خانواده زمانی متوجه بیماری و ابتلای «س.ع» به اچآیوی میشوند که کودک به دنبال بدحالی در بیمارستانی بستری شده و تحت آزمایش قرار میگیرد. او بعد از این زمان نیز یعنی از سال 1394 تا زمان فوت به دلیل خودداری از مصرف منظم دارو توانایی راهرفتن و انجام کارهای شخصی را از دست داده و ویلچرنشین شده بود. این کودک برای فرار از دیدگاههای جامعه یا ترس از انگ و قضاوتهای اجتماعی، خودش را در خانه حبس کرده بود و حتی مدرسه نیز نمیرفت…! برادر کوچکتر نیز اچآیوی مثبت است و همچنان نسبت به خوردن دارو مقاومت زیادی دارد. مادر از 15سالگی با مردی که به تزریق هروئین اعتیاد داشته و در زندان نیز به ویروس اچآیوی مبتلا شده، ازدواج کرده و ثمره این ازدواج دو کودک مبتلا به اچآیوی است. بدون شک کودکان زیادی هستند که شرایط مشابهی با این خانواده داشته و ممکن است به سرنوشت تلخی دچار شوند. خانوادههایی که به دلیل کاستی خانواده، فقر مالی، ناآگاهی و فقر فرهنگی، نبود اطلاعرسانی و… کودک مبتلا به اچآیوی داشته و جامعه نیز از کمک به آنها دریغ یا اهمالکاری میکنند.
آنها که اچآیوی مثبت هستند اما دارو مصرف نمیکنند
«زهرا حاجیزاده» مدیر انجمن احیای ارزشها در گفتوگو با خبرنگار «شرق» در پاسخ به این پرسش که انجمن قبل از فوت کودک برای حمایت از این خانواده چه اقدامی انجام داد و چرا برای ترغیب کودک به مصرف منظم دارو تدبیری اندیشیده نشد، تأکید میکند: «انجمن در حوزه دارو تدابیر یا مسئولیتی ندارد و تنها در حوزه آموزش، خدمات روانشناسی، حمایتی و کاستن از بار روانی بیماری فعالیت میکند. اما مادر در گروه مادران حامی سلامت و حتی این کودک فوتشده از خدمات مشاورهای، رواندرمانی و برخی حمایتها بهرهمند بودند. ارائه خدمات روانشناسی باعث شده که از بار روانی حاصل از ابتلا و پیشرفت بیماری در افراد بکاهد اما نمیتوان یک بیمار را به خوردن دارو و تداوم در مصرف مجبور کرد. مددکار انجمن با این خانواده در ارتباط بوده و این کودک ارتباط خوبی با روانشناس و تیم مددکاران داشت».
او با اشاره به کودک مبتلا به اچآیوی که از مددجوهای انجمن احیا بود ادامه میدهد: «مراکز کنترل بیماریهای رفتاری دارو را به صورت دورهای و رایگان در اختیار مبتلایان قرار میدهد، اما به خاطر تعلل در آگاهیرسانی و فرهنگسازی، بار روانی حاصل از این بیماری از خود بیماری کشندهتر است. بیمارانی که با وجود اطلاع از بیماری از خوردن دارو امتناع میکنند، اینطور میگویند که «من وقتی قرار است در نهایت بمیرم، چرا دارو مصرف کنم؟ بهتر است زودتر بمیرم…». متأسفانه این نگاه و دیدگاهی است که در بسیاری از مبتلایان ازجمله کودکان یتیممانده و قربانی از ایدز وجود دارد. «س.ع» هم قربانی چنین دیدگاهی بود که بعد از اطلاع از بیماری و نشستن روی ویلچر، ارتباطش را با همسالان و دنیای پیرامون خود قطع کرد و منزوی شد. او هر بار که به دفتر انجمن میآمد، سرش پایین بود که با خدمات رواندرمانی درصدی از احساس خجالت و نگرانیاش کم شده بود، اما او به دلیل نگاه منفی همسنوسالان و اطرافیان از بیماری و ویلچرنشینی، اسیر یک رنج مضاعف از بیماری شده بود».
دوندگیهای فراوان برای کسب مجوز اطلاعرسانی و آموزش
«حاجیزاده» مدیر انجمن احیای ارزشها با اشاره به چالشهای پیشروی کودکانی که به صورت ناخواسته قربانی اچآیوی شدهاند، میگوید: «بسیاری از افراد بهخصوص افراد کمسنوسال، تمایلی به مراجعه برای بررسی وضعیت سلامتی خود، آزمایش تعیین وضعیت سیستم ایمنی بدن و مصرف دارو ندارند و نسبت به مراجعه به مراکز برای تهیه دارو مقاومت میکنند. چالشها آنقدر زیاد است که هرکدام از آنها زمینهساز و مسبب ظهور معضلات زنجیروار دیگری است. حالا با وجود تمام این مشکلات ریشهای، در ایران امکان اطلاعرسانی در حوزه بیماریهای مقاربتی ازجمله اچپیوی یا اچآیوی وجود نداشته و با کاهش سن افرادی که درگیر آسیبهای اجتماعی میشوند، خطرات زیادی ما را تهدید میکند».
«در آموزشوپرورش امکان آگاهیبخشی، اطلاعرسانی و صحبت از بیماری ایدز، انتقال ویروس اچآیوی و سایر بیماریهای مقاربتی وجود ندارد. درحالیکه دنیا به این مهم رسیده است که اگرچه اچآیوی ویروس مهلک و بدون درمان قطعی است، اما آموزشهای رویکرد نوین اچآیوی را ضروری دانسته و در دستور کار قرار داده تا به واسطه آموزش همگانی، از شیوع آن پیشگیری کند». این نکات را مدیر انجمن احیا مطرح میکند و میافزاید: «با وجود هوشیاری دنیا در حوزه ضرورت فعالیت در حوزه اطلاعرسانی برای پیشگیری از ابتلای افراد به بیماریهای مقاربتی، ما باید در ایران روزها، ماهها و سالها برای دریافت مجوز از مسئولان جهت اطلاعرسانی همگانی دوندگی و تلاش کرده و در نهایت هم به نتیجه مطلوب نرسیم».
انگ اجتماعی کشنده در بیماری ایدز
این فعال اجتماعی در حوزه زنان و کودکان به ضرورت تغییر نگاه و نگرش نسبت به بیماری و بیماران مبتلا به اچآیوی اشاره میکند؛ «دیدگاه اشتباه حاصل از عدم اطلاعرسانی در این زمینه باعث شده که کودکان و گروههای سنی دیگری که از مثبتبودن تستشان باخبر هستند، ترس و بیگانگی زیادی را تجربه کنند؛ مثل رویا زن میانسال و از مادران حامی سلامت در انجمن «احیا» که به دلیل ابتلا به ویروس اچآیوی از سوی برخی از افراد خانواده بدرفتاری میدید و با انگ و تبعیضهای زیادی روبهرو بود. اگرچه از فوت این زن که داروهایش را هم به صورت منظم مصرف میکرد، ماهها سپری میشود اما باید گفت رویا و امثال زنان و کودکان قربانی دیگر درد کشندهتری از بیماری یعنی «انگ اجتماعی» را تجربه میکنند که بسیار آزاردهنده است».
پزشکان مطلع اما محافظهکار
دختربچه هشتسالهای حدود سه هفته با دندان درد شدید دستوپنجه نرم میکند و هیچ دندانپزشکی با اطلاع از ابتلای او به اچآیوی حاضر به پذیرش بیمار و ارائه خدمات دندانپزشکی به او نیست. او شبانهروز برای آرامشدن درد دندان، داروی مسکن مصرف میکند. «آ.ن» فرزند پدر و مادری است که هر دو اعتیاد داشته و از یکدیگر جدا شدند و حالا فرزندشان با ویروس اچآیوی زندگی میکند. پدربزرگ این کودک از طریق ارتباط با انجمن احیا به دندان پزشکی میرسد که حاضر به ارائه خدمات میشود. امثال این دختربچه به دلیل وجود نگرش نادرست یا پذیرش اطلاعات اشتباه از دریافت بسیاری از خدمات آموزشی، بهداشتی، درمانی و… محروم ماندند.
پزشکان زیادی از راههای انتقال ویروس اچآیوی مطلع هستند، اما وجود رویکرد یا نگرش نادرست درباره بیماری و نگرانی نسبت به ازدستدادن بیماران دیگر، باعث میشود از پذیرش بیماران و ادامه انجام کارهای درمانی فرد بعد از اطلاع از ابتلا، خودداری کرده و بیمار را با حال بد رها کنند. نمونههای بیشماری از تجربههای اینچنینی در میان افراد مبتلا به اچآیوی گزارش شده است.
چرا تست بدهم؟ سالم زندگی کردم
حاجیزاده، مدیر انجمن احیای ارزشها، در پاسخ به پرسشی درباره وضعیت آمار کودکان قربانی از ایدز والدین تأکید میکند: «آمارها تنها مربوط به فهرست و آمار بیمارانی است که از مراکز دولتی دارو دریافت میکنند و بسیاری از بیماران به دلیل نگاههای منفی جامعه و دلایل بیشمار دیگری از مراجعه برای دریافت دارو سر باز میزنند. افرادی هم از ابتلایشان به بیماری خبر ندارند، تست فوری نمیدهند و در حال انتشار ویروس هستند. تنوع و تفاوت در راههای انتقال هم مزید بر علت شده؛ بههمیندلیل هیچ آمار دقیقی نمیتوان ارائه داد».
مددکاران انجمن احیا که برای گرفتن تست فوری و رایگان اچآیوی به محلات و مناطقی از تهران میروند تا از رهگذران تست اچآیوی گرفته و در حوزه اطلاعرسانی و پیشگیری از ابتلا به بیماریهای مقاربتی فعالیت میکنند، با واکنش متفاوت و عجیب افرادی روبهرو میشوند که از آنها خواسته میشود تا در صورت تمایل تست اچآیوی بدهند و وضعیت سلامتی خود را بررسی کنند. زن جوانی به مددکار میگوید: «من سالم زندگی کردم، روابط خارج از ازدواج نداشتم. چرا باید تست بدهم؟». واکنش افراد متفاوت است؛ در این میان مرد میانسال 55سالهای به صورت اتفاقی و گذری در موبایل کلینیک سیار و مستقرشده در بلوار کشاورز، تست فوری اچآیوی داده و در کمال ناباوری با نتیجه مثبت آن روبهرو شده است.
پیشگیری و اطلاعرسانی از بیماریهای مقاربتی انتظار زیادی نیست
مدیر انجمن احیای ارزشها با بیان اینکه مقاومت سختی در زمینه اطلاعرسانی در حوزه ایدز و پیشگیری از آن وجود دارد، میگوید: «نگرش منفی و اطلاعات نادرست باعث شده که همه افراد اچآیوی را نتیجه روابط جنسی محافظتنشده دانسته و راههای دیگر انتقال مثل استفاده از سرنگ مشترک، تیغ یا تجهیزات استریلنشده و آلوده در مراکز حجامت یا تتو را نادیده میگیرند. باید بپذیریم که در حوزه راههای انتقال اچآیوی آگاهی کافی وجود ندارد و با وجود اینکه سازمان بهداشت جهانی تأکید داشته که همه افراد باید سالی یک بار تست اچآیوی بدهند، اما در این زمینه آموزشی وجود ندارد. در ایران آموزش و پرورش به صورت ضمنی وجود دارد که به ضرورت آگاهیبخشی به نسل آینده تأکید دارد، اما همتی برای اطلاعرسانی با هدف پیشگیری از بیماریهایی که با آسیب اجتماعی همراه است، وجود ندارد».
به اعتقاد این فعال اجتماعی، رسانهها نیز در زمینه آگاهیبخشی به افراد در حوزه ابتلا به بیماریها نقش کمرنگی دارند که اگرچه در زمان اپیدمی بیماری کرونا، در این حوزه قویتر ظاهر شده و فرهنگسازی استفاده از ماسک و رعایت فاصله اجتماعی را به صورت ضربتی و با شتاب دنبال کردند، اما انتظار زیادی نیست که پیشگیری و اطلاعرسانی از راههای انتقال بیماریهای مقاربتی نیز در دستور کار رسانهها قرار گیرد. اچآیوی قابل پیشگیری بوده و فرد مبتلا در صورت ابتلا میتواند با مصرف دارو، عمر مطلوبی داشته باشد، اما راه انتقال ویروس کرونا بسیار پیچیده و مرموز است».
چگونه اطلاعرسانی کنیم؟
«حاجیزاده» در پاسخ به این سؤال که آیا با توجه به اعمال سیاستهای محافظهکارانه در حوزه آگاهیبخشی، اطلاعرسانی در حوزه پیشگیری از بیماریهای مقاربتی در مدارس و دانشگاههای ایران تابو است، میگوید: «چون سلامتی حق تمام افراد جامعه بوده، پس آگاهیبخشی تابو نیست، بلکه رسالت مهمی بر دوش نظام آموزش و پرورش کشور است. سرمایههای اجتماعی ما باید از نظر جسمانی سلامت باشند، پس وقتی آموزشها بر اساس رویکرد نوین اچآیوی دنبال شود، اطلاعرسانی و محتوای ارائهشده بر اساس سنوسال دانشآموزان، گروه سنی زنان و مردان و دیگر اصول تنظیم میشود. این اندازه مقاومت در ارائه اطلاعات کاربردی و ضروری در زمینه راههای انتقال اچآیوی و آشناسازی افراد با شیوههای پیشگیری از بیماریهای مقاربتی دور از تدبیر است و متأسفانه در اجرای سیاستهای افزایش جمعیت، اهمیت و ضرورتی برای اطلاعرسانی در ارتباط با نگرانی و اعتراض فعالان اجتماعی نسبت به سکوت و محافظهکاری برای آموزش، قائل نشده است».
«یک شخص مبتلا به اچآیوی اگر مرتب دارویش را مصرف کند، استرس و رابطه پرخطر جنسی نداشته باشد، خونش با خون دیگری ارتباط پیدا نکند، میتواند عمر طولانی کند. ابتلا به اچآیوی یک عیب نیست، بلکه یک تفاوت است؛ مانند فردی که باید عینک بزند. بااینحال، متأسفانه سانسور، انگ و تبعیض همچنان در بدنه سازمانهای دولتی وجود دارد. مثلا از من دعوت میشود که در فلان دانشگاه در زمینه اچآیوی –ایدز- و راههای شیوع و انتقال آن سخنرانی کنم، اما مسئولی در دانشکده در گوش من زمزمه میکند که درباره فلان وسیله پیشگیری صحبت نکنم. خب اگر درباره ابزار پیشگیری و اهمیت استفاده از آنها صحبتی نکنیم، چطور میتوانیم اطلاعرسانی مفیدی داشته باشیم؟».
فقر غذایی در میان خانوادههای درگیر با اچآیوی
این نکات را «خسرو منصوریان»، مؤسس انجمن احیای ارزشها، در گفتوگو با خبرنگار «شرق» عنوان کرده و میافزاید: «متأسفانه با افزایش مشکلات اقتصادی، بسیاری از خانوادهها ازجمله آنها که فرزند مبتلا به اچآیوی دارند، توان کافی برای رسیدگی به تغدیه کودکان را ندارند و از این ضرورت محروم هستند؛ درحالیکه تغذیه خوب و سالم در این بیماری از اهمیت زیادی برخوردار است. استرس و اضطراب برای این بچهها بسیار خطرناک است، اما متأسفانه به دنبال ناآگاهی یا کمآگاهی جامعه، با فشارهای روانی و شرایط سختی دستوپنجه نرم میکنند».
