You are currently viewing به مناسبت روز جهانی پیشگیری و التیام عوارض سوءاستفاده و خشونت جنسی علیه کودکان

نکات کاربردی برای تربیت جنسی کودکانمان (نوشته)

هرگز بچه ها را مجبور نکنید کسی را ببوسند. “مادر برو یه بوس به عمو بده” و حرف‌هایی از این دست. بگذارید یاد بگیرند که برای بوسیدن و در آغوش کشیده شدن، اجازه بچه ها شرط است. هرگز بچه‌ها را در سن پایین با هیچ مردی حتی محارم تنها نگذارید. فکر نکنید پسربچه‌ها در خطر نیستند؛ اتفاقا آمار تجاوز و آزار جنسی پسربچه‌ها رو به افزایش است. مهارت “نه” گفتن را به بچه‌ها بیاموزید. سعی کنید راننده سرویس بچه‌ها، مرد نباشد. خصوصا مراقب آخرین نفری که با راننده تنهاست، باشید. هرگز وقتی بیرون از منزل هستید، سفارش چیزی را ندهید که بچه‌ها مجبور شوند تحویل بگیرند. اسم اعضای تناسلی را به بچه‌ها درست آموزش دهید. استفاده از اسامی متفرقه را کنار بگذارید. به بچه‌ها یاد دهید صحبت در این موارد خارج از عرف است و هرکسی خواست در این موارد با ایشان صحبت کند، سریع شما را درجریان بگذارند. بگویید این حرف‌ها فقط در چارچوب خانه مطرح می‌شوند. بیشتر متجاوزین بچه‌ها را می‌ترسانند. به بچه‌ها بگویید هر کاری که کرده باشند، دوستشان دارید؛ هرگز حتی برای تنبیه‌های معمولی هم این جمله را به کار نبرید: “‌این کار رو کردی، دیگه دوست ندارم”. بچه‌ها باید بدانند تحت هر شرایطی خانواده پذیرای ایشان است. هرگز در سنین ۲ تا ۵ سال شوخی جنسی با همسرتان نکنید، به این امید که بچه‌ها نمی‌فهمند. به بچه‌ها در مورد مسایل جنسی دروغ نگویید. اگر در مورد نحوه باردار شدن سوال کردند، بهتر است با جفتگیری حیوانات شروع کنید. فضایی فراهم کنید که بچه‌ها حرف‌هایشان را برای شما بگویند. یک کاغذ بردارید و از نقاشی یک بچه شروع کنید. قسمت اندام‌های جنسی، لب‌ها و پاها را ضربدر قرمز بزنید. به بچه‌ها نشان دهید که این قسمت‌ها حریم خصوصی توست و هرکسی به این قسمت‌ها دست زد از خودت دفاع کن و حتما به من یا بابا خبر بده.

منبع: کانال تلگرامی سلامت نیوز

۵ نکته‌ای که می‌توان با آموزش آن‌ها به کودک،‌ از تعرض جنسی پیشگیری کرد. (نوشته)

شما نیاز ندارید برای هشیار کردن کودکتان در قبال آزار جنسی، با او وارد گفتگوهای دشوار شوید.
این پنج نکته اساسی را در بازی‌ها و گفتگوهای روزانه به کودکتان (۵تا۱۱ ساله) یادآوری کنید تا او هشیار شود.

1.هر چیزی که با لباس زیر (زیرپوش، شورت، زیرشلواری) پوشانده شود عضو خصوصی است. هیچکس حق ندارد به آن دست بزند، بخواهد آن را ببیند و درباره اش حرف بزند.

2. بدن کودک فقط متعلق به خودش و اختیار بدنش فقط دست خودش است؛ نه هیچ‌کس دیگر. پدر و مادر هنگام حمام، و پزشک و پرستار هنگام معاینه، فقط با اجازه او می توانند به آن دست بزنند.

3. نه گفتن حق کودک است. کودک حق نه گفتن دارد و باید به او یاد داد که این حق اوست و نباید از نه گفتن احساس خجالت یا ناراحتی کند. وقتی کودک نه گفتن را یاد بگیرد و آن را حق خود بداند، یاد می‌گیرد که اختیار بدن و احساساتش دست خودش است.

4. رازهای بد نباید راز بمانند. بزرگترین ابزار کودک‌آزار مخفی‌کاری است؛ کودک باید یاد بگیرد درباره رازهایی که او را ناراحت می‌کنند حرف بزند. به او یاد دهید بین راز خوب (پنهان کردن هدیه) و راز بد تفاوت وجود دارد و رازی که ناراحتش می‌کند، نباید راز بماند.

5. کمک بخواه؛ همیشه کسی هست که کمک کند. اگر کودک احساس غم، نگرانی یا ترس می‌کند می‌تواند با بزرگسالی که به او اعتماد دارد این را در میان بگذارد. به کودک اطمینان خاطر بدهید که این احساسات منفی تقصیر او نیستند و بیان آنها هم برایشان دردسرساز نخواهد بود.

منبع: کانال تلگرامی تجویز منطقی دارو

آموزش پیشگیری از  تعرض جنسی در مدرسه (نوشته)

حمید سلیمی

1. برخلاف تصور عمومی، تعرض جنسی به پسران و مردان در ایران، تقریبا دو برابر تعرضات جنسی ثبت شده نسبت به زنان است. بزرگ ترین بازه آزاردیدگان، پسران ۵-٩ سال و بعد از آن، پسران ١۷-٢٠سال – همزمان با خدمت مقدس سربازی! – هستند.
قانون صراحتی درباره آزار جنسی مردان ندارد، یعنی شما حتی اگر تابوهای جامعه را بشکنید و فریاد دادخواهی برای تن “دستمالی شده” یا مورد تجاوز قرار گرفته خود یا فرزند یا عزیزتان سر بدهید، از همان حمایت نسبی و حداقلی که قانون برای زنان اعمال می کند، هم برخوردار نخواهید بود.

2. اوضاع در مدرسه‌های پسرانه بسیار بهتر از قبل شده است، اما هنوز هم به فاجعه نزدیک است. من به خوبی به یاد دارم در دوران تحصیل خودم وضعیت هولناک‌تر و نزدیک به فاجعه بود. جمعیتی از پسران نوبالغ آموزش ندیده که می‌خواستند میل جنسی خود را به رخ هم بکشند….
حالا دست کم بسیاری ازخانواده‌ها فهمیده‌اند لازم است با پسران خود هم درباره بلوغ حرف بزنند. اگر پسران پریود نمی‌شوند، معنایش این نیست که دوران بلوغ برایشان با تازیانه های وحشیانه و هولناک تغییر، سخت نمی‌گذرد.

3. چه باید کرد؟ به عنوان پدری که پسرش علاوه بر مدارس در محیط بسیار خطرآفرین دیگری – تمرینات تیم فوتبال – هم حضور دارد، راه حل را فقط و فقط در صراحت کامل با فرزندم پیدا کرده‌ام. از سه سالگی حریم تنش را به او آموختم، از هشت سالگی مطمئنش کردم که اگر زبانم لال، اتفاقی بیفتد و به من بگوید، سرکوب و تحقیر و متهم  نمی‌شود، و از ده سالگی یادش دادم از حریم تنش دفاع کند، حتا اگر لازم شد رفتار کاملا غیرمدنی‌ای انجام بدهد.
نه که حالا خیالم راحت باشد، نه. دق می‌کنم تا برود تمرین و برگردد. فقط حالا می‌دانم پسرم را دست بسته به مسلخ نفرستاده‌ام.

