زندگینامه ویکتور خارا
گزیده اشعار ویکتور خارا
ترانۀ «مانیفست» (ویدئو و معرفی)
ترانه «مانیفست» از ویکتور خارا
(با ترجمه بابک زمانی)
نه اینکه به عشقِ مطربی آواز بخوانم
نه اینکه بگویم صدایی دارم، نه!
به خاطر حرفهای سازِ صادقم است
که میخوانم.
به خاطر قلبش، که قلبی زمینیست.
به خاطر او که همچون کبوتری سپید به پرواز بر میخیزد
او که زلال همچون آبِ مقدس، متبرک میکند دلیران و شهیدان را…
از این روست که سرود من، مقصودی دارد
چونان که “ویولتا پارا” چنین میگوید.
آری؛ گیتار من کارگریست
که میدرخشد و بوی بهار را به ارمغان میآورد.
گیتارِ من نه برای دژخیمان است
که برای ارث پول و قدرتاند
گیتار من برای دستان زحمتکش مردمانیست
که عرق میریزند تا فردایمان را شکوفا کنند.
یک سرود آن دم معنا مییابد
که ضربانِ سطورش محکم باشد
و با آوای مردی خوانده شود که برای آوازش جان دهد
مردی که خالصانه آوازش را سر دهد
من برای ستوده شدن نمیخوانم
یا اینکه بیگانگان بر سرودم اشک بریزند
من برای سرزمینِ تهیدستم میخوانم
این سرزمین طویل اما بس عمیقم
بر این زمینی که آغازمان بوده
بر این زمینی که پایانمان خواهد بود
سرودهای نترس، هماره زندگی میبخشند
به سرودهایی که همیشه تازهاند
به سرودهایی که همیشه زندهاند…
«برای عدالت و آزادی» (ویدئو)
اثری از «الیستر هیولت» برای ویکتور خارا (ویدئو)
الیستر هیولت(Alistair Hulett)، خواننده، ترانهسرا و مبارز سوسیالیست بود که برای تحقق جهانی برابر، مبارزه، عشق و احترام به همه انسانها را ترویج میکرد.
هیولت به همه مبارزان راه آزادی، از جمله ویکتور خارا عشق میورزید و در آثار خویش، از آنها یاد میکرد.
ترانۀ «مردم متحد هرگز شکست نخواهند خورد» (ویدئو و معرفی)
«مردم متحد هرگز شکست نخواهند خورد» یک آهنگ اعتراضی شیلیایی است که موسیقی آن توسط «سرجیو اورتگا آلوارادو» ساخته شده، و نخستین بار در سال ۱۹۷۳ توسط گروه Quilapayún اجرا شده است. این آهنگ یکی از موفقترین آهنگهای جنبش «آهنگ نوی شیلی» است. این ترانه در بسیاری از زبانها اقتباس یا ترجمه شده و در تظاهراتهای مختلف در سراسر جهان علیه دیکتاتوریهای چپ یا راست استفاده شده است.
عنوان این آهنگ از سخنرانی رهبر سیاسی کلمبیا «خورخه الیسر گایتان» در دهه 1940 گرفته شده است. این عبارت بعداً یکی از شعارهای حزب «اتحاد مردمی» در دوران حکومت سوسیالیستی سالوادور آلنده رئیس جمهور شیلی، در اوایل دهه 1970 گردید.
به گفتهٔ «سرجیو اورتگا آلوارادو»، او این آهنگ را پس از شنیدن فریاد مرد جوانی که در ژوئن 1973 به خانه در سانتیاگو میرفت، ساخت. ساخت این آهنگ سه ماه قبل از کودتای آگوستو پینوشه که آلنده را سرنگون کرد و دوره دیکتاتوری نظامی را آغاز کرد صورت گرفته است. اندکی قبل از کنسرت، سالوادور آلنده، «سرجیو اورتگا آلوارادو» را به عنوان سفیر فرهنگی دولت وحدت مردمی منصوب کرد، موقعیتی که او در آن برای مدت کوتاهی با «ویکتور خارا» که چند روز پس از کودتا ترور شد، شریک بود.