این مددکار اجتماعی با بیان اینکه هیچ بخشنامهای در آموزش و پرورش نداریم که فرد مبتلا به ایدز را به مدرسه راه ندهد، با وجود این «مادران حامی سلامت» که خودشان و فرزندشان مبتلا به این ویروس هستند، برای ثبتنام کودکشان در مدرسه با مشکلات زیادی مواجه هستند، یادآور میشود: «هدف بزرگ و دیرین ما در انجمن احیای عادیسازی حضور یک کودک مبتلا به اچآیوی در جامعه است تا این آگاهی تزریق شود که بچه مبتلا به اچآیوی تفاوتی با کودکان دیگری که مبتلا به یک بیماری خاص هستند، ندارد».
به گزارش خبرنگار «شرق»، مخاطبان این مطلب میتوانند در صورت داشتن روابط پرخطر جنسی و محافظتنشده یا برای اطلاع بیشتر از هر موضوعی درباره اچآیوی، با خط مشاوره محرمانه انجمن احیای ارزشها با شمارههای 02166935533 – 02166901010 تماس بگیرند و خدمات مشاورهای دریافت کنند.
منبع: سایت شرق
جنبه های سیاسی_حقوقی بیماری اچ آی وی؛ و فرصتهایی که نادیده گرفته شدهاند
هنوز سیاستگذاران اجتماعی واقعیت بیماری ایدز را نپذیرفتهاند؟ (نوشته)
امروزه بیماری ایدز و افرادی که با این بیماری زندگی مینمایند واقعیتهای جامعهی ما محسوب میشوند. روند این بیماری در حال گسترش است و دارای پیامدهای جسمی، روانی و اجتماعی میباشد چرا که بیماران مبتلا به ایدز به طور مداوم با عدم اطمینان و تردید زندگی میکنند و این امر میتواند ابعاد جسمی، معنوی، روانی، اقتصادی و فعالیتهای روزمره آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
ایدز یا نشانگان اکتسابی کمبود ایمنی، نوعی بیماری است که در دستگاه ایمنی و توسط ویروس نقص ایمنی (HIV) ایجاد میشود، در حالی که حدود سه دهه از پدیدار شدن بیماری ایدز میگذرد، این بیماری عفونی تبدیل به یک مشکل جهانی شده و یکی از خطرات تهدیدکنندهی سلامت اجتماعی محسوب میشود. در حال حاضر این پدیده صرفاً یک بیماری نیست که بتوان آن را با درمان دارویی کنترل نمود بلکه یک واقعیت و پدیدهی اجتماعی است که نیازمند تحلیلهای جامعه شناختی و کلان است.
با توجه به این واقعیت، دیدگاه فردگرایانه، جرم انگاری و پزشکی نه تنها قادر به تبیین ابعاد مختلف این پدیده نیست بلکه ما را از واقعیتهای مسلم و علل به وجود آورندهی آن دور میسازد. لذا در تحلیل آسیب و مسائل اجتماعی باید به سطوح گوناگون توجه نمود و در ارایهی راه حل نیز به ابعاد ساختاری، میانی و خرد پرداخت. امروزه بیماری ایدز و افرادی که با این بیماری زندگی مینمایند واقعیتهای جامعهی ما محسوب میشوند.
روند این بیماری در حال گسترش است و دارای پیامدهای جسمی، روانی و اجتماعی میباشد چرا که بیماران مبتلا به ایدز به طور مداوم با عدم اطمینان و تردید زندگی میکنند و این امر میتواند ابعاد جسمی، معنوی، روانی، اقتصادی و فعالیتهای روزمره آنها را تحت تأثیر قرار دهد. انگ و داغ ناشی از بیماری ایدز بر افراد مبتلا مانع از حضور فعال آنها در جامعه میشود و لذا اغلب مجبور به پنهان ساختن بیماری میشوند و یا زندگی در انزوا را برمی گزینند.
بر طبق آمار مسئولین وزارت بهداشت: “هم اکنون ۳۰ هزار و ۷۲۷ مورد تا ابتدای دی ماه ۹۴ شناسایی شدهاند. در حالیکه ۷۰ درصد بقیه افراد از بیماری خود بی خبر هستند. ۸۵ درصد از کل موارد شناسایی شده مبتلا به ویروس ایدز مردان و ۱۵ درصد مابقی آنها زنان هستند و به طور کلی ۶۷ درصد در اثر اعتیاد تزریقی و ۱۸ درصد بوسیله آمیزش جنسی دچار این بیماری مهلک شدهاند. در مقایسه با سال ۹۳ میزان ابتلای زنان ۴۱ درصد افزایش داشته و هم اکنون در گروهبندی سنی از بین ۳۰ درصد مبتلایان شناسایی شده، ۴ درصد زیر ۱۵ سال، ۲ درصد ۱۵ تا ۱۹ سال و ۵۵ درصد سنین ۲۱ تا ۳۵ سال را تشکیل میدهند”. همچنین تا سال ۲۰۱۰ حدود ۳۴ میلیون نفر به این بیماری مبتلا شدهاند.
ابتلا به ویروس اچ آی وی حاصل عوامل متعددی است که در ذیل به برخی از آنها اشاره شده است:
۱- فقر: هر چند تعاریف مختلفی تاکنون از فقر( اعم از مطلق یا نسبی) ارایه شده است در هر صورت این بیماری با فقر در معیشت، درآمد و توانایی در برآورده ساختن نیازهای اولیه در ارتباط بوده و یا از پیامدهای آن محسوب میشود. در واقع افرادی که قادر به تأمین نیازهای معیشتی خود نیستند ممکن است از طریق تن دادن به رفتارهای پرخطر به این بیماری مبتلا شوند.
۲- اعتیاد: وابستگی به مواد اعتیادآور مانند هروئین و شیشه میتواند خطرات ابتلا به بیماری ایدز را تسریع نماید. مصرف تزریقی هروئین و محرک شیشه احتمال رفتارهای پرخطر جنسی را افزایش میدهد. به این دلیل این گروه از مصرفکنندگان در معرض ابتلا به این بیماری قرار دارند.
۳- بی خانمانی: جمعیت افراد بی خانمان در حال افزایش است. بر اساس تحقیقات موجود حداقل ده درصد این افراد را زنان تشکیل میدهند. این گروه از زنان به دلیل زندگی در خیابان و شرایط دشوار زندگی در معرض خطرات ناشی از تجاوز و ابتلا به بیماری ایدز قرار دارند.
۴- زنان سرپرست خانوار: این گروه از زنان در معرض خطر ابتلا به ویروس اچ آی وی قرار دارند. در حالیکه جمعیت زنان سرپرست خانوار در حال افزایش است نگرانیهای بسیار جدی در خصوص حمایتهای خانوادگی و اجتماعی از آنها وجود دارد. برخی از این افراد به دلیل فقر معیشتی و عدم توانایی برخورداری در تأمین هزینههای زندگی و کمبود حمایتهای اجتماعی ممکن است مجبور به تن فروشی شوند.
۵- بالا رفتن سن ازدواج در بین جوانان: یکی از مهمترین چالشهای جوانان امروز، بالا رفتن سن ازدواج میباشد. میانگین سن ازدواج در حال افزایش است و بر شمار دختران و پسران مجرد افزوده شده است. تشدید چنین روندی این گروه از جوانان را در معرض رفتارهای پرخطر و بیماری ایدز قرار میدهد.
۶- ازدواج موقت: امروزه به دلیل عدم درک و تعریف درست این سنت دیرین، ازدواج موقت تبدیل به وسیلهای برای گسترش فحشا در جامعه شده است به صورتی که در قالب آئین و شعار دینی، تن فروشی در ابعاد مختلف ان در حال گسترش است.
۷- کمبود دانش و آگاهی: احساس، تفکر و رفتار مثلث تغییر رفتار را تشکیل میدهند. در جامعه هر چند ممکن است کمتر کسی مطلبی در خصوص بیماری ایدز نشنیده باشد اما واقعیت این است که هنوز آگاهی محدودی در خصوص راههای انتقال و پیشگیری از بیماری ایدز و تابوهای آن در جامعه وجود دارد که مانع از آموزش به موقع و درست میگردد. هنوز بسیاری از افراد با الفبای پیشگیری از بیماری ایدز آشنا نیستند و قادر به کنترل احساسات، خشم و هیجانات خود نمیباشند. به این دلیل ما با نسلی مواجهایم که به دلیل کمبود آگاهی در معرض پیامدهای آن قرار دارند.
بسیاری از افراد قادر نیستند تا نیازهای آنی خود را به تعویق بیاندازند و به دلیل کمبود دانش عقلانی به خطرات بلند مدت فکر نمیکنند. لذا بیشتر بر زمان حال متمرکز بوده و به دنبال لذتهای آنی هستند.
۸- بی توجهی سیاستگذاران اجتماعی: یکی از مهمترین چالشهای موجود این است که هنوز سیاستگذاران اجتماعی واقعیت بیماری ایدز را نپذیرفته و نگاه برخی از آنها به این پدیده جرم انگارانه است به صورتی که ابتلا به ویروس اچ آ ی وی را مترادف با تن فروشی و فحشا میدانند. درحالیکه واقعیتهای موجود کاملاً بر خلاف این پدیده است. امروزه ایدز یک پدیده و واقعیت اجتماعی است که حاصل عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی میباشد. در حال حاضر درمان قطعی برای ایدز وجود ندارد و تنها راه مبارزه با این بیماری پیشگیری از آن است.
برای کاهش روند رو به رشد این پدید نیز ضروری است تا در سطوح مختلف پیشگیری اعم از پیشگیری اولیه، ثانویه و ثالثیه برنامه و اقداماتی در نظر گرفته شود که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
– آگاهسازی جامعه نسبت به پیامدها، دلایل بروز و شیوع آنها با استفاده از آموزشهای همگانی و مبتنی بر مدرسه و دانشگاه.
– گسترش آموزش مهارتهای زندگی مانند مهارت خود کنترلی، مدیریت هیجانات، خشم و ….
– افزایش حمایتهای اجتماعی از اقشار آسیبپذیر و یا در معرض آسیب نظیر زنان سرپرست خانوار، مردان و زنان بی خانمان و آسیب دیده.
– اتخاذ سیاستگذاریهای کلان به منظور ارتقاء سطح بهداشت، درمان و کیفیت زندگی اعضای جامعه.
– فراهم کردن خدمات درمانی مناسب برای افراد مبتلا، دسترسی آسان به اطلاعات و مراکز ارایهدهندهی خدمات.
– به رسمیت شناختن حقوق اجتماعی و انسانی افراد مبتلا به اچ آی وی و آموزش جامعه به منظور انگ زدایی و کاهش تبعیض اجتماعی.
منبع: سایت شرق
در زمینه قوانین موجود برای بیماری ایدز حتی از کشورهای منطقه نیز عقبتر هستیم (نوشته)
معاون حقوق بشر و امور بینالملل وزارت دادگستری گفت: ما در زمینه قوانین موجود برای بیماری ایدز حتی از کشورهای منطقه نیز عقبتر هستیم. به طور مثال در کشور یمن برای فردی که به بیمار مبتلا به ایدز انگ بزند، شش ماه حبس درنظر گرفته شده است و مشاهده همین تفاوتها مارا برآن داشته تا به فکر یک قانون منسجم در این زمینه بوده و به فکر تصویب زودتر این لایحه باشیم.
منبع:
تبعات طرح جوانی جمعیت؛ «موج تازهای از ایدز و بیماریهای مقاربتی در راه است»
عضو کمیته کشوری مبارزه با ایدز هشدار داده که محدودیت استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری در طرح جوانی جمعیت، موجی از بیماریهای مقاربتی و ایدز را ایجاد خواهد کرد.
مردانی به ایلنا گفته «مسئله مهم در کنترل ایدز در ایران مساله آموزش روشهای پیشگیری از اچآیوی و عفونتهای مقاربتی است. در هر جامعهای که بیماریهای مقاربتی افزایش پیدا کرد، پس از آن بیماری ایدز نیز افزایش پیدا میکند. در حال حاضر نیز با توجه به محدودیتهایی که برای استفاده افراد از روشهای پیشگیری به کار میبرند که فرزندآوری را تشویق کنند، تعداد زیادی به بیماران مقاربتی افزوده و منجر به موجی از بیماری اچآیوی خواهد شد».
او تاکید کرده «زمانی که روشهای پیشگیری ممنوع شود، افراد به هرحال دیگر از آنها استفادهای نمیکنند و به بیماریهایی مانند ایدز دچار میشود. طرح جوانی جمعیت کوششی را که سالها برای نهادینه شدن این مساله در کشور صورت گرفت که یکی از روشهای پیشگیری از بیماریهای مقاربتی از جمله اچآیوی استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری است، خدشهدار میکند و جوانان ما را به بیماری اچ آی وی بسیار آسیبپذیر میکند و بیماری اچآیوی افزایش پیدا میکند».
مردانی، استفاده از کاندوم را یکی از سدهای حفاظتی بسیار مهم برای جلوگیری از بیماریهای سوزاک، کلامیدیا و عفونتهای منتقله از طریق روابط جنسی میداند و گفته «افراد زمانی که کاندوم را در دسترس نداشته باشند، ممکن است به این بیماری مبتلا شوند. این طرح کاملا غیرکارشناسی است و به نظر میآید حتی با تایید شورای نگهبان دوباره باید پس گرفته شود و بر روی آن کار شود. چند متخصص اطفال و ژنتیک بر این طرح کار کردهاند؟».
منبع:
مبتلایان اچآیوی از منظر میان برشی (نوشته)
علیاحمد رفیعیراد
اچآیوی/ایدز یک بیماری مزمن غیرقابل درمان قطعی است که با دارودرمانی میتوان آنرا کنترل نمود، با این حال اثرات ناتوان کننده زیادی بویژه در تشخیص دیرهنگام بر فرد مبتلا میگذارد. همچنین با استیگما و انگ زیاد و پیچیدهای همراه است که پذیرش و درمان آنرا با مشکل مواجه میکند.
این بیماری گرچه وضعیتی است که ورای مرزهای قشربندی و طبقاتی میرود ولی به دلایلی، عمده مبتلایان آن از میان افراد نامرئی و حاشیهای بوده که توان محافظت از خود در برابر عوامل بیماریزا را ندارند. سوای مبتلایان فرودست، استیگما و انگ مرتبط حتی مبتلایان فرادست را نیز در خود حبس نموده و از افشاء بیماری جلوگیری میکند. با توجه به پیچیده و چند بعدی بودن اچآیوی/ایدز برای فهم درست وضعیت مبتلایان میتوان از رویکرد چند منظری میان برشی استفاده نمود.
منبع:
محدودیت اطلاعرسانی در خصوص ایدز در کشور همچنان ادامه دارد. (نوشته)
بیماری ایدز نه خاموش است و نه بیسروصدا هدفش را از پا میاندازد. ایدز ویروسی پرسروصداست و این سکوت جامعه و عدم آگاهی است که بیماران مبتلا را از پا میاندازد. ایدز بیسروصدا به سراغ آدمها نمیآید بلکه از سکوت آنهاست و از ندانستن است که از پا میاندازدشان. شاید اگر از ترس و خجالت و پنهانکاری نبود، هیچ نوزاد مبتلا به ایدزی متولد نمیشد. شاید اگر در کلاسهای درس مدارس آموزشهایی هم درباره پیشگیری از بیماری ایدز داده میشد هیچ دختر و پسر نوجوانی به این بیماری مبتلا نمیشدند.