4. وقتی داریم درباره اتفاقی که در مدرسه‌ای در غرب تهران و در مدارس شاید بسیار دیگری می‌افتد، می‌نویسیم، باید حواسمان باشد که معلمان را یک جا متهم نکنیم به بدکاره بودن و تجاوزگری. همین شهوت و میل حیوانیْ – غریزیِ دسته جمعیِ ما برای دادن حکم‌های کلی و صادرکردن بیانیه‌های احمقانه است که جلوی هر تغییری در قوانین را گرفته است.
به جای تلاش برای تغییر، سوار موج‌های مختلف می‌شویم و فقط نعره می‌کشیم بدون این که چیزی گفته باشیم. دردناک است که ما نه قانونا حق اعتراض مدنی، تجمع اعتراضی و سایر رفتارهای بالغانه برای نشان دادن خشم و ناراحتی خود از چنین اتفاقی را داریم، و نه جامعه یادمان داده واکنش جمعی درست یعنی چه.

5. می دانم تنها در خیریه نه چندان وسیعی که افتخار همکاری با آن را دارم، بالغ بر بیست پرونده برای کودک زیر پنج سال وجود دارد که از سوی پدران یا مادران یا سایر نزدیکان درجه یک خود مورد تعرض جنسی قرار گفته اند.

6. دوباره می گویم: آموزش. به کودکان خود تفاوت نوازش دوستانه با دستمالی شدن، حریم بدن، اندام‌های جنسی و رفتارهای جنسی را بیاموزیم. یادشان بدهیم از جنسیت خود شرمگین نباشند و از آن دفاع کنند. و مطمئنشان کنیم در همه حال مورد حمایت ما هستند.
مسئولیت‌پذیر باشیم. مرتب به مدارس فرزندان خود سر بزنیم و معلمان را بشناسیم. حتما مسیر تردد بچه هایمان به مدارس را بدانیم. دوستان نزدیک فرزند خود را بشناسیم، و بدون کنترل‌گری افراطی رفت و آمدهای دوستانه فرزندان را زیر نظر داشته باشیم.

بله، بسیار سخت است که هم از فرزندت مراقبت کنی، و هم کاری نکنی که او ایزوله و بدون اعتماد به نفس و جامانده از روند طبیعی زندگی، بزرگ شود. سخت است اما غیرممکن نیست. اگر از سختی ها گریزانیم، غلط کردیم که دلمان خواست پدر – مادر باشیم.
 
7. آموزش، آموزش، آموزش. حفره بزرگی که دارد تمام ایران ما را می بلعد. فقدان آموزش در تمامی حوزه ها خطرناک است، و گمانم در حوزه مسائل جنسی خطرناک تر.
هیچ کدامِ ما به درستی آموزش ندیده‌ایم که بدانیم رفتار جنسی درست کدام است. تلاشی هم برای آموختن نمی‌کنیم. کارگاه‌های آموزشی را که روان‌درمانگران برای والدین برگزار می‌کنند، جدی بگیریم. و از سن کم، فرزندمان را با واژه “مشاور” آشنا کنیم.

8. راحت‌ترین بخش پدر و مادر شدن، همخوابگی زن و مرد است. سخت ترین بخش؟ احتمالا فکر می‌کنید این که قبول کنی قلبت بیرون از بدنت بتپد.
نه! سخت ترین بخش، پدر و مادر خوبی بودن است، برای ما که هرگز هرگز هرگز این وظیفه سخت را به درستی یادمان نداده اند….

منبع: کانال تلگرامی تجویز منطقی دارو

مشخصات پدوفیل‌ها(بچه بازها) را بدانید تا کودک‌تان را لمس نکنند! (نوشته)

دکتر محسن الوا‌ن‌‌ساز

پدوفیلی، اختلال روانی در فعالیت جنسی با کودکان است. افراد پدوفیل فعالیت جنسی با کودکان را یا ترجیح می‌دهند و یا به طور منحصربه‌فرد از فعالیت جنسی با کودکان از همان جنس یا کودکان از جنس دیگر به هیجان جنسی و لذت بردن، دستیابی پیدا می‌کنند. آن‌ها معمولا از استفاده از زور اجتناب می‌کنند تا بتوانند فعالیت‌های خود را ادامه بدهند؛ زیرا اگر مانعی سر راه آن‌ها به وجود بیاید با خشونت و قتل کودک پایان خواهد یافت.
برخی از پدوفیل‌ها رفتارهای خود را به افشای خود یا استمنا در مقابل کودک، و یا نوازش کردن یا لخت کردن کودک، اما بدون تماس جنسی محدود می‌کنند؛ در حالی که دیگران کودک را به شرکت در رابطه جنسی و مقاربت تناسلی وادار می‌کنند‌.
پدوفیل می‌تواند پیر یا جوان، مرد یا زن باشد اگر چه اکثریت بزرگی از آنها مرد هستند.
متاسفانه، برخی از آن‌ها در حرفه‌ای فعالیت دارند که در آن آموزش و یا حفظ سلامت و رفاه کودکان و افراد جوان را به عهده دارند و برخی با کودک قربانی ، رابطه فامیلی و ژنتیکی دارند.
چون قربانیان پدوفیل‌ها کودکان هستند، پدوفیل‌ها اغلب در تیم‌های ورزشی، مدارس و یا سازمان‌های مذهبی یا مدنی که در ارتباط با کودکان هستند حضور پیدا میکنند.
آنها متاسفانه اغلب مهارت‌های ارتباطی خوبی در رابطه با بچه‌ها دارند و به راحتی می‌توانند اعتماد کودکان را به دست آورند.
افراد پدوفیل معمولا در دوران بلوغ به مشکل خود پی می‌برند و فعالیت خود را در سنین میان‌سالی شروع می‌کنند.
در ایالات متحده، حدود ۵۰ درصد از مردانی که برای پدوفیلی دستگیرشده‌اند، یا خود پدر هستند و یا حداقل ازدواج کرده بوده‌اند. 30 درصد مردان آن را در دوران بلوغ تجربه می‌کنند.
پدوفیل‌ها آشنا هستند؛ هیچ گاه کودک‌تان را تنها با بزرگتر از خودش ( حتی پدربزرگ ، عمو و دایی ) رها نکنید.
 پدوفیل‌ها اغلب متاهل هستند و بچه هم دارند؛ پس به هیچ عنوان به کسی که خود پدر یا مادر است، به عنوان شخص قابل اعتماد نگاه نکنید.
کودکان هیچ وقت تجاوزگر را رسوا نمی‌کنند؛ از هر هشت کودک مورد تجاوز فقط یک کودک آزار جنسی را گزارش کرده است.
اغلب پدوفیل‌ها بهره هوشی پایینی دارند.
دولت باید امکاناتی را فراهم کند تا از تمام بزرگسالانی که با کودکان سروکار دارند، تست تمایلات جنسی بگیرد.
مشاوره در دوران دبیرستان در شناسایی پدوفیل ها کاملا موثر است.

در نهایت وظیفه حفظ کودک در برابر پدوفیل‌ها برعهده والدین است؛
بنابراین سهل‌انگاری نکنید و به امید این که کودکتان آزار جنسی را گزارش می‌دهد او را با هیچ آشنایی که بزرگتر از اوست تنها نگذارید.

منبع: کانال تلگرامی تجویز منطقی دارو

آمار تکان‌دهنده رفتارهای پرخطر در مدارس تهران (نوشته)

فصلنامه علمی-پژوهشی رفاه اجتماعی، پژوهشی تکان‌دهنده از وضعیت رفتارهای پرخطر دانش‌آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه تهرانی در سال ۹۱ را منتشر کرد (جمعیت مورد مطالعه 1280 نفر):

۱۵ درصد «رابطه جنسی اجباری» (تجاوز)
۳۵ درصد تجربه کشیدن «سیگار»
۵۱ درصد تجربه کشیدن «قلیان»
۲۷ درصد تجربه مصرف «الکل»
۳۰ درصد تجربه رابطه جنسی اختیاری

عنوان مقاله: رفتارهای پرخطر در بین دانش آموزان دختر و پسر شهر تهران، دکتر خسرو رشید، استاد دانشگاه بوعلی همدان

نکته این پژوهش این است که  بیش از ده سال پیش انجام شده و امروز مشخص نیست در نسل نوجوان چه بحران‌های فاجعه‌باری در جریان است. فکر می کنید اگر این پژوهش به روز شود این اطلاعات چه روندی پیدا کرده است؟

قربانیان امروز، روسپیان فردا؛ شوک تکان‌دهنده تجاوز به محارم (نوشته)

تجاوز به محارم که کارشناسان با عنوان «شاه آسیب» از آن یاد می کنند، پدیده ای است که نه تنها در ایران، بلکه در جای جای این کره خاکی روی می دهد و قربانیان خود را که اکثرا کودک بوده و توان مقابله با این پدیده زشت را ندارند، به کام آسیب‌های جدی می‌کشاند. تبعاتی که نه تنها متوجه قربانی می‌شود، بلکه متلاشی شدن بنیان خانواده‌ها را به دنبال دارد.