از آن زمان به بعد و در طی سالهای بعد، این آهنگ در آلبوم های متعددی توسط گروهها و خوانندهها و ترانهسرایان مختلف ظاهر شده است. در انقلاب ۵۷ ایران نیز این آهنگ توسط «علی ندیمی» و بر اساس شعری از خود وی ساخته شد. این آهنگ مدت کوتاهی به صورت زیرزمینی منتشر شد، تا اینکه با سقوط دولت و تسخیر رادیو به دست انقلابیان از رادیو پخش گردید.
ترجمهٔ شعر اصلی:
(ترجمهٔ بابک زمانی)
هرگز شکستی برای مردم متحد نیست
هرگز شکستی برای مردم متحد نیست
به پا خیز و سرودی بخوان،
پیروزی از آنِ ماست
ببین که چگونه پرچمهای همبستگی در حال اهتزازند
تو نیز در این راه به من خواهی پیوست
و سرود و پرچمِ تو نیز شکوفه خواهد داد.
روشنایی سرخ سپیدهدم
خبر از زندگیِ پیشرو میدهد.
به پا خیز و مشتهایت را گره کن
مردم در راهِ پیروزیاند
زندگیِ فردایمان بهتر است.
برای فتحِ خوشبختی
بانگ هزاران مبارز بهپاخواهدخاست.
بخوان سرود آزادیات را
چرا که وطن تنها با ارادهٔ من و تو پیروز خواهد شد
اینک مردمِ بهپاخاسته
با بانگِ بلند فریاد میزنند: بهپیش، بهپیش…
هرگز شکستی برای مردم متحد نیست
هرگز شکستی برای مردم متحد نیست
این وطن است که متحدمان میکند
از شمال تا جنوب مردم بهپا میخیزند
از معدنهای نمک تا جنگلهای جنوب.
مردمِ متحد در مبارزه و کار
میروند تا وطن را پس میگیرند.
گامهایشان خبر از آینده میدهد.
به پا خیز و سرودی بخوان
پیروزی از آن مردم است.
اینک میلیونها نفر حقیقت را نشان میدهند.
ارتش پولادینِ مردم مصمم است
و عدالت و خِرَد را در دستانشان دارند
زنان نیز اینجایند
دلاورانه و مشعل بهدست
دوشادوشِ کارگران ایستادهاند
شعر و آهنگ «علی ندیمی»، که در انقلاب ۵۷ ایران منتشر شد:
برپاخیز از جا کن بنای کاخِ دشمن
برپاخیز از جا کن بنای کاخِ دشمن
برپاخیز از جا کن بنای کاخِ دشمن
چو در جهان قیودِ بندگی اگر فتد به پای مردمی
به دستِ توست به رأی مشتِ توست رهاییِ جهان ز طوقِ جور و ظلم
به پا کنیم قیامِ مردمی رها شویم ز قیدِ بندگی
چو در جهان قیودِ بندگی اگر فتد به پای مردمی
به دستِ توست به رأیِ مشتِ توست رهاییِ جهان ز طوقِ جور و ظلم
به پا کنیم قیامِ مردمی رها شویم ز قیدِ بندگی
همپاییم، همراهیم، همرزمیم، همسازیم
جان بر کف برخیزیم، برخیزیم پیروزیم
برپاخیز از جا کن بنای کاخِ دشمن
برپاخیز از جا کن بنای کاخِ دشمن
به هر کجا نشان ز ثروت است ز حاصلِ تلاشِ کارگر است
زمین غنی ز رنجِ برزگر ز همّتش شود ز دانه خرمنی
به پا کنیم قیامِ مردمی رها شویم ز قیدِ بندگی
اگر شود صدای ما یکی ز خشمِ خود شرر به پا کنیم
بنای صلحِ جاوِدان نهیم به پای خلق، چو جانِ خود فدا کنیم
به پا شود قیامِ مردمی رها شویم ز قیدِ بندگی
همپاییم، همراهیم، همرزمیم، همسازیم
جان بر کف برخیزیم، برخیزیم پیروزیم
برپاخیز از جا کن بنای کاخِ دشمن