حالا اما سالها از وجود بیماری ایدز در شهرها و روستاهای کشور میگذرد و قدم روی پلههای ابتدایی آموزش درباره این بیماری گذاشتهایم. سکوت شکسته است و باور کردهایم که این بیماری وجود دارد و جوانان را از پا خواهد انداخت اگر به این سکوت ادامه دهیم. جامعه هدف این بیماری شاید بیشتر جوانان و نوجوانانی باشد که عدم آگاهیشان، سرنوشت را به شکل دیگری برایشان رقم میزند. ندانستن، آغازگر بیماری ایدز و نگفتن قربانی از دردهایش، پایاندهنده زندگی بیمار است. قربانی سکوت میکند و از ترس حمله و فشار جامعه، هیچ چیز درباره مشکلات و بیماریاش نمیگوید و در باتلاق سکوتش غرق میشود و همین رویه بر تعداد بیماران مبتلا اضافه میکند.
اما مدتی است که سکوت درباره بیماری ایدز شکسته شده است. نهادهای مختلف که درباره بیماری ایدز فعالیت میکردند، هریک تلاشهایی برای بلند شدن صدای آموزش کردند و چندی پیش هم شهرداری تهران اقدام به آموزشی در سطح وسیع درباره بیماری ایدز کرد؛ بنرهایی با طرحهای گرافیکی و خلاقانه با جملههای کوتاه آموزشی در سطح شهر نصب شدند. این بار اما این بارقه امید هم خیلی زود خاموش شد و با انتقاد طیفی از مخالفان مطرح شدن آموزش جلوگیری از ایدز، بنرهای آموزشی بیماری ایدز جمعآوری شدند و این محدودیت اطلاعرسانی کماکان ادامه دارد.
بهبود وضعیت ایدز حاصل تکرار آموزش است
رضا قاسمی، رییس موسسه پیامآوران همیاری درباره مشکلات آموزش پیشگیری از ایدز میگوید: آموزش راههای پیشگیری و انتقال ایدز، درگذشته بسیار دشوارتر از این روزها بود. متاسفانه ما دورهای را پشتسر گذاشتهایم که حتی نمیتوانستیم درباره راههای انتقال ایدز کوچکترین اطلاعرسانی کنیم. همین دوران و سکوت طولانی درباره بیماری ایدز باعث شد تا آمار بیماری ایدز بالا برود.
وی در ادامه تاکید میکند: بعد از مدتها خوشبختانه فیلترها درباره آموزشهای بیماری ایدز از بین رفت و شهرداری تهران با نصب بنرهای آموزشی در خیابانها و اتوبانهای اصلی تهران اقدام به آموزش درباره راههای پیشگیری از بیماری ایدز کرد که متاسفانه بعد از مدتی بنرها جمع و آموزشها متوقف شد.
به اعتقاد وی به شدت نیازمند کارهایی شبیه آموزش هستیم که از طرف شهرداری آغاز شد، این بار اگر درباره آموزشهای ایدز کوتاهی کنیم، باز هم با افزایش آمار مبتلایان روبهرو میشویم و آینده خوبی درباره این مساله نخواهیم داشت.
15 درصد از افراد مبتلا به ایدز زنان هستند
در شرایطی پروین افسر کازرونی، رییس اداره کنترل ایدز و بیماریهای آمیزشی وزارت بهداشت از ارتقای برنامههای پیشگیری و کنترل ایدز در حوزه نوجوانان و جوانان و همچنین زنان آسیبپذیر با همکاری سایر ارگانها خبر میدهد که هنوز هم هستند افرادی که در مقابل آموزشهای مرتبط با بیماری ایدز احساس خوبی ندارند و با چنین آموزشهایی مخالفت میکنند.
به گفته وی انتقال جنسی ایدز در کشور رو به گسترش است و به همین دلیل آموزش روشهای پیشگیری از آن جزو برنامههای پررنگ وزارت بهداشت قرار گرفته است.
کازرونی درباره آمار افراد مبتلا به ایدز در کشور میگوید: از سال 67 تا اول مهرماه 94، 30هزار و 183 مورد شناسایی شده که 67 درصد انتقال از طریق اعتیاد تزریقی و 18 درصد از طریق جنسی صورت گرفته است. از میان کل موارد ابتلا به ایدز در سال 93 نیز،41 درصد از طریق اعتیاد تزریقی و 36 درصد از طریق جنسی صورت گرفته است. همچنین 15 درصد از کل آمار افراد مبتلا به ایدز از سال 67 تا 94 را زنان و 85 درصد را مردان تشکیل دادهاند.
تحقق 3 هدف اصلی تا پایان سال 2030
کازرونی درباره برنامههای اداره ایدز وزارت بهداشت برای ارتقای مراقبت و درمان این بیماری میگوید: ایران همراه با سایر کشورها در راستای اهداف بینالمللی خود، برای رسیدن به پایان همهگیری ایدز تا سال 2030 متعهد به انجام سه هدف شده است. شناسایی 90 درصد موارد آلوده به ایدز، مراقبت و درمان 90 درصد از موارد مبتلا و همچنین درمان 90 درصد افرادی که حجم ویروس در بدن آنها به حدی رسیده که قابلیت انتقال و عفونتزایی به دیگران را نداشته باشد؛ سه هدف اصلی این برنامه هستند. همچنین بازنگری دستورالعملهای مراقبت و درمان اچآیوی و بیماریهای آمیزشی با آخرین اطلاعات علمی روز و پیشنهاد بخشهای علمی و بینالمللی صورت گرفته است. بر این اساس اطلاعات به دست آمده از گزارشات اجرایی، تطبیق و تدوین شده است.
از سویی دیگر رییس اداره ایدز وزارت بهداشت، آموزش پیشرفته پزشکان درمانگر ایدز و ارتقای کیفیت فعالیتها و برنامههای کاهش آسیب را از برنامههای آینده برای پیشگیری از گسترش ایدز در کشور عنوان کرد که جمعیتهای کلیدی مثل معتادان تزریقی که در معرض خطر انتقال جنسی اچیآیوی/ ایدز هستند را هدف گرفته است.
این در حالی است که کازرونی معتقد است، برنامههای ارتقای کیفیت کاهش آسیب، مراکز ماده «16» که مربوط به ترک اجباری اعتیاد هستند، مراکز ماده «15» که به عنوان مراکز اقامتی میان مدت فعالیت میکنند و همچنین DICها را دربرمیگیرد.
ارزیابی وضعیت HIV و مشاوره، آموزش و وصل کردن موارد شناسایی شده جهت مراقبت و درمان جمعیت کارتن خواب، با همراهی سایر سازمانهای متولی بسیار مهم است و به اعتقاد کازرونی، برنامهریزی برای گسترش پایگاهها و مراکز مشاوره، گسترش برنامههای آموزش و اطلاعرسانی با مشارکت گسترده سازمانها و ارگانهای دولتی و غیردولتی که این رسالت را برعهده دارند از اولویتهای این وزارتخانه برای پیشگیری از گسترش ایدز در کشور است.
آیا آموزشوپرورش درباره ایدز آموزش خواهد داد
بیشک جامعه نیازمند آموزش و آگاهی درباره بیماری ایدز است. این آموزش نهتنها سطح آگاهی را به شکل کلان درباره بیماری ایدز افزایش میدهد بلکه در نهایت میتواند موجب کاهش افراد مبتلا به بیماری ایدز شود. به اعتقاد قاسمی، «یکی از راه کارهای مناسب و زود بازده درباره آموزشهای مرتبط با بیماری ایدز همکاری آموزشوپرورش با NGOها و وزارت بهداشت و دیگر نهادهای فعال در حوزه این بیماری است. این همکاری میسر نخواهد شد مگر با آموزش صریح و مستمر درباره این بیماری در مدارس. اما متاسفانه آموزشوپرورش همکاری مناسب را در این زمینه نکرده است و در تمام این سالها نسبت به آموزشهای مستمر درباره راههای انتقال و پیشگیری بیماری ایدز کوتاهی کرده است.»
از سویی دیگر کازرونی معتقد است: «جلب مشارکت بخشهای مختلف، تاکید بر برنامههای پیشگیری و کنترل ایدز در گروه نوجوانان و جوانان به صورت آموزش در مدارس و خارج از مدارس در قالب بستههای آموزشی که با هماهنگی وزارت آموزش و پرورش شروع شده نیز در دست اقدام است.»
در شرایطی کازرونی از بستههای آموزشی آموزشوپرورش میگوید که در سالهای گذشته که صحبت کردن از ایدز تابو بود، اگر معلمی در مدارس درباره بیماری ایدز به دانشآموزان اطلاعات و آموزش میداد شغلش با مخاطره روبهرو یا حتی اخراج میشد و شغلش را از دست میداد. این بار اما به نظر میرسد آموزش جدی گرفته شده و قرار است وزارت آموزشوپرورش همکاریهای لازم را برای آموزش درباره بیماری ایدز انجام دهد.
راهاندازی پنج مرکز پایلوت مشاوره ایدز، ویژه نوجوانان و جوانان
کازرونی همچنین به گسترش برنامههای پیشگیری از انتقال مادر به کودک به صورت پایلوت در 16 دانشگاه علوم پزشکی کشور نیز اشاره میکند و میگوید: در حال حاضر این اقدامات در تمام مناطق حاشیهنشین نیز انجام میشود. در مراکز سلامت جامع، تمام زنان باردار این مناطق در زمینه ایدز آموزش میبینند و مورد ارزیابی قرار میگیرند که در صورت ابتلا، تشخیص و درمان دارویی آن آغاز میشود که میتوان انتقال آن را از 30 تا 40 درصد به کمتر از دو درصد کاهش داد.
رییس اداره ایدز وزارت بهداشت همچنین از راهاندازی پنج مرکز مشاوره ویژه نوجوانان و جوانان در مناطق پرخطر استانهای تهران، کرمانشاه، شیراز و اهواز خبر و ادامه داد: استفاده از روشهای نوین آموزشی مثل تهیه کلیپ و فیلمهای کوتاه که بتواند به طور گسترده در اختیار افراد خصوصا نوجوانان و جوانان قرار گیرد جزو برنامههای ما قرار دارد. امیدواریم بتوانیم این کلیپها را از دانشگاه تا پادگانها و هر نقطهای که این گروه سنی حضور داشته باشند و همچنین از طریق شبکههای اجتماعی اطلاعرسانی کنیم.
به گفته کازرونی یکی از اقدامات کلیدی که از قبل شروع شده و ادامه دارد، گسترش برنامه مراقبت از زنان آسیبپذیر به صورت آموزش و مشاوره و توانمندسازی است. این برنامه با همکاری معاونت امور زنان ریاست جمهوری در دست اجراست. در این برنامه استراتژیک وزارتخانهها و سازمانهای مختلفی همراهی میکنند.
ابلاغ چهارمین برنامه استراتژیک پیشگیری و کنترل ایدز به دستگاهها
کازرونی در ادامه ضمن اشاره به تدوین برنامه پیشگیری و کنترل ایدز در قالب چهارمین برنامه استراتژیک از سال 94 تا 98، در خصوص جزییات آن میگوید: این برنامه پنج هدف نهایی برای رسیدن به کاهش شیوع ابتلا در گروههای مختلف دارد. قرار است شیوع ابتلا به عفونتHIV در جمعیت عمومی به کمتر از 15%، درسوءمصرفکنندگان تزریقی به کمتر از 13 درصد و در افراد در معرض خطر انتقال جنسی به کمتر از پنج درصد برسد. همچنین بروز عفونت HIV در نوزادان زنده متولد از زنان باردار مبتلا به HIV به میزان 90 درصد و مرگ منتسب به ایدز در مبتلایان به HIV نیز به میزان 20 درصد کاهش پیدا کند. این برنامه اسفند ماه سال گذشته با حضور رییس جمهورتصویب و ابلاغ شده است. یکی از مهم ترین اقدامات آن نیز تشکیل کمیتههای اجرایی کردن برنامه استراتژیک، به خصوص کمیته پایش و ارزشیابی برای رصد فعالیتهای آنهاست.
گلایه وزیر بهداشت از حاشیهسازیهایی که مانع نصب تابلوهای ایدز در تهران شد
بعد از جمعآوری بنرهای آموزشی شهرداری درباره بیماری ایدز، حسن هاشمی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در سفرش به اصفهان عنوان کرد: مهم است که شهردار یک شهر فقط به فکر ساختوساز نباشد و مهمتر آن است که به فکر فرهنگ و سلامت مردم باشد و برای بهداشت عمومی تلاش کند و از همین جا به تمام شهرداران کلانشهرهای کشور میگویم که مانند شهردار اصفهان برای ارتقای سلامت شهروندان خود بکوشید.
به اعتقاد هاشمی، متاسفانه این کشور مدام دچار حاشیهسازی و بازیهای سیاسی میشود برای مثال در تهران چند وقت پیش تابلوهای ایدز در حال نصب بود که حاشیه سازیها باعث شد تا از نصب آنها جلوگیری شود این در حالی است که امروز و در این سالها آمار و مشکلات ایدز نادیدهگرفتنی نیست همچنین اگر خانههای سلامت زیر نظر مردم و سمنها باشد به نظر بسیار ارزشمندتر میرسند. یکی از اتفاقاتی که باید در کلانشهرهای کشور رخ دهد کمک به اجرای کامل طرح تحول نظام سلامت است؛ امروز 24 میلیون نفر را زیر پوشش این طرح داریم و ما بقی نیز باید مخصوصا در کلانشهرها زیر پوشش این شبکه قرار گیرند.
وزیر بهداشت با اشاره به اینکه باید همه به این نتیجه برسیم که توسعه بدون سلامت امکان ندارد، میگوید: در طول 2.5 سال دولت یازدهم با وجود همه کاستیها سعی کردهایم از بخش سلامت غفلت نکنیم و پس از برجام که با شجاعت رییس جمهور و حمایتهای رهبری اتفاق افتاد قطعا وضعیت بهتر خواهد شد.
جان انسانها را قربانی سکوت نکنیم
به نظر میرسد از شهرداری تا وزارت بهداشت و حتی سمنها و انجمنهای مبارزه با ایدز همگی معتقد هستند بیماری ایدز نیازمند آموزش مستمر و پیگیرانه است. از طرفی هر قدمی که از سوی این نهادها برداشته میشود خیلی زود محکوم به توقف میشود. آیا قرار است نهادهای خصوصی و دولتی که در این زمینه فعالیت میکنند پا پس بکشند و به سالها قبل عقب گرد کنیم؟ یا قدمها را محکمتر برخواهند داشت و آموزشها به هر شکلی ادامه پیدا خواهند کرد؟ به هر روی قبل از هر ترس و تابویی باید به این نتیجه همگانی برسیم که راه حل دیگری غیر از آموزش درباره کنترل بیماری ایدز وجود ندارد.
منبع: سایت سلامت نیوز
آموزشهای نوین درباره اچآیوی در مدارس ممنوع شده است (نوشته)
روزنامه هممیهن نوشت: از دهه 60، سمنهای مردمی بزرگترین پناه مبتلایان به HIV بودند، حالا یک سد دیگر سر راه بیپناهیهای همیشگیشان اضافه شده است؛ فعالان حقوق مبتلایان به HIV میگویند حالا فضای جامعه بستهتر از قبل و حمایتهای مردمی هم به دلیل مشکلات اقتصادی کم شده است.