آزار جنسی کودکان در دنیا پیشینه‌ای بسیار طولانی دارد که در تمام کشورها و فرهنگ‌های مختلف کام زندگی را به کودکان تلخ کرده است، اما دردناک‌تر هنگامی است که این آزار جنسی از سوی افرادی صورت می‌گیرد که قربانی، آن ها را حامی خود قلمداد می‌کرده است؛ تجاوزهایی که در حریم خانواده، یعنی امن‌ترین مامن بشر شکل می‌گیرد.

تشکیل 5200 پرونده تجاوز
اگر چه هیچ گاه آماری در ارتباط با پرونده های زنای با محارم در کشور منتشر نشده، اما رییس انجمن آسیب‌های اجتماعی در آخرین اظهارات خود درباره این موضوع، از تشکیل ۵۲۰۰ پرونده قضایی در کشور در مورد رابطه جنسی برادر با خواهر و پدر با دختر خبر داده است که البته این آمار غیر از تجاوزهای سایر محارم مانند دایی و عمو، پدرشوهر بوده و بسیاری از سوءاستفاده‌های جنسی نیز اساسا گزارش نمی‌شوند.

ایسنا هم در سوم آبان سال 82 “گزارشی تکان دهنده‌ای از قتل‌های ناموسی و تجاوز محارم در خوزستان” را منتشر کرد که بر اساس آن، مشاور وقت استاندار خوزستان با اشاره به مواردی از تجاوز محارم به دختران در استان گفته بود: “در این زمینه از میان تنها ۱۸ دختر بین ۱۲ تا ۱۴ سال كه به دلیل تجاوز پدر و برادرشان به دفتر امور بانوان استانداری مراجعه كرده اند، ۱۲ مورد آن‌ها دختران زیر ۱۴ سال بوده‌اند.”

تجاوز پدران به دختران بیشتر از تجاوز برادران به خواهران گزارش می‌شود
با این حال پژوهشگرانی که در این حوزه فعالیت می کنند، معتقدند که نباید هتک حرمت پسربچه‌ها را نیز از حیطه تجاوز جنسی خانگی خط زد، چراکه تجاوز به هر جنسیتی و به هر سنی ممکن است. همچنین آن‌ها معتقدند که میزان رخداد تجاوز جنسی برادر به خواهر بیشتر از تجاوز پدر به دختر است، ولی میزان گزارش‌دهی تجاوز جنسی پدر به دختر، بیشتر از تجاوز برادر به خواهر است، چراکه معمولا رابطه خواهر و برادر در سنین نوجوانی و بلوغ شکل می‌گیرد، خواهر و برادر همسن و سال هستند، رابطه ممتد و همیشگی نیست و رابطه به خاطر کنجکاوی‌ها و محدودیت‌های جنسی به وجود می‌آید و به همین دلیل هم معمولا راحت‌تر فراموش می‌شود و شاید مورد بخشش قرار می گیرد. در ضمن در صورت اطلاع خانواده از چنین رابطه ای، به دلیل ترس از مجازات فرزندان، می‌کوشند که قضیه را در درون خانواده حل و فصل کنند.

هر چند که تجاوز به محارم به خصوص تجاوز برادر و پدر به خواهر و دختر در تمام طبقات اجتماعی دیده شده، اما بر اساس تجربیات حاصل از مطالعه بر روی این دست از پرونده‌ها، کارشناسان می گویند که احتمال گزارش‌دهی تجاوز در گروه‌های فرودست جامعه بیشتر است، چرا که در طبقات بالای جامعه، آبرو تابوی قوی‌تری  وجود دارد. همچنین به دلیل این که در خانواده‌های سطح بالا، افراد با محرومیت جنسی کمتری مواجه هستند، احتمال وقوع تجاوز به محارم در این قشر کمتر است.
بررسی‌های صورت گرفته بر روی این پرونده‌ها نشان می‌دهد که قربانیانی که از سوی پدر مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیرند، معمولا از حدود سنی ۱۰ تا ۱۲ سال و خواهرانی که از سوی برادر خود مورد تجاوز قرار می‌گیرند، از حدود سنی ۱۵ تا ۱۶ سال آزار جنسی‌شان آغاز می‌شود.

تجاوز جنسی توسط پدر، فرآیندی مرحله به مرحله است
تجاوز جنسی توسط پدر، فرآیندی مرحله به مرحله است. در اکثر مواقع به دلیل سکوت و ترس دختر، معمولا فاعل جسورتر می‌شود و آزار جنسی به شکل تجاوز  تغییر شکل پیدا می‌کند .

برای مطالعۀ کامل مطلب به این لینک مراجعه کنید.

منبع: سایت سلامت نیوز

نحوه آموزش مقابله با آزار جنسی به کودکان (نوشته)

برگرفته از مطالب مهشید ابارشی; روانشناس

تعرض جنسی به کودکان نابالغ عموماً از سوی دو قسم از افراد اتفاق می‌افتد: افراد مبتلا به پِدوفیلیا و متعرضان جنسی غیرپدوفیلیک.

افراد مبتلا به پدوفیلیا، تمایل به رابطه جنسی با کودکان “نابالغ” دارند. پدوفیلیا در مردان خیلی شایع‌تر است اما به این معنا نیست که در خانم‌ها وجود ندارد. علاوه بر افراد مبتلا به پدوفیلیا، افراد دیگری هم هستند که به خاطر تمایلات جنسی شدید، بیماری‌های روانی و یا سومصرف الکل و مواد، کودکان را مورد تعرض قرار می‌دهند. توجه داشته باشید که هرکسی، چه مرد و چه زن، با هر نژاد، باور مذهبی و هر جایگاه اجتماعی و شغلی، می‌تواند برای فرزند شما آسیب جنسی ایجاد کند به طوری که شما هیچ وقت نمی‌توانید از روی ظاهر افراد قضاوت کنید. سی درصد از بچه‌ها، توسط اعضای خانواده و‌فامیل نزدیک، شصت درصد توسط دوستان و آشنایان (مثل معلم، سرایدار، همسایه، مربی و پرستار و راننده) و تنها ده درصد مابقی توسط افراد کاملاً غریبه مورد سواستفاده جنسی قرار می‌گیرند.