آنها حتی همین امروز هم نمیدانند تا چند روز دیگر میتوانند فعالیتهایشان را در حوزه آسیبهای اجتماعی بهویژه ایدز ادامه دهند یا نه؟
الهه شعبانی، مدیرعامل موسسه احیای ارزشها: امسال با کارشناس ایدز آموزشوپرورش صحبت کردیم و از آنها خواستیم در حوزه رویکرد جدید آموزش اچآیوی با ما همکاری کنند و در کنارشان باشیم. اما اعلام کردند، نامهای به آنها داده شده مبنی بر اینکه به هیچ عنوان در مدارس از ایدز صحبت نشود.
مطالعات نشان میدهد، مبتلایان به ایدز سه برابر افراد دیگر به خودکشی فکر میکنند.
ساناز حمزهعلی، جامعهشناس: یکی از مهمترین آسیبها، طردشدگی است که از سوی جامعه صورت میگیرد. این وضعیت میتواند منجر به تقویت افکار خودکشی شود. مشکل اینجاست که جامعه عرفترین راه انتقال ایدز را روابط جنسی و تزریق میداند و حالا هم مرکز تحقیقات ایدز اعلام کرده، الگوی انتقال از تزریق به روابط جنسی تغییر کرده است.
مسئله جنسی در جامعه ایرانی تابوست و به همین دلیل فردی که مبتلا میشود اتهام رفتار جنسی غیراخلاقی میخورد و این مسئله بهویژه درباره زنان بیشتر است، فارغ از اینکه میتواند از همسر، دندانپزشکی یا خون آلوده مبتلا شده باشد.
منبع: کانال تلگرامی خرد جنسی
عدم تامین کافی کیت آزمایش ایدز (نوشته)
معاون توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور گفت: یکی از دلایل عدم اجرای تست ایدز معتادان متجاهر این است که کیت آزمایش ایدزی که باید وزارت بهداشت به مقدار کافی در اختیار بهزیستی قرار میداد، قرار نداده است. بخشی از این تستها از طریق یکی از برنامههای سازمان ملل و بخش دیگر نیز از طریق وزارت بهداشت تامین میشد اما امسال به اندازه کافی در اختیار بهزیستی قرار نگرفته است.
از خرداد تاکنون هیچ تست ایدز اجباری یا داوطلبانه از معتادان جمعآوری شده، گرفته نشده است.
منبع:
اصلا نام ایدز را از لغتنامهها و دائرهالمعارفهای فارسی حذف کنید! (نوشته)
کیانوش جهانپور مدیر اسبق روابط عمومی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در واکنش به ممنوع شدن فعالیتهای آموزشی درباره ایدز در مدارس در توییتی با انتقاد از این تصمیم نوشت: فعالیت آموزشی درباره ایدز را در مدارس بلکه حتی در دانشگاهها هم محدود کنید. اصلا نام ایدز را از لغتنامهها و دائرهالمعارفهای فارسی حذف کنید. دسترسی به وسایل بهداشتی و پیشگیری را هم محدود کنید! هر کاری خواستید بکنید فقط خداوکیلی سال ۲۰۳۰ نتایج درخشانش را هم برای ملت منتشر کنید.
اخیرا الهه شعبانی مدیرعامل موسسه احیای ارزشها از ممنوعیت فعالیتهای آموزشی درباره ایدز در مدارس خبر داد و گفت: امسال با کارشناس ایدز آموزش و پرورش صحبت کردیم و از آنها خواستیم در حوزه رویکرد جدید آموزش HIV با ما همکاری کنند و در کنارشان باشیم اما اعلام کردند، نامهای به آنها داده شده مبنی بر اینکه به هیچ عنوان در مدارس از ایدز صحبت نشود.
منبع:
یادی از “خانه خورشید” یکسال بعد از تعطیلی آن (نوشته)
شرق در گزارشی به پیامدهای تعطیل شدن یکی از معدود پناهگاههای زنان آسیب دیده در شهر تهران پرداخت و نوشت:
همه از تعطیلشدن «خانه خورشید» باخبر شدیم. خبر آن مثل بمبی از اطلاعات تلخ و تأسفبار، نگرانیهای زیادی را ایجاد کرد. به مناسبت هفته جهانی ایدز با «لیلا ارشد»، مددکار اجتماعی و مدیرعامل خانه تعطیلشده خورشید، درباره معضلی به نام «اچآیوی» در ایران و تبعات بستهشدن خانهای به نام «خورشید» در محله محروم دروازهغار، گفتوگویی انجام دادیم.
مرکز خانه خورشید که به زنان آسیبدیده اجتماعی، مبتلایان به اچآیوی و کارتنخوابها خدمات مختلفی ارائه میداد، در این شرایط سخت معیشت و گرانی تعطیل شد تا دغدغه، آسیب و چالشهای عدهای از محرومان افزایش یابد. حالا این زنان، همسران و فرزندانشان از بسیاری خدمات محروم شدهاند.
لیلا ارشد میگوید: آمارهای جدید و بهروز از تعداد مبتلایان، نوع انتقال ویروس، نسبت درگیرشدن زنان و مردان و آمارهای مهم دیگری بهروز نشده است. علت اصلی این است که متأسفانه به نظر میآید هنوز که هنوز است، موضوع مهم انتقال بیماریهای ویروسی مسأله اصلی نهادها و سازمانهای مرتبط و دولتی نیست و آنطور که لازم است و توقع میرود، به آن پرداخته نمیشود. تبعات خطرناک و ناخوشایند آن درست مشابه تلفات رخداده در زمان شیوع همهگیری کرونا است که تا آمادهشدن واکسن ایرانی تعداد زیادی جان شریف از گروه مردم، ورزشکاران، پرستاران، هنرمندان، پزشکان و… را از دست دادیم.
بله، چون اچآیوی آرام و بیصداتر از کرونا نفوذ دارد و علائم اولیه آن دیرتر بروز میکند. فرد مبتلا ممکن است تا مدتها از ابتلا بیخبر باشد و افراد زیادی را درگیر کند. سازمانهای رسمی باید از آمارها بگویند. سالها تنها یک آمار ارائه شده است؛ درحالیکه مگر میشود با تغییر در حوزه آمار ابتلا به اچآیوی و بیماریهای مقاربتی، آمار واحدی درباره افراد شناساییشده و مبتلا داده شود؟ مگر برای کنترل و پیشگیری چه اقدام درخور توجهی انجام شده است؟ سؤالهای بیپاسخ ما از نهادهای رسمی بسیار زیاد است.
سالهای سال است که فعالان و نهادهای مدنی، در این حوزه صحبت و اعلام خطر میکنند. آنها انتظار دارند که صدایشان از آنچه در کف خیابانها، میان افراد آسیبدیده و در معرض آسیب جامعه میبینند و به آنها خدمترسانی میکنند، شنیده شود. تا چه زمانی قرار است بشنویم که آمار یا بودجه برای خدمترسانی، پیشگیری و آموزش به اندازه کافی نداریم. هیچ آماری کتمانشدنی نیست؛ چون واقعیت این است که این ویروس با وجود کاهش اقدامات پیشگیرانه و آموزشهای مؤثر بهسرعت منتقل میشود و بار هزینهای زیادی را برای تأمین دارو به بدنه دولت و سیستم بهداشتی وارد میکند
برای مطالعه ادامه متن به این لینک مراجعه کنید.
منبع: سایت عصر ایران
بیماری اچ آی وی در گذر تاریخ
بیمارهای عالمگیر در برهههای دگرگونی تاریخی (نوشته)
در بحث حاضر تزی دربارهی رابطهی بیماریهای عالمگیر و تحولات تاریخی ارائه خواهم کرد که به این صورت است: پاندومیهای عفونی در بستر تغییرات ویژهی تاریخی ظاهر شدهاند و به نوبهی خود نهتنها آن دگرگونیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را گسترش داده بلکه به آنها جهت نوین میبخشند.
قبل از آغاز بحث شاید بد نباشد نگاهی به موجودات میکروسکوپی در جهانمان بیندازیم و جایگاه عظیمی که این موجودات، چه به لحاظ حجم و تعداد و چه به لحاظ تنوعشان در جهان ما تصرف کردهاند بشناسیم. در این صحبت، من تنها به دو گروه از موجودات میکروسکوپی اشاره دارم: ویروسها و باکتریها (میکروبها).
ابتدا چند یادآوری مهم: نخست اینکه ویژگی ویروسها این است که قادر نیستند بهتنهایی زندگی مستقل داشته و نیاز به یک میزبان دارند. دیگر موجودات زندهی دنیا، اعم از تکسلولیها یا آنهایی که مثل انسان پیچیدهترند، با خود ویروسهای متعددی حمل میکنند. اگر توجه کنیم که اگر هر موجود دیگری (و ازجمله باکتریها) حتی یک ویروس ویژه با خود حمل کنند، تنوع ویروسها حداقل مساوی با جمع تمام موجودات سلولی خواهد بود. حجم بیولوژیک آنها را میتوانم به این صورت ترسیم کنم که اگر تمام ویروسهای سیارهی ما را به صورت زنجیر به هم متصل کنیم، درازایی خواهد داشت که یک اشعهی نور ۲۰۰ سال طول خواهد کشید تا یک سر این زنجیر را تا انتهایش طی کند، یعنی، این زنجیر ویروسی از کهکشان ما فراتر میرود.
نکتهی بعد اینکه، باکتریها نیز هم از لحاظ حجم و هم از تنوع همانند ویروسها جایگاه ویژهای دارند. بهطور مثال بدن تکتک ما حامل نهتنها انواع باکتریهاست بلکه تعداد آنها کم و بیش مساوی است با مجموع تمام سلولهای بدنمان.
حال اگر یک ویروس یا باکتری قادر باشد وارد بدن یک انسان شود و در این محیط جدید زندگی کند، خواه موجب بیماری شود و خواه با بدن انسان همزیستی مسالمتآمیز داشته باشد، ما شاهد یک رابطهی بیولوژیک میان موجود میکروسکوپی و انسان هستیم. اگر اکنون این ویروس یا باکتری قادر باشد از این انسان به انسان دیگر منتقل شود به یک اپیدمی منجر شود، یا در صورت انتقال از یک منطقه به منطقهی دیگر، جهانی شده و به پاندومی (عالمگیری) تبدیل شود، ما نهفقط شاهد یک رابطهی بیولوژیک بلکه یک رابطهی اجتماعی هستیم. به بیانی دیگر، این انسان است که اپیدمی و پاندومی میسازد. پاندومیها بازتاب رابطهی اجتماعی در یک برههی تاریخیاند که متقابلاً این روابط را دگرگون میکنند.
در بحث حاضر پنج پاندومی مهم در تاریخ بشر را بهاختصار بررسی میکنیم: دو پاندومی که میکروب طاعون در آغاز و پایان قرون وسطی آنرا بهبار آورد. بعد پاندومی آنفولانزای اسپانیایی است که این ویروس در اواخر جنگ اول جهانی باعث شد. سپس، شیوع بیماری ایدز در سالهای پایانی قرن و همزمان با گسترش جهانگستری نولیبرالی. در خاتمه نگاهی گذرا داریم به ریشههای پاندومی کرونایی (کووید-۱۹) که هنوز هم ادامه دارد.
***
طاعون
میکروب (باکتری) طاعون (Yesenia pestis) از طریق کک موش به انسان و از انسان به انسانی دیگر منتقل شده و باعث دو نوع بیماری طاعون، هر دو بهشدت کشنده، میشود. این میکروب سگ و گربه را نیز مبتلا میکند.
پاندومی ژوستینیان
لازم است بازگردیم به سال ۵۴۱ میلادی. لشکرهای امپراتور روم شرقی، ژوستینیان Justinian، در شمال آفریقا و خاورمیانه میجنگیدند. در غرب ژوستینیان میکوشید سرزمینهای روم غربی و شرقی را دوباره یکی کند.
در ایران خسرو اول انوشیروان ساسانی کشوری درهمریخته و آشفته را به ارث برده بود. دوران شورش مزدکیان است. انوشیروان در همان آغاز سلطنتش دویست هزار مزدکی را قتلعام میکند. در پی آن طی یک رشته کشورگشاییها در آسیای مرکزی، یمن، آسیای صغیر، قفقاز و علیه ژوستینیان، ارتش او بخش بزرگی از آسیا، آفریقا را به زیر سلطهی خود درمیآورد. صرفنظر از این که آیا طاعون در قرقیزستان شروع شد یا شمال آفریقا، این حرکت ارتشها بود که باکتری طاعون را در پهنهی جغرافیایی وسیعی گستراند و از یکسو شمال و غرب اروپا، از سوی دیگر شمال آفریقا و حبشه و سرتاسر قلمروی انوشیروان را فراگرفت.
نتیجه این که:
در غرب، روم غربی برای همیشه از بین رفت، و در اروپا کشتار وسیع طاعون هشت سال قحطی و دگرگونی سیستم کشاورزی را در پی داشت و انتقال به فئودالیسم را بهدنبال داشت. کشاورزی گردشی که زمینی را سال اول گندم میکارند، سال دوم جو، لوبیا یا محصولی مشابه میکارند و سال سوم زمین را آیش میکنند (شخم زده ولی محصول نمیکارند) رایج میشود. دهقان تبدیل به سرف میشود و به زمین وابسته.
در ایران دولت مرکزی ساسانی متمرکز میشود. با درهم شکستن زمینداران کلان طبقهی جدید دهقانان، که در واقع اشرافیت دونپایه بودند، به سه طبقهی قبلی (روحانیون زرتشتی، اشراف و عامیون) اضافه میشود. در شمال کشور جادهی ابریشم گشایش مییابد. بیثباتیهای سالهای بعد و به مخاطره افتادن این جاده راه را برای بازرگانان عرب باز میکند تا تجارت شرق و غرب را زیر پرچم اسلام از شرق آسیا تا شمال افریقا و اروپا به دست گیرند.
پاندومی مرگ سیاه Black Death
سال ۱۳۴۶ میلادی است. تجارت دریای مدیترانه بهدست تجار شهر-دولتهایی چون ونیز و ژنوا است. کشتیها از شمال آفریقا گندم و سایر تولیدات کشاورزی را همراه با موش و ککش و طاعون به بنادر اروپا و شرق مدیترانه وارد میکنند. طاعون بهسرعت همهگیر میشود.
در آسیا میدانیم از ساحل مدیترانه به شرق سرایت میکند. مورخان از کشتار گستردهای در قاهره و شمال آفریقا از یک سو، و شهرهای اصلی سوریه و ساحل شرقی مدیترانه صحبت میکنند. فلات ایران در ان زمان زیر سلطهی ایلخانیان است. طاعون در آنجا نیز با مرگومیر بالایی همراه است، اما از این کشتار آماری در اختیار نیست. در چین لشکر مغول طاعون را همهگیر میکند.
در اروپا یکچهارم تا یکسوم جمعیت از بین میرود. جمعیت به کمتر از ۶۰ سال قبل تقلیل مییابد و تا اواسط قرن ۱۶ به سطوح قبلی باز نمیگردد. یکدهم روستاها نیز برای همیشه متروک میشوند.
نتیجه این که:
۱. قیمت زمین پایین آمده و فئودالها، یعنی زمینداران بزرگ تضعیف شدند.
۲. در مقابل بخشی از تجار که کمتر خسارت دیده بودند زمینهای ارزان را خریده و به جرگهی زمینداران پیوستند.
۳. با درهمریختن سیستم سرفداری نیروی کار آزاد شد، و با کمبود نیروی کار دستمزدها موقتاً بالا رفت.