آموزش‌های لازم که باید جدی گرفته شوند:
١) به فرزندتان از سه سالگی به بعد، صراحتاً یاد دهید که فقط خودش صاحب بدنش است و هیچ کسی حق ندارد نواحی خصوصی او را لمس کند.
٢) “سه نوع لمس” را به کودک یاد بدهید: لمس خوب، لمس بد و لمس قایمکی. لمس “خوب” یعنی زدن به شانه‌ها به معنی تحسین، زدن دو دست بهم.
لمس “بد” یعنی پرخاشگری و کتک زدن مثل لگد یا مشت زدن.
لمس “قایمکی” هم لمس نواحی خصوصی است.
٣) رازداری، مهمترین تاکتیک افراد متعرض جنسی است. در مورد راز “خوب” و راز “بد” آموزش بدهید. به فرزندتان بگویید که هر رازی که آن‌ها را مضطرب، نگران یا افسرده می‌کند، راز خوبی نیست و بهتر است آن را با شما درمیان بگذارند.
٤) هرگز از کنار صحبت‌های فرزندتان در این خصوص نگذرید و نگویید که لابد خیالاتی شده است. لازم است بسیار مهربانانه با فرزندتان صحبت کنید، از او بخواهید تا هر رفتاری که ناخوشایندش بوده، را با شما درمیان بگذارد.
٥) در قالب بازی، با کودکتان تمرین کنید که از خودش دفاع کند، بلند “نه” بگوید، بلند داد بزند و فرار کند.
٦) آموزش بدهید از کسی که نمی‌شناسد، هدیه یا خوراکی قبول نکند، دعوتِ رفتن به جایی را بدون هماهنگی با شما نپذیرد، و در صورت سماجت، بلند فریاد بزند و خودش را به یک آدم اَمن، مثلاً یک خانم توی خیابون، برساند و از او بخواهد که به شما زنگ بزند.

منبع: کانال تلگرامی تجویز منطقی دارو

در موارد تعرض جنسی کودک چه باید بکنید؟ (نوشته)

برگرفته از مطالب دکتر مهدی قاسمی (روانپزشک،رواندرمانگر تخصصی نوجوانان)

1-او را تشویق کنید ماجرا را کامل و با جزئیات تعریف کند. از قبیل فراوانی، مدت زمان و ماهیت رابطه.

2-تلاش نکنید در خانه پنهان‌کاری کنید، اعضاء مهم خانواده باید در جریان قرار بگیرند. انکار را کنار بگذارید.

3-به فرزندتان بگویید فرد خطاکار، مسئول است. اورا سرزنش نکنید.

4-کاهش ابراز احساسات شرم و گناه و تایید این نکته که او مسئول وقوع سوء استفاده جنسی نیست.

5-مراجع قانونی را در جریان قرار دهید.

6-حمایت عاطفی را از فرزند خود افزایش دهید.

7-به فرزند خود تاکید کنید در این اتفاق تنها نیست و از حمایت شما بهره‌مند است.

8-اگر فرزند شما در موقعیت‌های دیگر نیز شروع به صحبت در مورد این اتفاق کرد، مانع نشوید و او را تشویق کنید. حتی از او بخواهید نقاشی بکشد یا مجسمه‌ای بسازد که نشان‌دهنده احساس او از مورد تجاوز واقع شدن باشد.

9-شیوه‌های مناسب و نامناسب مهرورزی و تماس بدنی را شناسایی کرده و فرزندتان را به پذیرش و انجام شیوه‌های برقراری تماس بدنی با افراد قابل اطمینان، تشویق کنید.

‍ حمایت از والدینی که کودکشان مورد تهاجم جنسی واقع شده است

والدینی که کودکشان مورد سوءاستفاده جنسی واقع شده اغلب به کمک یا حمایت تخصصی والدین دیگر احتیاج دارند تا بیاموزند که با این حادثه چگونه برخورد مناسب داشته باشند. بعلاوه برای یادگیری این که چگونه کودکشان را مورد حمایت قرار داده وبه او کمک کنند، والدین ممکن است احتیاج پیدا کنند از همدیگر حمایت به عمل آورند. والدین ممکن است خود را به خاطر اینکه نتوانسته‌اند از فرزندانشان خوب حفاظت کنند، مورد سرزنش قرار دهند و یا احساس کنند که والدین خوبی نیستند. گروه‌های یاریگر جامعه و یا مراکز اینترنتی ممکن است بتوانند به والدین کمک کنند تا با والدینی که شرایط مشابهی را پشت سر گذاشته‌اند، ارتباط برقرار و از تجارب آن‌ها استفاده کنند. مشاوره فردی وگروهی (خانواده درمانی) نیز می‌توانند مفید واقع شود.

اگر تجاوزی واقع شد چه کار می‌توان انجام داد؟

پاسخ:
اگر شما یا فردی که او را می‌شناسید مورد تجاوز واقع شدید، اولین کاری که باید انجام دهید آن است که به یک محل امن بروید و برای حمایت با یکی از اعضای خانواده یا یک دوست تماس بگیرید. آن‌هایی که مایلند جرم وقوع یافته را گزارش دهند، سریعاً پلیس را مطلع کنند.

حمایت از کودکان
زمانی که کودکی مورد سوءاستفاده و تهاجم جنسی قرار می‌گیرد، واکنش‌های والدین و سایر اعضای خانواده می‌تواند نقش اساسی در حفاظت از کودک ایفا کند. خانوده نباید نسبت به شرایط حادث، نه بی‌تفاوت باشد و نه واکنشی تند و احساسی بروز دهد.
بیشتر کارشناسان در خصوص انتقاد یا سرزنش از کودکان مورد تجاوز و یا تهاجم قرار گرفته، هشدار می‌دهند. آن‌ها بر این عقیده‌اند که لازم است که کودک درک کند که او در این واقعه تقصیری ندارد واشتباه و قصور ناشی از مهاجم است.
کارشناسان، اعضا خانواده را تشویق می‌کنند که به قلمرو خصوصی کودکشان احترام گذارند و او را در تصمیماتش در خصوص بازگویی ‌آنچه که اتفاق افتاده،‌ مورد حمایت قرار دهند.

آیا کودکی که مورد تهاجم و آزار جنسی واقع شده می‌تواند از آثار آن رهایی یافته و بهبود یابد؟

پاسخ:
در بسیاری از موارد کودکان بهبود می‌یابند. بیشتر کودکان به شکل اعجاب آوری بهبود پذیرند. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که کودکانی که پس از احراز و مشخص شدن سوءاستفاده جنسی مورد حمایت قرار گرفته‌اند، زودتر از کودکانی که درک نشده‌اند، بهبود یافته‌اند.
وجود یک خانواده حمایت‌گر و دخالت کارشناسانه و علمی آن‌ها و مشاوره نیز می‌تواند به بهبود قربانیان خردسال و خانواده‌هایشان کمک کند.
کودکانی که قربانی تجاوزند، می‌باید مراقبت‌های پزشکی مناسب را دریافت کنند و عوامل اجرای قانون نیز ازاین واقعه باید خبردار شوند.
نیاز به مشاوره‌ یا روان درمانی کودک و کل اعضای خانواده باید مدنظر قرار گیرد.

منبع: کانال تلگرامی تجویز منطقی دارو

چگونه تعرض به کودک‌ را تشخیص دهیم؟ (نوشته)

شناخت علائم کودک‌آزاری ممکن است به سادگی میسر نباشد، اما هوشیاری و آگاهی می‌تواند به بزرگسالان مسئول کمک کند شاید بتوانند کودکی که مورد سوء استفاده و آزار قرار دارد، را از درد و رنج و مشکلاتی که تمام عمر گریبانگیرش خواهد بود، نجات دهند.

علائم و نشانه‌ها:

▪️ترشح، زخم و خونریزی و آسیب در ناحیه تناسلی و مقعد بخصوص وقتی تکرار شود،بدون وجود دلیل پزشکی

▪️عفونت ادراری مکرر، بدون وجود دلیل پزشکی

▪️پیدا شدن اشیا مختلف در واژن یا مقعد

▪️باز بودن غیر عادی مقعد در حین معاینه پزشکی. توضیح: بدون وجود دلیل پزشکی

▪️هپاتیت B یا زگیل تناسلی بخصوص در کودکی که هنوز به سن رابطه جنسی نرسیده (یا زیر ۱۵ سال)  توضیح: وقتی که تزریق خون آلوده مطرح نیست

▪️حاملگی در نوجوانی

▪️بیماری‌های آمیزشی وقتی کودک به سن رابطه جنسی نرسیده

▪️خودآزاری

▪️فرار

▪️شب‌ادراری یا شب‌مدفوعی که قبلا وجود نداشته

▪️خودآزاری و آسیب زدن به خود

▪️رفتارهایی با مضامین جنسی که متناسب با سن نیست

▪️پرخاشگری و خشونت بدون دلیل

▪️انزوا، در خود رفتن، سکوت و تلخی

▪️از دست دادن دوستان

▪️خودداری از مدرسه رفتن

▪️خودکشی

▪️همیشه نگران و گوش بزنگ است و با کوچکترین صدا یا اتفاقی پریشان می‌شود.

منبع: کانال تلگرامی تجویز منطقی دارو

سوء‌استفاده جنسی توسط مرتکبان زن؛ دلایل و پیامدهای عدم افشا (نوشته)

صحبت از سوء‌رفتار جنسی با کودکان، غالبا تصویر مرد بالغی در حال تعرض یا آزار جنسی به یک کودک را به ذهن می‌آورد. اما این تنها شکل سوءاستفاده‌ نیست‌ و می‌دانیم که موارد بالایی از تجاوز کودکانِ بزرگتر به کوچکترها و همچنین تعرض جنسی از سوی مرتکبان زن به کودکان وجود دارد. اما بسیاری از کسانی که مورد تعرض از سوی زنان قرار گرفته‌اند ممکن است خود را قربانی تجاوز جنسی ندانند. این موضوع دلایل متعددی دارد. شاید یکی از آنها این باشد که زنان معمولا در نقش مراقب یا پرستار کودکان قرار می‌گیرند و نه کسی که خودخواسته قصد آسیب یا سوء‌استفاده از آنها را داشته باشد. اما ممکن است بعضی از زنان از این نقشها که شامل کارهایی مانند استحمام کودک است برای انجام پنهانی تعرض استفاده کنند.

قرار داشتن در نقش مراقب، فهم غیرعادی بودن رفتار فرد متجاوز را برای کودک بسیار دشوار می‌کند. زنی که یک کودک را مورد سوء‌استفاده جنسی قرار می‌دهد، علاوه بر نزدیکانی مانند خواهر، خاله و حتی مادر، می‌تواند معلم، پرستار، راننده و مربی ورزش یا موسیقی او باشد. نتایج یک مطالعه نشان می‌دهد که اکثریت زنان مرتکب سوء‌استفاده جنسی اعضایی از خانواده‌ کودکان بوده‌اند که مراقبت از آنها را برای زمان‌هایی بر عهده داشته‌اند و ۲۵ درصد آنها معلمان، پرستاران و مراقبان مهدکودک بوده‌اند. دخترها و پسرها هر دو در معرض این شکل از سوء‌استفاده هستند اما نتایج مطالعه‌ای در ایالات متحده نشان داد که ۴۰ درصد مردهایی که در کودکی مورد سوء‌استفاده قرار گرفته‌اند تعرض را از سوی یک زن گزارش کرده‌اند در حالیکه این گزارش در دخترها ۶ درصد بوده است.

در ارتباط با اینکه چرا زنان مرتکب سوء‌استفاده جنسی از کودکان می‌شوند نظریه‌هایی وجود دارد مانند اینکه برخی مادران با اختلال خودشیفتگی و نیاز افراطی به ستایش شدن و حفظ جایگاه برتر، دچار خشم و حسادت بیمارگونه به دخترانشان و مرتکب تعرض به آنها می‌شوند. برخی دیگر از زنان در سنین میانسالی دچار عشق بیمارگونه به پسرانی در سالهای ابتدایی نوجوانی می‌شوند و ناآگاهی آنها از ماهیت غیرطبیعی و آسیب‌زننده‌ی عشقشان باعث قربانی شدن آن پسر می‌شود. این گروه از زنان ممکن است در جهت ارضای نیازهای ناکام‌شده‌شان برای صمیمیت، و باور به اینکه پسرهای نوجوان کمتر از مردان آسیب‌زننده‌اند و بیشتر می‌توان آنها را کنترل کرد، وارد رابطه عاشقانه و جنسی با آنها شوند. گروه دیگر زنانی هستند که خود در کودکی مورد سوء‌استفاده قرار گرفته‌اند و دچار الگوهای رفتاری اعتیادگونه هستند و یا زنانی که در رابطه‌ای منفعلانه و وابسته به یک مرد سوء‌استفاده‌گر قرار دارند و در همراهی با آن مرد و برای راضی نگه داشتن او مرتکب تجاوز به یک کودک می‌شوند.

قربانی شدن در سوء‌استفاده جنسی توسط زنان می‌تواند پیامدهایی به همان میزان و حتی بیشتر مخرب نسبت به سوء‌استفاده توسط مردان داشته باشد:

  • احساس گناه و شرم
  • خود-سرزنشگری و حس بی‌ارزشی مزمن
  • کاهش عزت نفس
  • مشکلات در عملکرد جنسی
  • رفتارهای جنسی اجبارگونه
  • سوء‌مصرف مواد

تخمین زده می‌شود که در حدود ۹۰ تا ۹۵ درصد موارد سوء‌استفاده جنسی، گزارش‌نشده باقی می‌مانند و این احتمال در مواردی که فرد مرتکب زن باشد حتی بیشتر است. یکی از دلایل عدم گزارش ممکن است ترس از ازدست دادن زنی باشد که در زندگی فرد قربانی ارزش حیاتی پیدا کرده است. در موارد دیگر بخصوص زمانی که پسران نوجوان وارد رابطه جنسی با معلمان خود می‌شوند تصورشان این است که آنها شروع‌کننده‌ی رابطه بوده‌اند و چون به خواست خودشان وارد رابطه شده‌اند، قربانی سوء‌‌رفتار نیستند. اما حتی اگر نوجوانِ وارد شده به رابطه احساس قربانی بودن نداشته باشد و با رضایت آنی خود این کار را انجام داده باشد، واقعیت این است که برقراری رابطه با بالغین برای کودکان و نوجوانان یک ضربه یا ترومای روانشناختی آسیب‌زننده است. بسیاری از مردان جوانی که در نوجوانی خود درگیر رابطه با یک زن میانسال شده‌اند، بعدها از مشکلاتی مانند تمایل جنسی مفرط، پرخاشگری علیه زنان، و مشکل در اعتماد به دیگران رنج می‌برند.

شفافیت بیشتر در گفتگو و مطالعه پیرامون پدیده تعرض جنسی از سوی مرتکبان زن، و در نظر گرفتن احتمال وجود آن، می‌تواند باعث انگ‌زدایی از افشای آن توسط قربانیان و توقف در مسیر تکرار آن در مورد کودکان دیگر شود.

منبع: کانال تلگرامی علی نیک‌جو «روان‌پزشک- روان‌درمانگر تحلیلی»

آثار شرم در زندگی قربانیان سوءاستفاده جنسی (نوشته)

زمانی که اولین تجربه‌ی یک فرد از رابطه جنسی با وضعیت‌هایی مثل سوء‌استفاده، کنترل، و رازآلودگی همراه می‌شود، نفوذ احساس شرم به تمام تجربه‌های جنسی در زندگی بزرگسالی، دور از انتظار نیست.

برای بسیاری از قربانیان تجاوز در کودکی، وارد شدن در رابطه صمیمانه و جنسی، بدون قرار دادن خودشان در معرض احساس شرم، ممکن نیست. اختلال عملکرد جنسی، مثل ناتوانی در رسیدن به ارگاسم یا مقاربت دردناک، احساس ناراحتی از لمس شدن، یا وسواس‌ها و فانتزی‌های جنسی مخرب، از جمله دلایل برانگیزاننده احساس شرم در این افراد هستند.