۴. سرمایهی تجاری که در این دوره تقویت شده بود در صنایع سنتی و نوین سرمایهگذاری کرد. بهعنوان مثال در جنوب آلمان، که در این دوران به یکی از مناطق صنعتی جدید تبدیل شد، یک خانوادهی تجاری که در سابق تجارت کتان میکردند تولید کتان را هم در دست گرفتند و بهسرعت به یکی از ثروتمندترین سرمایهداران اروپا تبدیل شدند. یا مثلاً در ایتالیا بهجای واردات ابریشم، تولید ابریشم در منطقه پا گرفت.
۵. بالا رفتن دستمزدها ابتکار در تولید و اختراعات جدید که نیاز به نیروی کار را کمتر میکنند تشویق کرد.
۶. سیستم بانکی بهشدت گسترش یافت و بانکداران کلانی چون خانوادهی مدیچی Medici در فلورانس نفوذ جهانی پیدا کردند.
۷. سرمایهداران بزرگ در کنار اشرافیت فئودال در دولت سهیم شدند و پابهپای این تحولات دولت مرکزی تقویت شد و قدرت مالیاتستانیاش بالا رفت.
۸. این تحولات روند روابط سرمایهداری را که در یکی دو قرن گذشته در درون فئودالیسم نطفه گذاشته بود بهطور تصاعدی سرعت بخشید و گسترش داد و بهتدریج سرمایهداری، بهخصوص در اروپای غربی، به نظام غالب تبدیل شد.
بنابراین پاندومی طاعون، هم در پیدایش هم در فروپاشی فئودالیسم نقش ویژهای ایفا کرد.
پاندومی آنفلوانزای اسپانیولی
سال ۱۹۱۸ میلادیست. جنگ اول جهانی تمام شده، در روسیه بلشویکها در انقلاب پیروز شدهاند. گرسنگی سرتاسر اروپا را دربر گرفته. وضعیت اجتماعی همه جا درهم ریخته. ارتش امریکا سال قبل به کمک متفقین آمده و با خود ویروس آنفلوانزای جدیدی آورد و ارتشهایی که به کشورهای خود بازمیگشتند و مردمی که جنگ آنها را آواره کرده بود، این ویروس را به تمام اروپا و در پی آن به قارههای دیگر منتقل کردند. پاندومی بهسرعت جهانی شد. ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تلفات داد. خیلی بیش از تلفات جنگ. اروپا نیم تا یکونیم درصد جمعیتش را بر اثر آنفلوانزا از دست داد. تلفات در هند ۵ درصد جمعیت و در ایران ۸ الی ۲۰ درصد جمعیت بود. تمام این اعداد، بهخصوص ارقام ایران تخمینی است. رقم واقعی اما نباید خیلی متفاوت بوده باشد و به هر صورت که نگاه کنیم کشتار عظیمی رخ داد.
این ویروس جدید از کجا آمد و چرا به این اندازه کشنده بود؟ پاسخ به این سؤال هنوز خیلی روشن نیست. ویروس آنفلوانزای اسپانیولی (به این جهت به اسپانیا نسبت داده شده که اولین بار در این کشور گزارش شد) آنفولانزای H1N1 است که باعث چندین اپیدمی و پاندومی شده است. بهنظر میرسد که منشاء گونهی ویروس H1N1 که بعد از جنگ جهانی اول عالمگیرشد، سربازان امریکایی بودند که سال ۱۹۱۷ به کمک متفقین آمدند و ویروس آنفلوانزا را با خود آوردند که بهسرعت جهانی شد. منتها قدرت کشندگی آن در پاندومی ۱۹۱۸ به چند دلیل از آنفولانزای موسمی که همهی ما با آن آشنایی داریم بهمراتب بالاتر بود. یکی از دلایل را شاید باید در عوارض جانبی جنگ چون قحطی و گرسنگی و بیماریهای همراه جنگ (مانند تیفوس و حصبه و وبا که بهطور گستردهای میان سربازان شیوع داشت) و همچنین در تراکم جمعیت دید. به هر دلیل، آنفولانزای H1N1 اسپانیولی حدود ۳ درصد مبتلایان را میکشت. مقایسه کنید با مرگومیر کمتر از یک در ده هزار آنفولانزای موسمی. ژنهای این ویروس ترکیبی است از ژنهای آنفولانزای خوک و آنفولانزای پرنده. این بدان معنی است که زمانی در گذشته آنفولانزای این دو حیوان همجوار شدند و با یکدیگر تبادل ژن کردند، رویدادی که متخصصان ویروسها recombination نام دادند. این ویژگی به ویروس آنفولانزا انعطافپذیری ویژهای میدهد. ترکیب ژنهای آنفولانزا در عین حال هشدار میدهد چگونه تراکم و نزدیکی موجودات مختلف شرایط پیدایش گونههای جدید ویروسهای نوین، و امکان ظهور ویروس خطرناک، را ایجاد میکنند.
پیآمدهای عالمگیری آنفلونزای اسپانیایی:
۱. اقتصاد امریکا که قبل از جنگ هم از اقتصاد اروپا پیشی گرفته بود، بعد از جنگ از اقتصاد اروپا که در نتیجهی ضربات جنگی و همچنین تفاوت مرگومیر ناشی از آنفولانزا ضعیف شده بود بیشتر پیشی گرفت. در سالهای بعد از جنگ تولید ناخالص ملی در اروپا ۶ درصد و در آمریکا ۱ درصد افت کرد.
۲. نابرابریهای اجتماعی در اروپا شدت گرفت و شاهد موجی از اعتصابات کارگری و شورشهای گسترده شد. حتی سویس که در جنگ بیطرف مانده بود تا مرز جنگ داخلی پیش رفت. بهطور مثال، در آلمان و مجارستان شورش به ایجاد حکومتهای شورایی انجامید که دولتها با خون آن را درهم شکستند.
۳. در آسیا جنبشهای ضد استعماری و ضد امپریالیستی رشد کردند. در هند که ۵ درصد جمعیت خود را بهخاطر آنفلوانزا از دست داده بود، شورشهایی در پی آمد که بهطور خونین سرکوب شده بودند، کنگرهی ملی هند که تا آن زمان برای رفرم در سیستم استعماری مبارزه میکرد خواهان استقلال شد.
۴. در ایران پاندومی و قحطی بزرگی که بهدنبال داشت بخش بزرگی از جمعیت را از بین برد. چنین کشتار عظیمی به روابط ارباب – رعیتی لطمهی بزرگی زده و راه را برای استقرار پروژهی دولت نوین رضا شاهی هموار کرد.
ویروس HIV و ایدز
شواهد موجود نشان میدهند که ویروس HIV که در شامپانزهها همزیستی بیآزاری دارند در حدود اوایل قرن بیستم میلادی در جنوب شرقی کشور کامرون وارد انسان شدند. نحوهی این انتقال به احتمال زیاد کشتن شامپانزه به قصد خوردن بود، که برای آنانی که زندگی بخورونمیری در حاشیهی جنگل دارند معمولی است. این ویروس که از طریق درهم ریختن خون دو انسان، آمیزش جنسی یا از مادر به نطفهی درونِ رحم او منتقل میشود، سالها در همان دهکدههای پراکنده میان خانوادهها میگشت و بیماری کشندهای ایجاد میکرد که در همان محیطهای محدود ناشناخته محصور شده بود. اما، چطور شد که همین ویروس سالهای آخر همین قرن جهانی شده و تا به امروز بیش از ۷۰ میلیون مبتلا و ۳۵ میلیون تلفات داشته است؟
بستر این گسترش تصاعدی تحولاتی است که زیر چتر جهانیشدن نولیبرالی سرمایهداری جهانی رقم میخورند: برداشتن هر نوع کنترل روی حرکت نیروی کار، هر نوع کنترل روی حرکت پول، خصوصیکردن تولید و برداشتن کنترلهای دولتی و موانع قانونی گسترش بیمحابای تولید و استخراج معادن.
گسترش این ویروس از دهکدههای پراکنده و دور از شهر کامرون به بقیهی آفریقا و سرتاسر دنیا دنبال میکنیم.
اولین بار که ویرس اچایوی شناسایی شد در یک مهندس بلژیکی بود که در معادن کنگو کار میکرد و از بیماری نا شناختهای در سال ۱۹۵۳ مرده بود. بدین ترتیب ویروس HIV در همین سالها از کامرون به کنگو رسیده بود. کشتیرانی در رودخانهی کنگو چند سالی بود که راه افتاده بود و همراه با راهآهنِ کشیده شده و جادهسازی راه را برای حرکت کارگران از مناطق دیگر، ازجمله کامرون، برای کار در معادن کنگو هموار کرده بود. این سالها آغاز بهرهبرداری از منابع طبیعی و معادن وسیع افریقا بود؛ ذخایر بکری که سرتاسر قاره را برای چپاول سرمایهداری جهانی آماده میکرد: معادن مس، طلا، الماس، آهن، فلزهای کمیاب، و…
دو تا سه دهه بعد ویروس HIV را کجا مییابیم؟
– در کارگران معادن که در خوابگاههای تکجنسیتی ماهها دور از خانوادهی خود زندگی میکنند و نیازهای جنسیشان را زنانی که فقر به تنفروشی کشانده بود فراهم میکند. بهعنوان مثال در این زمان در آفریقای جنوبی نیم میلیون کارگر معادن در خوابگاه تکجنسیتی زیسته و اجازه نداشتند خانوادهی خود را بیاورند. نتیجه این که هفتهها و ماهها از خانواده دور بودند. در ساحل عاج یکچهارم نیروی کار مهاجر بود. بعضی جاها، مانند یکی از مزارع صنعتی با ۲۰۰۰ کارگر مهاجر، روز دستمزد، خود کارفرمایان زنان تنفروش را با اتوبوس به مزارع میآوردند، و طبعاً سهمی از دریافتهای آنان را هم برای خود بر میداشتند. هر کدام از این زنان بهطور متوسط در این دو روز با ۲۵ مرد همآمیزی داشتند.
– در زنانی که خانوادهشان بخاطر مهاجرت مردان در هم ریخته بود و در نبود کار و نابود شدن همان ایمنیهای ناچیز دولتی، به فلاکت کشانده شده و تنها راه درآمدی که بتوانند نانی روی سفرهی کودکانشان بگذارند فروش تنها دارایی خود، یعنی بدنشان است.
– در رانندگان کامیون که مواد استخراج شده را از طریق شاهراهای اصلی به بنادر برای انتقال به کشورهای اروپا، آسیا یا امریکا حمل میکردند و سر راه خود در دهکدههای کنار جاده با زنانی که به دلایل بالا ناگزیر به تنفروشی شدهاند نزدیکی میکنند. شیوع ابتلا به HIV در دهات مجاور طوری بود که هر اندازه که این ده از جاده دورتر بود شیوع HIV کمتر میشد.
– در زنان تنفروش، مشتریهایشان و خانوادهی نزدیک آنها در آسیای شرقی؛ آنجا که توریسم سکس رواج داشت چون تایلند.
– در معتادان به مواد مخدر در آسیای شرقی، و بعد از فروپاشی اردوگاه شوروی در اروپای شرقی، که با شریک شدن در استفاده از سرنگ آلوده، ویروس HIV را گسترش میدهند.
در اینجا جا دارد از قاچاق جهانی مواد مخدر و انسان، که این نیز از محصولات جهانیسازی نولیبرالی است یادی بکنیم چرا که شناور شدن پول در کنار شناور شدن نیروی کار از ویژگیهای آن است.
برای ترسیم وسعت نیروی کار شناور تنها لازم است توجه کنیم که سال گذشته ۲۸۰ میلیون انسان خارج از زادگاهشان زندگی میکردند. همینطور رشد نقدینگی و بهویژه نقدینگی شناور (به معنی پولی که سرمایه گذاری نشده) که به طور بادکنکی از ۲ تریلیون دلار در سال ۱۹۸۰ به ۶۰۰ الی ۲۰۰۰ تریلیون در سال ۲۰۲۰ افزایش یافت. در لابهلای این پولی که بیمانع از کشوری به کشور دیگر در حرکت است میلیاردها پولی که از قاچاق مواد مخدر یا قاچاق انسان حاصل میشود بهراحتی شستشو میشود. امروزه به گزارش سازمان ملل، ۲۱ میلیون زن و مرد و بچه قاچاق شده و در حالت بردگی بهسر میبرند و سهم تجارت قاچاق انسان و مواد مخدر در کل تجارت جهانی ۳ تا ۵ درصد تخمین زده میشود.
پیآمدها:
توجه خواننده را به دو رویداد جلب میکنم. زمانی که درمان بیماری HIV ایدز کشف و مشخص شد که این درمان نهتنها عمر فرد مبتلا به این ویروس را طبیعی میکند، بلکه از انتقال ویروس از فرد مبتلا به دیگران هم جلوگیری میکند. به زبان دیگر نهتنها اثر مستقیم روی آیندهی سلامتی فرد دارد بلکه اپیدمیولوژی ویروس، یعنی واگیری و گسترش جهانی آن را هم مهار میکند. دولتهای تولیدکنندهی دارو به فشار کنشگران از پایین، که خواهان آزاد شدن تولید دارو و برداشتن حق امتیاز Patent از شرکتهای دارویی بودند، تن دادند. در تنیجه، با تولید داروهای HIV ایدز توسط کشورهایی چون هند و افریقای جنوبی بهای دارو بهشدت پایین آمد. از آن زمان تحقیق روی داروهای مهمی چون داروی هپاتیت C، که آن نیز عفونتی جهانیست، و واکسنها، ازجمله واکسن کووید، بیش از گذشته در دانشگاهها و یا بنگاههای دولتی انجام میشوند. اما، حاصل این پژوهشها، در صورت موفقیت، برای تولید به بخش خصوصی واگذار میشود. یعنی تحقیق از محل کیسهی عمومی است و سود آن به جیب کمپانیهای خصوصی میشود. امروزه کمتر درمان نوین و راهگشایی میتوانید نام ببرید که از این فرایند مستثنی باشد.
دوم اشارهای دارم به تحولات روانشناسی جامعه در دوران عالمگیری عفونتها که تا سالهای بعد ادامه دارد. روانشناسی تودههایی که درگیر یک اپیدمی جهانگیر هستند ترکیبی است از همدردی و بیاعتمادی. ما هم امروز این عکسالعمل را شاهدیم: بیاعتمادی روی دیگر قبول ریسک و مخاطره است. این نوع برخورد را ما در دوران ایدز دیدیم و هم اکنون نیز در بیاعتمادی جمعی به واکسن کووید و چرندیاتی که بهطور روزمره در فضای مجازی در جریان است شاهدیم.
جهان ما از دیدگاه موجودات میکرسکوپی
جهان ما جهانیست در حال حرکت. هیچ موجود پستانداری به اندازهی انسان متحرک نیست. امروز کالا، تولید و انسان در جهانمان در حرکتاند. همه چیز به همه چیز متصل است. نگاهی به وسایل حملونقل و ارتباطات بیندازیم: امروزه کرهی ما بیش از صد میلیون کیلومتر جاده، ۱،۲ میلیون کیلومتر ریل قطار، صدها هزار کشتی، و ۵۰۰۰ فرودگاه که سال ۲۰۱۹ بیش از ۴،۵ میلیون مسافر حمل کردند دارد.