فقدان تمایل، بیزاری از ارتباط جنسی، ناتوانی از لذت بردن از رابطه، احساس خشم یا اشمئزاز از هرگونه نمایشی از مسائل جنسی یا عاشقانه، بی‌‌بند و باری جنسی یا قرار دادن خود در معرض قربانی شدن مجدد به سوءاستفاده، جنسی ‌کردن روابط و قرار گرفتن در جایگاه متجاوز و قربانی‌کننده، اختلالات زنانه مثل دردهای لگنی و تناسلی شدید، ابهام در هویت جنسی،‌ اعتیاد جنسی، اعتیاد به پورنوگرافی، از جمله مشکلات دیگری هستند که قربانیان تجاوز در کودکی، با آنها درگیر می‌شوند.

از آنجا که زندگی جنسی یکی از مهمترین حیطه‌‌هایی است که افراد در آن توجه، تائید و عشق دریافت میکنند، ناتوانی از عملکرد به دلایلی که گفته شد، میتواند باعث ‘احساس کم بودن’، کاهش اعتماد به نفس و تخریب تصویر ذهنی فرد از خود و بدنش شود. البته هیچ‌کدام از این رفتارها صرفا به عنوان پیامدی از سوء‌استفاده جنسی به وجود نمی‌آیند‌ و وجود آنها در یک فرد میتواند علتهای دیگری داشته باشد.

‘رفتارهای منفعلانه’ پیامد دیگری از قرار گرفتن مورد سوء‌استفاده در کودکی و شرم ناشی از آن هستند، که در واقع نشانه‌ای از ادامه‌ی نگاه به رابطه جنسی از زاویه قربانی، و بازآفرینی موقعیت سوء‌استفاده است. نمونه‌هایی از این رفتارهای منفعلانه ، که باعث تکرار ضربه‌های روانی گذشته، از دست رفتن بیشتر عزت نفس و تولید شرم بیشتر می‌شوند، شامل ناتوانی از نه گفتن به پیشنهادهای جنسی ناخوشایند یا زودهنگام، ماندن در رابطه با افراد سلطه‌جو و سوء‌استفاده‌کننده،  و درگیر شدن در موقعیت‌های جنسی است که آنها را در معرض خطر، تحقیر یا بی‌ارزش انگاشته شدن قرار می‌دهد.

از طرفی گروهی از قربانیان سوء‌استفاده در کودکی، در همانندسازی با فرد متجاوز، احساس شرمشان را پشت غرور، خودستایی، و رفتارهای سوء‌استفاده‌گرانه، پنهان می‌کنند؛ رفتارهایی مثل تحمیل خواسته های جنسی خود به دیگران، لمس کردن نامناسب افراد غریبه، آزار یا تمسخر شریک عاطفی.

◽️برای غلبه بر احساس شرم در قدم اول لازم است که قربانیان اجازه‌ی مواجه شدن با واقعیت سوء استفاده را به خود بدهند؛ محو بودن خاطرات گذشته، و دشوار بودن باور اینکه یک فرد محبوب و قابل‌احترام در کودکی، رفتار خودخواهانه و بیرحمانه‌ای داشته است، میتواند باعث شود که فرد قربانی نسبت به خود دچار تردید شود و از متهم کردن دیگران و احساس خشم نسبت به آنها دچار ترس باشد. نوشتن یا به کلام درآوردن خاطراتی که از آن دوران به یاد آورده می‌شوند مثل احساساتی که در حضور فرد متجاوز تجربه می‌شده‌اند، می‌تواند این واقعیت را که یک اتفاق ناخوشایند و بدرفتاری در حقیقت وجود داشته است، در ذهن فرد قربانی معتبر کند. و همچنین این واقعیت را که در جایگاه یک کودک، هیچ حق انتخاب آزادانه‌، و درکی از پیامدهای عمل جنسی نداشته است.

یکی از موضوعاتی که خودسرزنشگری و شرم قربانیان تجاوز را بیشتر می‌کند، احتمال لذت بردن از سوءاستفاده‌ی رخ‌داده است. این احتمال که در کنار درد جسمی و عاطفی در حین سوءاستفاده، و حتی در خشن‌ترین و آزارگرانه ترین انواع آن، میزانی از لذت فیزیکی برای فرد قربانی وجود داشته است. اما باید دانست که لذت فیزیکی نشانه یا معادل با رضایت به عمل سوء‌استفاده نیست و بدن به لمس شدن، فارغ از اینکه چه کسی آن را انجام میدهد واکنش لذت را نشان میدهد. احتمال چنین تجربه ‌ای، هیچ تناقضی با شدت درد، ترس و جراحت رخ داده برای فرد ندارد. احساساتی که انکار کردن یا نادیده گرفتنشان، کمکی به بهبودشان نمیکند و مانند یک جراحت بدنی شدید نیاز به دریافت کمک برای تخلیه و ترمیم دارند.

منبع: کانال تلگرامی علی نیک‌جو «روان‌پزشک- روان‌درمانگر تحلیلی»

مطالعه‌ای بر پدیده تعرض جنسی به کودکان کار؛ با تمرکز بر کودکان کار در خیابان (نوشته)

گردآوری: ظریفه قاسمی

در این مطالعه سعی شده است که ابتدا تعریف دقیق‌تری از آزار جنسی که شامل تجاوز، تعرض و آزارهای کلامی جنسی هستند ارائه و سپس ابعاد گوناگون آثار این معضل بر روان و جسم زندگی اجتماعی کودکان بررسی شود؛ مانند اختلالات و آسیب‌های روانی، بیماری‌هایی همچون هپاتیت، ایدز، حاملگی و سقط جنین، همینطور آسیب به خود و خودکشی و اختلالات اجتماعی و ارتباطی. سپس برای روشن‌تر شدن میزان و ریسک آزار جنسی بر روی کودکان کار، مروری بر مطالعات پژوهشگران در نقاط مختلف جهان و ایران صورت گرفت که تصویر روشن‌تری از این فاجعه به دست آید.

نهایتا تلاش شد به راه‌های مختلف پیشگیری از کودک آزاری جنسی شامل آموزش خودمراقبتی به کودکان، آموزش نکات ضروری برای جلوگیری از آزار کودک و راه‌های تشخیص و کمک به کودک آزار دیده، به افراد درگیر در تربیت و مراقبت از کودک شامل والدین، معلمان، پرستاران، پزشکان و سایر مراقبان کودک پرداخته شود.

منبع: کانال تلگرامی شبکه یاری کودکان کار

کتاب «بدن من مال خودمه» (معرفی کتاب)

کتاب «بدن من مال خودمه» با زبانی کودکانه و شیوا و بدون ایجاد ترس واهی موضوع تجاوز به کودک را برای کودکان ۳ سال به بالا توضیح می‌دهد و به آن‌ها می‌فهماند بدنشان حریم خصوصی آن‌هاست.

منبع: کانال تلگرامی روانشناسی تربیت

فرزند دلبندم؛ تو مقصر نیستی (نوشته)

یادداشتی به قلم بابک خطی، طبیب کودکان

در مورد سوء‌رفتار با‌ کودک (کودک آزاری) و تقسیم بندی آن به انواع جسمی، روانی، سهل‌انگاری و جنسی بسیار گفته و شنیده‌ایم. البته باید تاکید شود که این نوع تقسیم بندی، پایه‌ای و ابتدایی ‌بوده، زیرشاخه‌ها و نکته‌های باریک‌تر از موی زیادی در آن وجود دارد.

در این میان، کودک آزاری جنسی هرگونه عمل جنسی علیه کودکان را شامل می‌شود که می‌تواند جسمی مثل (طیف دستمالی کردن کودک‌، اجبار کودک به لمس اندام جنسی متجاوز تا مرحله نهایی عمل جنسی باشد)، استفاده از کلمات با‌ محتوای جنسی یا تعریف کردن موارد مستهجن برای کودک، نشان دادن هرگونه تصویر یا فیلم با مفاهیم مستهجن‌، گرفتن عکس یا فیلم از کودکان به منظور مسائل پورنوگرافیک و اساسا به هر نوع ارتباط جنسی اطلاق می‌شود.