کشاورزی بهطور وسیعی صنعتی شده است. اگر فقط به تولید گوشت نظری داشته باشیم (و یادمان باشد که ویروس آنفولانزای اسپانیولی ترکیبی بود از ژنهای خوک و پرنده) عظمت و گستردگی این صنعت را درمییابیم. امروزه نیمی از گوشت مصرفی در مزارع صنعتی تولید میشود. تراکم حیوانات در این مزارع را میتوانیم با یک مثال ترسیم کنیم: در سال ۱۹۶۷ امریکا یک میلیون مزرعهی خوک داشت که در سال ۲۰۰۵ به کمتر از صد هزار مزرعه تقلیل یافت، یعنی مزارع بزرگتر و متراکمتر شد. در جهان ما اکنون ۱،۵ میلیارد گاو، ۱ میلیارد خوک و ۲۰ میلیارد مرغ و جوجه تولید میشوند. تراکم و همجواری حیوانات اهلی و حیوانات وحشی (چون موش و پرنده)، که گریزناپذیر است، امکان تبادل موجودات میکروسکوپی میانشان را هم گریزناپذیر میکند.
نکتهی بعدی تجاوز به طبیعت وحشی است. کالاییکردن طبیعت در ماهیت سرمایهداریست و این نظام از روز اول به طبیعت چون کالا برای اخذ سود نگاه کرد. منتها سرعت و گستردگی این تعرض در دوران ما ابعادی بیسابقه گرفته است. هیچ گوشهای در دنیا نیست که از این تعرض مصون باشد، از جنگلهای آمازون تا آفریقا و آسیای شرقی و حتی قطب شمال. این تهاجم امکان تماس میان انسان و ویروسهایی که تا به امروز با یکدیگر بیگانه بودند و انسان هیچ ایمنی نسبت به آن ندارد را بهشدت افزایش میدهد.
همانطور که در بالا اشاره داشتم عصر ما عصر تحرک است. طبق آمار سازمان ملل در سال ۲۰۱۹ نزدیک به 33 میلیون فرد از خانه و زندگی خود رانده شدند. 10 درصد جمعیت جهان از مکانی به مکان دیگر کوچ کردهاند. ۲۸۰ میلیون نفر در کشوری زندگی میکنند که زادگاهشان نبوده است.
در اینجا باید فهرست جنگها (که طی صد سال گذشته اینجا و آنجا بهطور مداوم و زنجیرهای ادامه داشته)، نقش زائرین در انتقال بیماری واگیر، و توریسم جهانی که ابعاد بیسابقهای پیدا کرده اضافه کنیم تا چهرهی واقعی انسان متحرک ترسیم شود. بر چنین بستریست که کووید-۱۹ جهانی میشود.
کووید–۱۹
پاندومی (عالمگیری) کنونی سومین، و عالمگیرترین پاندومی است که این خانوادهی ویروسها، که زیر نام کرونا شناخته میشوند، ایجاد کرده است. کووید-۱۹ از خفاش به انسان منتقل شده است. ویروسی که میلیونها انسان را آلوده کرده بیش از ۹۰ درصد شباهت ژنتیک به ویروسی دارد که در خفاش نعل اسب Rhinolophus spp زیست میکند. این که این ویروس از طریق حیوان سومی وارد جامعهی انسانی شده یا بهخاطر سهلانگاری یا مسامحه از یک لابراتوار در شهر ووهان به خارج سرایت کرده بهنظر من سؤالی است فرعی که در بحث ما تفاوتی ایجاد نمیکند. آنچه مهم است ویژگیهای کووید-۱۹ یعنی سرعت عالمگیریاش است. توجه کنیم که اولین مورد شناخته شده در ایران دوم بهمن ۱۳۹۸ بود، یعنی مدتی کوتاه بعد از گسترش آن در ووهان، در اوایل آبان ماه همان سال. سؤال این که چرا این ویروس آنقدر «موفق» بوده است؟
راز موفقیت کووید-۱۹ را در دو ویژگی آن میتوان جست: قدرت واگیری بالا و کشندگی نسبتاً پایین. در عالم همهگیریشناسی (اپیدمیولوژی) قدرت واگیری را با رقم R اندازه میزنند – یعنی هر فرد مبتلا به ویروس یا میکروب آن را به چند فرد دیگر منتقل میکند. در اوایل همهگیری کووید-۱۹ هر فرد مبتلا بهطور متوسط ۱،۲ تا ۱،۶ نفر را آلوده میکرد. در دو سال گذشته کووید-۱۹ دگرگونیهای زیادی کرده و گونههای نوینی از آن ظاهر شدند، که هر یک بیش از پیش قدرت واگیری دارند، و بهسرعت از گونههای قبلی سبقت گرفته و جایگزین آنها میشوند. رقم R گونهی دلتای ویروس کرونا که اکنون جهانگیر شده ۶ است، بدین معنی که فرد مبتلا شش نفر جدید را آلوده میکند. مشخص است که با قدرت واگیری بهشدت بالای گونهی دلتا (که میشود با توان واگیری سرخک مقایسه کرد) تعجب ندارد که بهطور تصاعدی عالمگیر شده است.
ویژگی دیگر این ویروس کشندگی نسبتاً پایین آن است. ویروسی موفق میشود که قدرت واگیری بالا و مرگومیر پایین داشته باشد. هر چه قدرت بیمار کردن و کشتن یک ویروس بالاتر باشد امکان شناسایی کردن و ایزوله کردن آن ویروس بالاتر است. كشندگی کووید در مجموع کمی کمتر از یک درصد است که این رقم بستگی به سن بیمار دارد (در سنین بالاتر از ۶۰ این رقم ۳ درصد و در سنین پایینتر از شصت ۰.۱۵ درصد است) که در مقایسه با آنفلوانزای موسمی (کشندگی = ۰.۰۰۱ در صد) بسیار بالا است و کشتارجهانی کنونی را توضیح میدهد. منتها اگر کشندگی کووید-۱۹ را با توان کشندگی ویروسهایی چون SARS (که از خانوادهی کرونا است و در سال ۲۰۰۳ اولین پاندومی کرونا را باعث شد) و ۱۰ درصد مبتلایان را کشت، یا ابولا Ebola که بیش از ۸۰ درصد مبتالایان را میکشد مقایسه کنیم روشن میشود چرا این دو همهگیر سارز و ابولا بهسرعت مهار شدند، در حالی که کووید-۱۹ هنوز در جهان جولان میکند.
در اینجا ما از نابودی محیط زیست و رابطهی موجودات میکروسکوپی با تغییرات محیط زیست که بیشک در کوچ حیوانات و تغییرات در رابطهی حیوانات و انسان تأثیر دارند سخنی نداشتیم که خود مبحث مهم و تا اندازه زیادی مطالعه نشده است.
جمعبندی کنم. امیدوارم نشان داده باشم که عالمگیریهای عفونی ساختهی انسان و زادهی روابط اجتماعی-اقتصادی-سیاسی ما است.
یک قرن پیشتر، متفکر و انقلابی بزرگ، رزا لوکزامبورگ، گفت «در مقابل بشریت دو راه وجود دارد: سوسیالیسم یا بربریت». از دیدگاه من در این صد سال هیچگاه این پیشگویی به حقیقت نزدیکتر نبوده است. اما اگر بشود این «بربریت» را امروزی بکنیم:
- تا زمانی که طبیعت بهعنوان کالا دیده شود،
- تا زمانی که تعرض به طبیعت و درهم شکستن بیمهار طبیعت ادامه دارد،
- تا زمانی که نوع زندگی جمعیمان را بهطور رادیکال و بنیادی تغییر ندهیم،
میتوان پیشبینی کرد که این بربریت موردنظر روزا لوکزامبورگ از درون یک سلسله عالمگیریهای عفونی جهانسوز پیش خواهد رفت که با پیروزی بخشی از طبیعت بر انسان رقم خواهد خورد.
منبع: سایت نقد اقتصاد سیاسی
استراتژي جنگي، مبتلا كردن زنان به ايدز (نوشته)
برگردان: نفيسه محمدپور
جنگ همزاد ایدز است. وقتی دروازههای کشور را به روی جنگ باز میکنیم، گویی جامعه را از همه جنبهها به نابودی میکشانیم. (یک کارمند نجات یافته بخش سلامت کودکان در بروندی)
ماری، زن بلند قد و آرام 24 ساله، با دو کودک دو ساله و شیرخواره خود در حاشیه یک شهر مرزی در قسمت شرقی جمهوری دموکراتیک کنگو زندگی میکند. ما بااوراجع به این شهر و شرایط آن حرف زدیم.
این منطقه به خاطر وجود گروههای شورشی و تروریستی نسبت به چند سال گذشته تغییرات زیادی کرده است. این شهر شاهد حملههای تروریستی بوده و در طول این سالها به صحنه جنگ و نبرد تبدیل شده است. اینجا فقط مکانی است که برای فرار از بدتر شدن درگیری در جاهای دیگر، به آن متوسل شدهاند.
دسترسی به مواد غذایی و بهداشتی دراین شهر بسیار مشکل است. ساکنان یا افراد خانوادهشان رااز دست دادهاند یا آنها را گم کردهاند. این شهر، شهر زنان و کودکان است. زیرا مردان یااز منطقه فرار کردهاند یا به گروههای شورشی پیوستهاند.
گزارش دیدهبان حقوق بشر از این منطقه بسیار وحشتناک است. بسیاری از زنانی که ماری آنها را میشناسد، مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند. ماری نیز وقتی 20 ساله بود مورد تجاوز قرار گرفت امااو خود را «یکی از خوش شانسها» میداند چراکه به شدت صدمهای ندیده است. در مقایسه با تجربیات وحشتناک سایر زنان او شکرگزاراست.
هیچ شغلی برای ماری یا دوستانش وجود ندارد و هیچ خانوادهای برای کمک به آنها باقی نمانده است به طوری که آنها اغلب به تن فروشی برای کسب پول، غذا یا حتی برای اینکه از طرف شورشیان حمایت شده و آسیب نبینند تن میدهند. ماری ازاین موضوع خجالت میکشد، امااحساس میکند چارهای ندارد.
اومی گوید پدر و مادرم مرا برای انجام این کارها بزرگ نکرده بودند. آنها خیلی برای تربیت من زحمت کشیدند. اگر زنده بودند برایشان دردآور بود که مرا در این شرایط ببینند. ماری میداند که رابطه جنسی با شرکاء متعدد میتواند ناسالم باشد، امااوهیچ دسترسی به اطلاعات مربوط به بیماریهای مقاربتی ندارد. او هیچ آموزشی در مورد مراقبت از خودندیده و مهارت برقراری رابطه امن را ندارد. ماری در معرض ابتلا به امراض مقاربتی از جمله ایدز است. او نمیداند که بسیاری از سربازانی که به کلبه او میآیند، مبتلا بهHIV هستند. او حتی نمیداند که ایدزاز مادر به جنین منتقل میشود. او هیچ راهی برای پیشگیری از بارداری ندارد. او کنترلی بر شیوه سکس و جلوگیری از بارداری ندارد. همه چیز تحت کنترل افرادی ست که از او خدمات جنسی میگیرند.
چه کسی مقصر وضعیت نابسامان ماری است؟ آیا این مردانی که آگاهانه یا ناآگاهانه او را آلوده کردهاند؟ مامایی که برای بریدن بند ناف از چاقوی غیراستریل استفاده کرده است؟ دولتی که بعد سالها بی کفایتی منطقه رابه آشوب کشیده و قدرت کنترل کردن اوضاع را ندارد؟ یا شورشیانی که کشور را به صحنه جنگ و نبرد تبدیل کردهاند؟ جامعه بینالمللی که از زمان بدتر شدن درگیری، به نظر میرسد هیچ اقدام مؤثری انجام نداد و فقط نظارهگر بود. جامعه جهانی که اقدامات بشردوستانه در زمینه ارسال کمکهای بهداشتی را جدی نمیگیرد؟ کلیسای شهر که حتی اگر ماری بتواند به سختی کاندوم بدست آورد به او میگوید استفاده از آن گناهی نابخشودنی ست؟ شورای امنیت سازمان ملل که قطعنامههای بدون ضمانت اجرا، صادر میکند و از طرفی قطعنامههایی برای کنترل ایدز و بهبود وضعیت بهداشت صادر میکند و از طرفی به هر طرف دعوا که پول بیشتری پرداخت کند، سلاح میفروشد؟ بله تمام اینها باید سرزنش شوند. زیرا حتی اگر جنگ نیز به پایان برسد HIV به پایان نخواهد رسید. او سالهای سال خواهد ماند و نسلهایی که حتی جنگ رابه چشم ندیدهاند نیز درگیر خواهد کرد.
انتقال اچ آی وی از چند طریق اتفاق میافتد: از طریق قرار گرفتن در معرض خون آلوده؛ قرار گرفتن در معرض مایعات بدن در طول روابط جنسی محافظت نشده، یا از مادر به کودک در دوران بارداری، زایمان یا شیردهی. بیش از 40 میلیون نفر تا پایان 2001 با ویروس HIV آلوده شدهاند و بیش از 20 میلیون نفر از زمان ابتلا به ویروس درگذشتهاند. گرچه در حال حاضر 70 درصد از مبتلایان آلوده به کشورهای جنوب صحرای آفریقا شناسایی شدهاند اما این بیماری همه گیر در سایر مناطق جهان نیز رو به رشد است. مجموعهای پیچیده از عوامل اجتماعی، از جمله نابرابری جنسیتی، اقتصاد، بی کاری، مهاجرت که خانوادهها را از هم جدا میکند، شیوههای سنتی استفاده از مواد مخدر داخل وریدی و اقدامات پزشکی غیر بهداشتی در شیوع ایدز مؤثر است.
جنگ بستر رشد ایدز است. اما کشورهای زیادی که درگیر جنگ نیستند نیز با آن دست به گریباناند. زیرا وقتی یک بیماری به خاطر شرایط نامساعد از کنترل خارج شد دیگر به سختی میتوان جلوی آن را در بقیه نقاط دنیا گرفت.
زنها به لحاظ بیولوژیکی بسیار آسیبپذیر ترند. به لحاظ اجتماعی فرو دستاند، در نتیجه بسیار طبیعی ست که در سکس قدرت کنترل کیفیت رابطه را نتوانند به دست بگیرند. در نتیجه به راحتی آلوده شده و آسیب ببینند. سیرالئون، کشوری با بالاترین میزان مرگ و میر مادران در جهان است. بارداری در آنجا قمار با جان زنان است. اگرهنگام زایمان خونریزی کنند رساندن آنها به یک مرکز پزشکی خوب تقریباً غیر ممکن است. کنترل خونریزی نیز در شرایط زایمانهای خانگی بسیار مشکل است. یک پزشک در این باره میگوید: شاید عده اندکی به خدمات پزشکی دسترسی داشته باشند، شاید بتوان برای کارکنان دولت بیمه وخدمات پزشکی رایگان فراهم کرد اما با وجود شیوع بیماریهای خطرناک و نبود سیسیتم کنترل و آزمایشگاه مجهز برای تشخیص HIV عملاً با فرستادن بیمار به بیمارستان به مرگ او منتهی میشود. خشونت و بهرهبرداری جنسی همواره یکی از ابزارهای سرکوب در طول جنگ و بعد ازآن است. وقتی شهری مورد تجاوز قرار گرفته و ویران میشود، ساختارهای منسجم دفاع از شهروندان، زنان کودکان و سالخوردگان از بین میرود. شورشیان وگروههای تروریستی غالبا برای اینکه برای همیشه این کنترل را به دست گیرند، زنان شهر را به عنوان بردههای جنسی مورد سواستفاده قرار میدهند. آسیبهایی که زنان در این رابطه میبینند، بسیار عمیق و گسترده است. از آسیبهای جسمی آنی نظیر پارگی واژن و مقعد تا آسیبهای بلند مدت مثل ابتلا به بیماریهای مقاربتی به خصوص. HIV همچنین در بسیاری از موارد دچار حاملگی ناخواسته شده و به تبع آن زنان یک عمر دچار مشکل میشوند.