مساله مهم ابتدایی، انکار ذهنی والدین درمورد احتمال سوءرفتار جنسی علیه کودک‌ خودشان است. بدین معنی که آن را تنها برای دیگران دانسته و گمان می‌کنند این نوع خشونت در فضای انتزاعی رسانه‌ای و دور از زندگی واقعی آنها اتفاق می‌افتد، در حالی‌که اگر به سلامت جنسی کودک خود واقعا اهمیت داده، خواهان محافظت از او هستند، بهتر است احتمال این مساله را در گوشه‌ای از ذهن به خاطر سپارند و حرف‌های کودک در این زمینه خصوصا در مورد نزدیکان را جدی بگیرند.
‌این تفکر البته نیاز تغییرات شناختی-رفتاری هم دارد تا تکه‌های پازل حمایت از کودک در برابر سوء‌رفتار جنسی کامل شود.

‌آموزش‌های جنسی به کودک، جا انداختن مفهوم قاطعیت و آموزش توانایی نه گفتن‌ و… از وظایف والدین است و اگر احتمال نداشتن اطلاعات کافی در والدین احساس می‌شود، باید در اولین فرصت‌، خود را به روز کنند. مهم‌ترین مساله در تغییر رفتار باید ایجاد فضای امن و خودمانی برای کودک باشد تا خانواده اولین جایی باشد که کودک مشکلات خود را در آن مطرح می‌کند.

کودک باید طوری تربیت شود که به محض احساس احتمال سوءرفتار جنسی یا در صورت اتفاق افتادن ان در اولین فرصت والدین خود را آگاه کند.

افراد جامعه، به کمک رسانه‌های آموزشی -که لازم است در سطح ملی پیش بینی و اجرا شود-باید توجیه، آگاه و شیرفهم گردند که در کودک آزاری‌ جنسی‌، کودک تحت آزار گرفته، گناهکار، ترسو‌، بی‌کفایت، بی‌عرضه و… نیست‌. همه باید بدانند این کودک به هیچ‌وجه مقصر نبوده و تنها یک قربانی بی‌گناه است.

کودک آسیب دیده از آزار جنسی نیازمند به کمک فوری است و هیچ انسان عاقلی با فرد آسیب‌دیده آن هم با چنین سطح شدید و هولناکی از آسیب با شماتت و تندی رفتار نمی‌کند.

در این زمان حساس، وظیفه والدین حمایت کامل، محبت بی‌قید و شرط و استفاده از کمک حرفه‌ای روانپزشکی-روانشناسی است، تا به تدریج و آهستگی بسیار -طی سل‌ها و ماه‌ها -زخم‌های روحی چنین آسیبی به سمت التیام حرکت ‌کند. حالا می‌توان تصور کرد‌ بدون این سه‌گانه حمایت، محبت و استفاده از کمک ، چه بلای خانمان‌سوزی در انتظار کودک است.

مساله آخر اینکه بسیاری از خانواده‌ها با تراشیدن عذرهای عرفی مثل خجالت، آبروداری، حیا و… موضوع را مخفی نگه می‌دارند و از مراجعه و پیگیری انتظامی-قضایی استنکاف می‌کنند. باید گفت در عین درک ضربه وارد شده به کودک و خانواده پس از این مشکل، نتیجه پنهان‌کاری به هر دلیل تنها جری‌تر و دلیرتر کردن متجاوز و در معرض خطر قراردادن کودکان بیشمار دیگر و قوی‌تر کردن چرخه خشونت است.

مسولیت پیگیری-انتظامی نه یک مساله فردی که در این موارد نوعی وظیفه اجتماعی برای حمایت از کودکان است.

منبع: سایت سپید آنلاین

بیشترین موارد تماس با اورژانس اجتماعی، در ارتباط با کودک‌آزاری است (نوشته)

با وجود موارد قابل توجه کودک‌آزاری در ایران، همچنان اغلب موارد گزارش نمی‌شوند و آمارها و روش برخورد با آنها نیز روشن و شفاف نیست.
آرزو فاتحی، مدیرکل دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور: تماس‌های تلفنی با خط ۱۲۳ (اورژانس اجتماعی) در سه ماهه ابتدایی سال ۱۴۰۲ کمتر شده است. با این حال در میان این تماس‌ها، بیشترین موارد به کودک‌آزاری مربوط بوده است.

احمدرضا حیدرهایی، سرپرست دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی درباره آمارهای ثبت شده از کودک‌آزاری در سال ۱۴۰۱:
همه‌گیری و شیوع ویروس کرونا موجب روند افزایشی در برخی آسیب‌های اجتماعی از جمله کودک‌آزاری و همسرآزاری شده به طوری که این دو آسیب نسبت به سال‌های قبل افزایش داشته‌اند.

حامد فرمند، فعال حقوق کودک و حقوق بشر: والدین، بیشترین آزارگران کودکان هستند و این مسأله امری جهانی است.
طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت، سوء رفتار با کودکان یا کودک‌آزاری، تمام شکل‌های بدرفتاری جسمانی، عاطفی، روانی، آزار جنسی و غفلت از کودک را شامل می‌شود که می‌تواند به سلامت، بقا، روند رشد و کرامت انسانی او آسیب بزند.
همچنین بر اساس نظر سازمان بهداشت جهانی، مشکلات اقتصادی والدین، اعتیاد والدین به الکل و مواد مخدر و والدینی که خود در کودکی مورد آزار قرار گرفته‌اند، سه عامل عمده کودک‌آزاری هستند.

در ایران ۲۱ سال است که کودک‌آزاری به‌عنوان «جرم عمومی» شناخته می‌شود و پیگیری آن منوط به شکایت قربانی نیست.
در این رابطه در سال ۱۳۸۱، قانونی با ۹ ماده تصویب شد. در ماده چهار این قانون برای کودک‌آزار سه تا شش ماه زندان یا جزای نقدی تعیین شده که در بسیاری از پرونده‌ها از این مجازات نیز دریغ می‌شود. البته این مجازات تنها برای کودک‌آزاری است؛ یعنی موردی که منافی عفت نباشد.
در پرونده‌های مربوط به انجام اعمال منافی عفت با کودکان، در صورت اثبات جرم، مجازات اعدام تعیین شده است.
مجازات‌هایی که برای کودک‌آزاری در نظر گرفته می‌شود معمولاً متناسب با جرم نیست و بستگان درجه یک، به‌ویژه پدر، حتی در مواردی که آزار منجر به قتل کودک شود، به مجازات سنگینی نمی‌رسند.

برای مطالعۀ کامل مطلب به این لینک مراجعه کنید.

منبع: سایت سلامت نیوز

چه کاری از دست مان برمی‌آید؟ (ویدئو)

میانگین سنی کودکانی که مورد آزار و سواستفاده جنسی قرار می‌گیرند 9 سال است. در بسیاری از موارد این آزار از سوی نزدیکان کودک است.
اما چه کاری از دست‌مان برمی آید؟

منبع: کانال تلگرامی مدرسه

ضرورت آموزش جنسی (صوتی)

یاسر عرب

خبر تجاوز به کودکان و در مواردی؛ قتل آنها را در سال‌های اخیر بارها شنیده‌ایم. پخش خبر تجاوز به آتنا، ستایش، اهورا و…برای مدتی جامعه را به تکاپو انداخت تا فکری برای فاجعه تجاوز به کودکان صورت گیرد، اما شاهد هیچ‌گونه تغییری در این زمینه تا امروز نبوده‌ایم. تجاوز یا تعرض به کودکان تا زمانی که به مرگ یا آسیب شدید نیانجامد ممکن است به صورت خاموش صورت گیرد و ما امروز با زنان و مردانی روبرو باشیم که در کودکی مورد آزار قرار گرفته‌اند و سکوت کرده‌اند. شکی نیست که هرگونه تعرض و تجاوز در کودکی، تبعات جبران‌ناپذیری در رفتار اجتماعی افراد خواهد داشت.