مسأله دیگر که بسیار مهم است این است که زنان پس از مبتلا شدن خود یکی از عاملان انتقال ویروس به نظامیان، شبه نظامیان و شورشیان میشوند. وضعیتی که دیگر کنترل برآن از دست میرود.
همه این عوامل باعث افزایش مواجهه زنان با HIV زنان در مناطق جنگی میشود.
خشونت و بهرهکشی جنسی:
«در فوریه 1994 در خانه والدین من، هفت مرد به بیوهای که در آن خانه اقامت داشت تجاوز کردند. مردها گفتند: «حداقل یکی از ما باید HIV مثبت باشد». آن زن بیوه پس از مدتی در گذشت.
(نقل از یکی از نجات یافتگان نسل کشی روآندا)
خشونت و بهره کشی جنسی تحت هر شرایطی غیرقابل توصیف است، اما ما در طول بررسیهای خود در بسیاری ازمناطق جنگی مشاهده کردیم که آلوده کردن زنان به ویروس HIV در واقع یکی از استراتژیهای جنگی به شمار میرود برای تضعیف نیروهای مقابل و گرفتن کنترل کشور یا شهرها برای مدت طولانیتر. حتی این روش به یکی از ابزارهای نسل کشی بدل شده است. زنان را از طریق بهره کشی جنسی با پرداخت پول یا با توسل به زور و خشونت وادار به برقراری رابطه جنسی با افراد آلوده به ویروس HIV میکردند. بعد از گذشت مدت کوتاهی به علت نبود بهداشت و وجود آلودگی زیاد در مناطق جنگی و پایین آمدن ایمنی بدن به سرعت مبتلایان بیمار شده و از بین میرفتند. آنها کودکان خردسال را میکشتند و مادران را آلوده به ویروس میکردند.
آنها در بسیاری موارد بعد از کشتن فرزندان در مقابل چشمان مادر، مادر را به قتل میرساند. مردان در گروههای 30 تا 50 تایی به طور گروهی به زنان تجاوز میکردند. سازمانهای زیادی در روآندا در این مورد تشکیل شد و تحقیقات گستردهای در این مورد انجام گرفت. اما پیامدها و دایره این فجایع به قدری گسترده بود پس از سالها نیز ابعداد نهفته بسیاری از این فجایع همچنان پنهان مانده است.
بسیاری از کشورها در آستانه ابتلای گسترده به این بیماری قرار دارند. اکنون زمان آن رسیده که اقدام عاجلی دراین مورد انجام شود. این بیماری به جایی رسیده که تهدید جهانی محسوب میشود و کشورها و جامعه بین اللملی که در قبال آن سکوت اختیار کردهاند به آن دچار خواهند شد زیرا این بیماری، یک بیماری بدون مرز است.
جلسه ویژه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورد HIV / AIDS اهداف و توصیهها (بندهای 75-78):
1- تا سال 2003، استراتژیهای ملی که شامل آگاهیسازی، آموزش، پیشگیری، مراقبت و درمان HIV / ایدز در برنامههای دولتی گنجانده شده و ردیف بودجهای مورد نیاز برای آن تأمین شود.
2- از همه سازمانهای زیرمجموعه و وابسته به سازمان ملل متحد، سازمانهای منطقهای و بینالمللی دعوت کنید تا بازدید از مناطق درگیر جنگ و بیماری شرایط را از نزدیک بررسی نموده و سیاستهای لازم در زمینه کنترل، درمان و آموزشهای بهداشتی پزشکی را در اختیار ساکنان مناطق جنگی قرار دهند.
3- مقرر شد از سال 2003، استراتژیهای ملی را برای جلوگیری از شیوع ویروس HIV در بین همه دنیا و توسط دولتها به اجرا درآمده و به کشورهای در حال توسعه که نیاز به کمکهای مالی در این زمینه دارند وامهای بلاعوض اعطا شود.
4- از سال 2003به بعد همه کشورهای درگیر درجنگهای خارج از مرز باید قبل از ارسال سربازان به مناطق جنگی به سربازان آموزش کامل در زمینه HIV نحوه گسترش و ابتلا و نکات پیشگیرانه را آموزش دهند.
برای زنان چه میتوان کرد؟
- باید مطمئن شویم که زنان در سراسر دنیا به آب سالم، غذای کافی و بهداشت مناسب دسترسی دارند.
- باید مطمئن شویم که زنان مجبور به سکس ناخواسته نمیشوند و همچنین در شرایطی قرار نمیگیرند که مورد تجاوز و بهره کشی جنسی قرار گیرند.
- باید مطمئن شویم که زنان ویژگیهای یک سکس سالم و امن را آموختهاند و توانایی و مهارت مراقبت از بدن خود را دارند.
- باید مطمئن شویم که مردان و پسران جوانی که مبتلا به این ویروساند، توانایی و مهارت برقرای ارتباط سالم و امن جنسی را دارند.
- باید مطمئن شویم که بارداری ناخواسته اتفاق نمیافتد و اگر اتفاق افتاد روشهای سالم و بهداشتی برای سقط جنین در دسترس زنان قرار خواهد گرفت.
- در پایان باید مطئمن شویم که آموزش مؤثر و مفید به طور همه گیر و گسترده چه بین مبتلایان و چه آنانی که مبتلا نشدهاند صورت گرفته است.
منبع: این لینک
ایدز و دریچههای امید
بیخبر از خودتان نباشید! (نوشته)
در روز جهانی مبارزه با ایدز امسال با شعار «از وضعیت ابتلای خود مطلع شوید» از همگان خواسته شده است که برای آگاهی از سلامت خود آزمایش HIV دهند که آزمایشی محرمانه و رایگان است. اگرچه این روز برای خیلیها یادآور لحظههای تلخ، پشیمانی و حسرت و اعتماد نابجاست اما یادآور روزهای امید و شهامت برای مبارزه با ویروسی است که اسمش ترسناک است. ویروسی که خیلیها از آن میترسند ولی راه کنترل آن بسیار ساده و امکانپذیر است.
کنترل این بیماری از سرماخوردگی راحتتر است
به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری ،هانیه زن ۴۱ سالهای است که یک دختر ۲۱ ساله دارد و از زنان حامی سلامت در انجمن احیای ارزشهاست. او در مورد نحوه ابتلا به ویروس HIV گفت: شوهرم حدود ۱۲ سال مواد مصرف میکرد و اواخر به تزریق روی آورده بود. تزریقی که شد، خانه را ترک کردم. او ۴ سال پس از ترک موادمخدر متوجه شد که به HIV مبتلا شده است. تب و لرز میکرد و بدنش درد میگرفت پس به توصیه دوستان مصرف کنندهاش آزمایش هپاتیت و HIV داد. جوابش را به من نداد ولی به من گفت که برای اینکه واکسن هپاتیت بزنی باید مطمئن شویم هپاتیت نداری. مرا بدون اینکه بدانم برد و آزمایش دادم ولی باز جوابش را به من نداد. یک سال طول کشید که بفهمم من هم مبتلا هستم. شوهرم خجالت میکشید راستش را به من بگوید. یک روز داروهایش را بالای یخچال پیدا کردم و دیدم که برای بیماری ایدز است. دنیا روی سرم خراب شد. یک هفته نتوانستم حرف بزنم ولی چارهای جز پذیرش ماجرا نداشتم. شوهرم که دید من فهمیدم گفت «خیالم راحت شد نمیدانستم چطور باید به تو بگویم.» قبلا چیزهایی در مورد بیماری ایدز شنیده بودم و میدانستم تزریق با سرنگ مشترک میتواند باعث انتقال HIV میشود ولی فکر نمیکردم من هم مبتلا شوم.»
از ابتلای این مادر حامی سلامت در خانواده، کسی جز خود و همسرش اطلاع ندارد. او در اینباره گفت: دخترم ۲۰ ساله است و هنوز به او چیزی نگفتهایم. سال سوم رشته پزشکی است و من حدس میزنم از روی داروهایمان فهمیده باشد قضیه از چه قرار است ولی او هم تاکنون به روی ما نیاورده است. من میگویم برای کیست تخمدان دارو میخورم و پدرش هم برای کبد. یکبار اتفاقی از من خواست که برای آزمایش دادن به اتوبوس ایدز مستقر در میدان صادقیه برویم. من با گفتن اینکه «خیلی خون دارم که هی آزمایش هم بدهم» از آزمایش طفره رفتم ولی گفتم اگر میخواهد میتواند او آزمایش بدهد، آزمایش دادن ترس ندارد. راجع به این بیماری نمیتوان با کسی حرف زد، هنوز آدمها فکر میکنند که من یا شوهرم رفتار پرخطر داشتهایم که به این بیماری مبتلا شدهایم. فقط با کسانی که خودشان هم مبتلا هستند در مورد این بیماری حرف میزنم. به آنها میگویم که داروی کنترل این بیماری وجود دارد و اگر مصرف کنید حالتان بدتر از این نمیشود. آن اوایل تا با بیماریام کنار بیایم بسیار افسرده بودم و داروی ضدافسردگی مصرف میکردم ولی الان حالم خیلی بهتر است. کنترل این بیماری از سرماخوردگی هم سادهتر است. من مبتلا به صرع هم هستم ولی تشنج در خیابان و آسیب احتمالی از صرع برایم وحشتناکتر از ایدز است.
این آزمایش ترس ندارد
شیرین 40ساله است و چهار بچه دارد که همگی سالماند. تا زمانی که او متوجه شود به چه دلیل به بیماری HIV مبتلا شده فکرش هزار جا رفته است. او نیز همسرش معتاد بوده و حالا ترک کرده است ولی مبتلا به HIV نیست. این آشوبش را بیشتر کرده است. او در گفت و گو با همشهری درباره روزهای اول اطلاع از ابتلا به HIV گفت: فرش میبافتم و بهدلیل بیماری ریوی در بیمارستان بستری شدم. آنجا به من گفتند که مبتلا هستم. سرم را از دستم بیرون کشیدم و داد و بیداد راه انداختم که چرا من به این بیماری مبتلا شدم. روزهای تلخی بود ولی سپری شد و پزشکان و متخصصان انجمن احیا کمکم کردند که ترسم از بیماری فرو بریزد. به جز خودم و دو تا از دخترهایم کسی نمیداند که به این بیماری مبتلا هستم. هیچ کدام از فرزندانم و شوهرم مبتلا نیستند بنابراین فهمیدن اینکه چرا مبتلا شدهام برایم معما بود. ذهنم آرامش نداشت تا اینکه پزشک این انجمن به من گفت شاید با تتوی ابرو مبتلا شده باشی. مطمئن بودم سوزن تتو نو و استریل بوده است ولی پزشک به من گفت که ویروس HIV تا ۵ روز در جوهر تتو زنده باقی میماند و امکان دارد که فرد مبتلا به HIV پیش از تو تتو شده باشد. میدانید که معمولا آرایشگرها از یک جوهر برای چندبار استفاده میکنند و هر بار سوزن نو را به درون یک ظرف جوهر وارد میکنند در نتیجه احتمالا خون آلوده وارد جوهر شده باشد. این را که فهمیدم انگار دوباره متولد شده باشم. حالا به هر کسی میرسم که میخواهد تتو کند یا هر نوع خالکوبی دیگر، توصیه میکنم که حتما سوزن و جوهر خود را داشته باشد.
دندان شیرین 2 ماه است که درد میکند ولی جایی برای درمان دندان دردش که مخصوص بیماریان HIV باشد نمیشناسد. او در اینباره گفت: من در برابر جامعهام مسئولم. میتوانم به دندانپزشک نگویم که بیماری HIV دارم. وسایل دندانپزشکی استریل میشود ولی احتمال انتقال بیماری کماکان وجود دارد. ولی من میدانم اگر من مواظب نباشم در آینده بچهام درگیر بیماری خواهد شد. فرزند من و شما با هم فرقی نمیکند. حقالناس فقط مال مردم خوردن که نیست. سلامت مردم هم حقالناس است. من حالا اگر آرایشگاه هم بروم از قیچی و موچین خودم استفاده میکنم. شیرین توصیه کرد: اگر کسی تتو میکند باید هر 3 ماه یکبار آزمایش بدهد. این آزمایش رایگان و سریع است. کسی حتی نام شما را هم نمیپرسد. پس هیچ تعلل نکنید. این آزمایش ترس ندارد. این بیماری هم ترس ندارد. داروها دارند به خوبی بیماری را کنترل میکنند. بیخبر از خودتان نباشید.
از گلبولها حمایت کنید
نجیمه باباگل، کارشناس ارشد روانشناسی در گفتوگو با همشهری گفت: مادران حامی سلامت وقتی برای نخستین بار متوجه بیماری خود میشوند، با بحران بسیار سختی روبهرو میشوند. نخستین چیزی که میتواند به آنها کمک کند گروه درمانی است. در گروه درمانیهای انجمن، افراد مبتلا میبینند که دیگرانی هم وجود دارند که مبتلا به HIV باشند و بدون هیچ ترس و محدودیتی فعالیت کنند. از آنجایی که آگاهی در زمینه بیماری ایدز در جامعه بسیار کم و محدود است، اطلاعات خیلی غلطی نیز در ذهن این افراد وجود دارد. بعضا دیده شده که آنها تصور میکنند کسی که مبتلا به این بیماری میشود، بهزودی خواهد مرد یا صورتش تغییر میکند. این تصورات اشتباه در نقاط دورافتاده بیشتر است. آنها تصور میکنند که چهره یک مبتلا به ویروس HIV متفاوت از بقیه است و بقیه از چهرهشان خواهند فهمید که بیمار است.
وی که مسئول مادران حامی سلامت انجمن احیای ارزشهاست، افزود: افسردگی نیز در میان مادران حامی سلامت (مبتلایان) شایع است. پذیرفتن این بیماری مانند هر بحران دیگر مراحل انکار و احساس گناه را دارد. فرد با خود میگوید که من چه کار کردهام که این اتفاق برایم افتاده است تا زمانی که به مرحله پذیرش برسد بیمار با افسردگی دست و پنجه نرم میکند. اما وقتی با دیگران که خود مبتلا به HIV هستند مواجه میشود، کمکم به فاز پذیرش وارد میشود.
واحد شمارش تعداد گلبولهای سفید سیدی 4در یک میلیمترمکعب خون است. با پیشرفت ویروس از تعداد این گلبولها کاسته میشود. یک سیستم دفاعی سالم دارای 600تا 1200سلول سیدی 4در میلیمترمکعب است. اگر این رقم به 200عدد کاهش یابد، بیمار مبتلا به ایدز محسوب میشود. نجیمه باباگل درباره ارتباط حمایتهای روانشناختی با تعداد این ویروسها گفت: درمان روانشناختی مادران اهمیت زیادی دارد چون استرس باعث کاهش گلبولهای سفید و سیدی 4آنها میشود. عامل خیلی از بیماریهای دیگر نیز اضطراب است. برای همین حضور در این کلاسها میتواند از اضطراب آنها بکاهد. در این کلاسها همچنین نحوه تغذیه سالم به آنها آموزش داده میشود. آنها یاد میگیرند که تغذیه سالم بهمعنای گرانی مواد خوراکی نیست. آنها یاد میگیرند مواد خوراکی سالم مصرف کنند.