منبع: کانال تلگرامی اندیشکده خرد جنسی

آیا کودک‌همسری، مسأله‌ای فلسفی است؟ (نوشته)

مهراد جم

در پی بحث‌ها و جدل‌های تقریباً بی‌نتیجه در خصوص «کودک‌همسری»، در این متن به آسیب‌شناسی این گفتگوها می‌پردازم.

برای شروع باید بگویم که برای رهایی از جدل‌های بی‌نتیجه با طرفدارانِ کودک‌همسری، ناگزیریم که از مقوله «شرط سنی» برای ازدواج عبور کرده و در مرتبه‌ای پیشینی‌تر از این «شرط»، بر مسأله‌ی «ارتباط با دیگری» تأکید کنیم. یعنی به عنوان پیش‌فرض:

اولاً: «شرط سن» برای ازدواج دختر و پسر حتماً لازم بوده اما به هیچ وجه کافی نیست.

ثانیاً: به مقوله «ازدواج» در برابر مسأله «ارتباط با دیگری» اصالت نداده و بلکه ازدواج را زیرمجموعه ارتباط و نوعی «رابطه با دیگری» بدانیم که نیازمند آگاهی‌ها و مهارتهای خاص خود است؛ همانطور که ارتباط ما با پدرمان و معلمان‌ و دوستان و راننده تاکسی و … نیازمند آگاهی و آموزش و مهارت‌های خاص خود است.

چیزی که در اصرار بر شرط سنی برای ازدواج شدیداً مورد غفلت واقع می‌شود این است که فرض کنیم که شرط سنی رعایت شود(که البته از نظر نویسنده لازم است رعایت شود)، اما صرف شرط سنی اصلا و ابدا ضمانت عقلانی و منطقی برای شروع ارتباط سالم و ادامه آن نیست؛

چرا که گرچه گذر زمان «می‌تواند» به تجربیات و میزان پختگی و فهم رفتارهای دیگری در فرد منجر شود، اما این «فرآیند» صرفاً یک احتمال در دوران زندگی هر فردی به شمار می‌رود که ممکن است به هر دلیلی به آگاهی فرد منجر نشود! و لذا حتی رعایت «شرط سنی» و اینکه در ازدواج همه چیز را به صرف رعایت این شرط تمام شده بدانیم، نمی‌تواند فقدان آگاهی و بلوغ لازم در تشکیل رابطه سالم را جبران کند و در اکثر قریب به اتفاق ازدواج‌ها، به نوعی «خودفریبی» منجر می‌شود.

«خودفریبی» از این جهت که مسأله انسان و ارتباطش با دیگری را بسیار ساده‌انگارانه فهم کرده‌ایم!

به عبارت دیگر گرچه «ممکن» است بالا رفتن سن در افزایش آگاهی به فرد کمک کند، اما چه بسیارند کسانی که به دلایل فرهنگی و خانوادگی و فقدان آموزش لازم و با وجود داشتن سنینِ بالای «۱۸ سال» از کمترین قدرتِ درکِ «رابطه‌ی سالم» محرومند و همچنان با هیجانات دوران کودکی و نوجوانی و عقده‌های عاطفی و فانتزی‌های جنسی سرکوب شده‌ی دوران بلوغ جنسی درباره ازدواج فکر میکنند!
چه بسیارند زنانی که ۳۰ سال است مورد تجاوز همسر خودشان هستند، با اینکه هم‌اکنون «۵۰ سال» سن دارند و چه بسیارند مردانی که به خاطر تامین نیاز جنسی خود سالها و بلکه تا آخر عمر به سوءاستفاده‌های همسر خود تن میدهند!

دغدغه من گذر از مقوله‌ی «سن» به عنوان شرطی پَسینی و لازم، به مساله‌ای پیشینی و مبنایی به نام «ارتباط سالم می‌باشد.

وقتی مسأله «ارتباط با دیگری» در گفتگوی‌های فلسفی ما مطرح ‌شود، ارتباط با همسر هم به عنوان «یک نوع» ارتباط مطرح خواهد شد و دقیقاً همین جاست که جای ورودِ جدی فلسفه خواهد بود؛ اینکه اساساً «دیگری» چیست؟ و مسأله فهم «بدن تاریخی» و مسأله بسیار عمیقِ «تنهاییِ اگزیستانسیال» و مسأله «لذت» و مساله «عشق» و همچنین مسأله «شایسته‌سالاری» در رابطه و مسأله «استقلال و فردیت» و مسائل بسیار چالشی و مرتبط دیگر از این رهگذر در چارچوب فلسفه قابل طرح و بحث خواهند بود.

و اما فایده گفتگوهای «مسأله محورِ فلسفی» این است که پای ایدئولوژیست‌ها و طرفداران کودک‌همسری و کسانی که مخالف تفکر در این مرز و بوم هستند از این گفتگوها بریده می‌شود و دیگر فرصت نشخوارپراکنی‌های بیمارِ ذهنی‌شان را پیدا نمی‌کنند و گفتگوها از حاشیه‌های غیر مفید و اتهام زنی‌ها خلاص می‌شود. چرا که این افراد توان تفکر و درک مسائل فلسفی را ندارند و در نتیجه مجبور به سکوت خواهند شد.

منبع: کانال تلگرامی آکادمی فلسفه و هنر مازوک

هرسال ۱۲میلیون دختر در کودکی مجبور به ازدواج می‌شوند. (نوشته)

یونیسف

نمایش اعتراضی دختران لبنانی به کودک‌همسری

بر اساس جدیدترین گزارشی که یونیسف درباره کودک‌‌همسری منتشر کرده، سالانه حدود ۱۲ میلیون دختر زیر سن ۱۸ سال در سراسر جهان به ازدواج اجباری تن می‌دهند. این سازمان تخمین می‌زند که تعداد این ازدواج‌ها به آرامی در حال کاهش است، اما بحران‌ها می‌توانند پیشرفت‌های کوچکی را که به سختی به دست آمده است، خنثی کنند.

بر اساس گزارش صندوق کودکان سازمان ملل متحد در حال حاضر ۶۴۰ میلیون دختر و زن در جهان قبل از تولد ۱۸ سالگی خود ازدواج کرده‌اند.

نسبت زنان جوان در این گونه ازدواج‌ها از ۲۱ درصد به ۱۹ درصد در مقایسه با آخرین برآورد یونیسف (پنج سال پیش)، کاهش یافته است. اما کاترین راسل، مدیر اجرایی یونیسف هشدار می‌دهد: «بحران‌های متعدد امیدها و رویاهای کودکان را در سرتاسر جهان به‌ویژه دخترانی که باید دانشجو باشند، نه عروس، بر باد می‌دهند.»

اشاره او به بحران‌های بهداشتی و اقتصادی، تشدید درگیری‌های مسلحانه و اثرات مخرب تغییرات آب و هوایی است که بسیاری از خانواده‌ها را وادار می‌کند تا به دنبال “امنیت” کودکان خود در ازدواج باشند.

در این گزارش گفته شده می‌توان انتظار داشت که رشد شدید جمعیت و بحران‌های جاری در کشورهای جنوب صحرای آفریقا منجر به افزایش آمار ازدواج‌ کودکان شود. تعداد این ازدواج‌ها در آمریکای لاتین و دریای کارائیب، در خاورمیانه و شمال آفریقا و همچنین در اروپای شرقی و آسیای مرکزی تقریبا تغییری نکرده است.

برای مطالعۀ‌ ادامه مطلب به این لینک مراجعه کنید.

منبع: سایت دویچه فارسی

خطرات کودک سلبریتی در فضای مجازی (ویدئو)

اگر کودکی دارید که احتمال دسترسی به حساب اینستاگرام دارد و یا عکس‌های متعددی از او در فضای مجازی منتشر شده توصیه می‌کنیم این ویدئو را ببیند و هشدار این کاربر را جدی بگیرید!

منبع: کانال تلگرامی اندیشکده خرد جنسی

دیدگاهتان را بنویسید