وی با اشاره به اینکه داروی بیماری HIV به وفور و رایگان در اختیار بیماران قرار دارد گفت: با پروتکلهای جدید کسانی که سطح سیدی۴ خونشان بالا هم باشد باید دارو مصرف کنند.
ماندن در فرایند درمان بسیار اهمیت دارد قطع کردن دارو میتواند ویروس را قویتر کند و کنترل بیماری را سختتر . نداشتن استرس، مصرف مداوم دارو و تغذیه سالم باعث افزایش گلبولهای سفید خون در بیماران میشود که آنها را قادر میسازد یک زندگی سالم داشته باشند. اغلب افرادی که در این کلاسها شرکت میکنند از اقشار آسیبپذیر جامعه هستند بنابراین برای آنها سبدهای غذایی نیز فراهم میشود.
وی با اشاره به اینکه اکثر زنان مبتلا به HIV که به انجمن احیای ارزشها مراجعه میکنند از طریق همسرانشان به این ویروس مبتلا شدهاند گفت: ولی فرد با هر روشی به این ویروس مبتلا شده باشد برای شرکت در کلاسهای گروهی هیچ مانعی ندارد. اینجا از کسی پرسیده نمیشود از چه راهی بیمار شده مهم این است که برای کنترل بیماری و حفظ سلامت خود به اینجا آمده است. تجربه به ما نشان داده که آنها وقتی ببینند که به هر طریقی مبتلا شده باشند، طرد و قضاوت نمیشوند، اکثرا روی درمان میمانند. این مادران آنقدر توانمند شدهاند که در مورد بیماریشان حرف میزنند و به تازهواردها آموزش میدهند. اطلاعات درست و دقیق است که درمان را تسهیل میکند.
وی تأکید کرد که نباید از بودن در کنار افراد مبتلا به HIV ترسید. این بیماری فقط از طریق ارتباط جنسی محافظت نشده، فرآوردههای خونی آلوده، سرنگ آلوده بهصورت مشترک و از مادر به جنین است. بنابراین میتوانید آنها را ببوسید و در یک ظرف غذای مشترک با آنها غذا بخورید. این بیماری اسم خطرناکی دارد ولی به اندازه برخی از بیماریهای سخت، خطرناک نیست. با یک قطره خون ساده میتوان از ابتلا به این بیماری اطلاع یافت. تصورات اشتباهی مثل قرنطینه شدن و دستگیری و مجازات اصلا صحیح نیست و با یک درمان و آموزش ساده میتوان از انتقال بیماری به دیگران جلوگیری کرد.
منبع: سایت سلامت نیوز
جهت مشاوره ایدز با این شمارهها تماس بگیرید (نوشته)
رییس اداره ایدز و بیماریهای آمیزشی وزارت بهداشت چگونگی حمایت از بیماران مبتلا به ایدز را تشریح کرد.
به گزارش سلامت نیوز، پروین افسر کازرونی در گفتوگو با ایسنا، در خصوص خدماتی که به بیماران مبتلا به ایدز ارائه میشود، توضیح داد و گفت: تمام خدمات تشخیص قطعی، مراقبت و درمان که در مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری ارائه میشود، کاملا رایگان است. در این مراکز ارزیابیهای بالینی و آزمایشگاهی برای افراد انجام میشود؛ چراکه وضعیت سیستم ایمنی بدن این بیماران باید به طور مرتب بررسی شود. همچنین بیماران از نظر ابتلا به سل نیز معاینه میشوند و اگر لازم باشد داروهای پیشگیری به آنها داده میشود.
وی ادامه داد: بیماران مبتلا به ایدز، قبل از شروع درمان دارویی، هر سه ماه یک بار بررسی میشوند، اما از زمانی که درمان ضد ویروسی آغاز میشود، ماهی یک بار وضعیت سلامت آنها بررسی میشود.
به گفته رییس اداره ایدز و بیماریهای آمیزشی وزارت بهداشت، در مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری، ارائه خدمات آموزشی به بیماران، مشاوره، حمایتهای روحی، روانی و اجتماعی و ارجاع معتادان تزریقی به کلینیکهای متادون درمانی نیز مد نظر قرار گرفتهاست.
کازرونی در ادامه به فعالیت باشگاههای مثبت که به عنوان یک نهاد غیردولتی در راستای حمایتهای روانی و اجتماعی از بیماران ایدز راهاندازی شدهاند نیز اشاره و تصریح کرد: در این مراکز، آموزش و مشاوره توسط افراد همسان به بیماران ارائه میشود. پایبندی به درمان در مساله ایدز، اهمیت زیادی دارد؛ به همین دلیل گروههای همسان که تجربه این بیماری را دارند، به افراد دیگر درباره اهمیت پایبندی به دارو و درمان، عوارض آن و … آگاهی میدهند. آنها همچنین تلاش میکنند افراد همسان خود را برای مراجعه به این مراکز ترغیب کنند.
بنابر اعلام دفتر کنترل ایدز و بیماریهای آمیزشی وزارت بهداشت، مردم میتوانند در صورت نیاز به مشاورههای تلفنی و آگاهی از نشانی مراکز مشاوره حضوری و آزمایشهای لازم که همگی محرمانه و رایگان هستند با شماره تلفنهای ۶۶۰۳۸۹۲۰ -۰۲۱، ۶۶۵۹۳۰۳۰ – ۰۲۱ و ۶۶۵۸۱۵۱۷ – ۰۲۱ تماس بگیرند. در سایر استانها نیز متقاضیان میتوانند جهت دریافت شماره تلفن و آدرس مراکز خدمات مشاوره ایدز و بیماریهای رفتاری در استان مورد نظر خود، با این سه شماره تلفن تماس بگیرند.
منبع: سایت سلامت نیوز
برای تشخیص محرمانه و رایگان ایدز به کجا باید مراجعه کرد؟ (نوشته)
رئیس اداره ایدز و کنترل بیماریهای آمیزشی وزارت بهداشت با تاکید بر اینکه تمام مراحل اخذ تست اچ آی وی در نهایت محرمانگی صورت میگیرد، در عین حال بر اهمیت شناسایی به موقع بیماران تاکید کرد و گفت: «با تشخیص زودهنگام بیماری و شروع درمان، نه تنها فرد عمر طبیعی خواهد داشت، بلکه قابلیت انتقال بیماری به دیگران نیز نزدیک به صفر میشود.»
پروین افسر کازرونی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به شعار امسال روز جهانی ایدز مبنی بر «همبستگی جهانی، مسئولیت مشترک»، گفت: «زمانی که ویروس اچ آی وی وارد بدن فرد میشود بلافاصله علائم در فرد بروز پیدا نمیکند. ویروس وارد بدن فرد شده و طی دورهای طولانی به تدریج شروع به تکثیر میکند و لنفوسیتها و سلولهای ایمنی بدن را هدف قرار داده، وارد آنها میشود و شروع به رشد و تکثیر میکند و به تدریج سلولها تخریب میشوند.»
وی با تاکید بر اینکه دوره بروز علائم حدود ۱۰ سال طول میکشد تا سلولهای ایمنی تخریب شود، ادامه داد: «پس از تخریب این سلولها و تضعیف سیستم ایمنی، به تدریج سایر عفونتها سراغ فرد میآید. این عفونتها در افراد سالم مشکل خاصی ایجاد نمیکند و فرد طی مدتی بهبود پیدا میکند، اما در افرادی که با اچ آی وی زندگی میکنند و سیستم ایمنی ضعیفی دارند، شدید میشود و عفونت یا سرطانهایی که فرد دچار آن میشود، میتواند مشکلات عدیده برای بیمار به وجود آورد و این مرحله «ایدز» نامیده میشود.»
رئیس اداره ایدز و کنترل بیماریهای آمیزشی وزارت بهداشت، ادامه داد: «در بحث پیشگیری از اچ آی وی در وهله اول آگاهیرسانی نسبت به این عفونت بسیار مهم است. درصورتی که ویروس وارد بدن فرد شود و فرد به سرعت برای تشخیص مراجعه کند، بلافاصله دارودرمانی برای او آغاز خواهد شد. داروها ویروس را مورد حمله قرار میدهند و همین موضوع سبب میشود سطح ویروس کاهش یابد و مهار شود و از پیشرفت ویروس که به تدریج سبب تضعیف سیستم ایمنی میشد، جلوگیری میشود و نهایتا فرد کیفیت معمول زندگی را خواهد داشت. بنابراین؛ آگاهی در مورد اینکه عفونت اچ آی وی در صورت تشخیص زودهنگام، شروع درمان و پایبندی، قابل کنترل است و آگاهی نسبت به این عفونت و راههای انتقال آن بسیار مهم است.»
وی درباره راههای انتقال ویروس اچ آی وی، توضیح داد: «ترشحات جنسی فرد آلوده، ترشحات خونی و انتقال از مادر به کودک در دوران بارداری و شیردهی، سه شیوه انتقال ویروس به سایرین هستند. با آگاهی نسبت به راههای انتقال ویروس اگر رفتاری وجود داشته باشد که احتمال دهند در معرض ابتلا به ویروس بودند میتوانند به مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری مراجعه کنند. در این مراکز آموزش، مشاوره و تست اچ آی وی در نهایت محرمانگی و به شکل رایگان انجام میشود و در صورتی که تشخیص دهند فرد مبتلا به اچ آی وی است، درمان شروع میشود و کلیه خدمات آزمایشگاهی، بررسی بالینی، ارائه دارو، مشاوره و توانمندسازی فرد در مراقبت از خود و خانواده… رایگان خواهد بود.»
وی در خصوص نحوه انجام تست اچ آی وی، بیان کرد: «تستیکه وجود ویروس اچ آی وی را به ما نشان میدهد، تست خونی است؛ یعنی در تستهای اولیه، تستهای سریعی داریم که با استفاده از یک قطره خون توسط افراد آموزش دیده، تشخیص ابتدایی انجام میشود. این تست اولیه به معنای تشخیص قطعی اچ آی وی نیست و به معنای این است که تست اولیه واکنش نشان داده و لازم است تست تکمیلی هم انجام شود. تست تکمیلی هم آزمایش خون است و نشان دهنده ابتلا یا عدم ابتلای قطعی فرد است.»
کازرونی اظهار کرد: «طی سالهای اخیر درصد زنان در موارد شناسایی شده اچ آی وی بالاتر رفته است، اما اکثر این خانمها کسانی هستند که متاهل و متعهد هستند و رفتار پرخطر نداشتند، ولی چون همسرشان به اچ آی وی مبتلا بوده و آگاهی کافی هم نداشته، سبب شده ویروس به همسرش منتقل شود. بنابراین نباید این تصور وجود داشته باشد که فرد مبتلا حتما بیبندوباری جنسی و یا اعتیاد تزریقی داشته که به اچ آی وی مبتلا شده است. با این نگاه از زدن انگ و برچسب به مبتلایان خودداری میکنیم، مهم این است که درک خطر برای فرد ایجاد شود.»
وی با تاکید بر محرمانگی انجام مشاوره و تست تشخیص اچ آی وی، گفت: «افرادی که به مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری مراجعه میکنند، داوطلب انجام مشاوره و تست هستند و پرسنل مراکز در خصوص نحوه برخورد با این افراد آموزش دیدند، به هیچ عنوان در ابتدا اسم و فامیل و کارت شناسایی از فرد مراجعه کننده درخواست نمیشود و او میتواند هر اسمی را که انتخاب میکند به پرسنل اعلام کند، این اسم تبدیل به یک کد میشود و از زمان انجام تست آن کد ملاک ما خواهد بود و در صورتی که فرد مبتلا باشد، با این کد مراحل مراجعه به پزشک و دریافت درمان را آغاز میکند.»
کازرونی تاکید کرد: «موضوع محرمانگی یک اصل قانونی و اخلاقی است، اگر اطلاعات بیمار به کسی غیر از خود فرد ارائه شود، پیگرد قانونی خواهد داشت و قانون از این فرد حمایت میکند. حتی اگر بیمار شناسایی شده متاهل هم باشد بدون رضایت او حق افشا اطلاعاتش به همسرش وجود ندارد و فرد باید راضی به اعلام شرایط به همسرش باشد؛ البته یکی از خدماتی که نیروهای ما در مراکز مشاوره میدهند این است که فرد را مشاوره دهند تا حس مسئولیت در فرد مبتلا به وجود آید وخود فرد همسرش را برای انجام تست و افزایش آگاهی نزد مراکز ما بیاورد تا وضعیت او مشخص شود که ویروس به او منتقل شده است یا خیر. در صورتی که فرد نتواند خودش موضوع را با همسرش درمیان بگذارد با کمک مشاورین ما این اتفاق انجام میشود ولی در نهایت اگر چنین رضایتی وجود نداشته باشد، به هیچ وجه وجود بیماری را به همسرش اعلام نمیکنیم.»
کازرونی در خاتمه با بیان اینکه اچ آی وی یک بیماری عفونی قابل کنترل است، خاطرنشان کرد: «در صورت تشخیص زودهنگام و شروع درمان، نه تنها فرد عمر طبیعی خواهد داشت، بلکه قابلیت انتقال بیماری به دیگران نیز نزدیک به صفر میشود، به همین دلیل رسالت مهم ما دادن آگاهی به مردم جهت پیشگیری، برطرف کردن باورهای غلط، فراهم آوردن امکان تشخیص زودهنگام بیماری و ارائه درمان به موقع است. لازم است افراد را ترغیب و تشویق کنیم که جهت تشخیص و درمان بیماری سریعتر اقدام کنند.»
وی همچنین گفت: «افراد میتوانند جهت کسب اطلاعات مرتبط با اچ آی وی و بیماریهای آمیزشی و دریافت آدرس و تلفن کلیه مراکز ارایه خدمات آموزشی، مشاورهای، تشخیص و مراقبت در سراسر کشور به سایت وزارت بهداشت به آدرس WWW.HIV-STI.IR مراجعه کنند.»
منبع: سایت سپید آنلاین
من هم آزمایش ایدز میدهم (ویدئو)
باشگاه یاران مثبت بیمارستان امام خمینی وابسته به مرکز تحقیقات ایدز دانشگاه علوم پزشکی تهران در کنگره جهانی ایدز ۲۰۱۶ آفریقای جنوبی در بخش برابری جنسیتی جایزه روبان قرمز گرفت.
منبع: کانال تلگرامی بامداد نو
مراکز تست رایگان ایدز در سراسر کشور (اینفوگرافی)
چشم اندازی برای زندگی (ویدئو)
موسسهای در شهر انتوتو در نزدیکی آدیسآبابا پایتخت اتیوپی دست به ابتکار جالبی زده است. این موسسه به زنانی که مبتلا به ایدز هستند امکان میدهد با هنر خود چشماندازی برای ادامه زندگی بیابند.
باشگاه سلامت نوجوانان (نوشته)
باشگاه سلامت نوجوانان افق که تحت نظارت دانشگاه علوم پزشکی ایران (وزارت بهداشت) فعالیت میکند، این خدمات را ارائه میدهد:
- ارائه مشاوره فردی
- آموزش مهارتهای زندگی
- آموزش روشهای پیشگیری از رفتارهای پرخطر و آسیبهای اجتماعی (اعتیاد، اچآیوی/ایدز)
*رایگان و ویژه نوجوانان و جوانان دختر (۱۰ تا ۱۹ سال)
نظیر چنین باشگاهی در برخی دیگر از نقاط تهران و برخی استانها نیز در حال فعالیت هستند که کمتر از آنها یاد میشود.