بهشت برادری، دوزخ بیتفاوتی
فرازهایی از سخنان امام صادق(ع)
- امام صادق(ع): خدای عزّوجلّ فرموده است: مردم خانوادهی منند؛ پس محبوبترین آنها نزد من کسی است که با آنان مهربانتر و در راه برآوردن نیازهایشان کوشاتر باشد. (میزانالحکمه، ص953)
- بدانید که محبوبترین مؤمنان نزد خدا کسی است که مؤمن تهیدستی را از ناداری نجات دهد و در امور مادی و زندگیاش به او یاری رساند، و کسی که [عموم] مؤمنان را کمک کند و سود رساند و ناراحتی آنها را برطرف سازد. (میزانالحکمه، ص951)
- امام صادق(ع)، در بیان حقوق مؤمن بر مؤمن فرمود: کمترینِ این حقوق آن است که برای او همان چیزی را دوست داشته باشی که برای خود دوست داری و بر او نپسندی آنچه را بر خود نمیپسندی. (میزانالحکمه، ص1249)
- امام صادق(ع)، در پاسخ به سؤال از کمترین حق مؤمن بر برادرش فرمود: آنچه را که او بدان نیازمندتر است به خود اختصاص ندهد. (میزانالحکمه، ص1249)
- مسلمانان باید که در رفت و آمد با هم، و احسان کردن به هم، و مواسات[1] با نیازمندان، و مهربان بودن با یکدیگر تلاش کنند، تا چنان باشند که خدای بزرگ به شما فرمان داده است: «رُحَماءُ بَینَهم» (مؤمنان با یکدیگر مهربانند) [سورهی فتح، 29]. با مهربانی با هم زندگی کنید، و ناراحت و نگران باشید از اینکه از نیازمندی و گرفتاری دیگران مطلع نشوید، چنانکه «انصار» در روزگار رسول خدا(ص) چنین بودند. (الحیاة، ج5، ص140)
- خداوند عزوجل در داراییهای توانگران به جز زکات [مرسوم]، حقوقی دیگر واجب و مقرر کرده و فرموده است: «و آنان که در اموالشان حقی است معین، برای سائل و محروم» [سوره معارج، 24]. بنابراین، حق معلوم و معین، که حقی جز زکات [مرسوم] است، چیزی است که هرکس باید وظیفه خود بداند که از مالش پرداخت کند و به اندازه توان و وسعت مالی که دارد آن مقدار را بر خود واجب شمارد و بسته به میل خود هر روز یا هر جمعه یا هر ماه بپردازد. (میزانالحکمه، ص2191)
- زکات به منظور آزمودن توانگران و کمک به مستمندان وضع شده است. اگر مردم زکات اموال خود را میپرداختند، هیچ مسلمانی نیازمند نمیماند و به سبب آنچه خداوند عزّوجلّ برای او واجب کرده است بینیاز میشد. مردم، فقیر و نیازمند و گرسنه و برهنه نشدند مگر به سبب گناهان ثروتمندان. (میزانالحکمه، ص2185)
- مردی از یاران امام صادق(ع) شنیده بود که امام(ع) نخلستانی در نزدیکی مدینه دارد که در مورد محصول آن به شیوهی خاصی رفتار میکند و از امام(ع) در این مورد سؤال کرد. امام(ع) فرمود: «هنگامی كه خرماها میرسند، من دستور میدهم كه بخشی از دیوارهای نخلستان را خراب کنند و بردارند، تا مردم بتوانند وارد شوند و از خرماها بخورند. و میگویم ده سكو بسازند، كه روی هر یك ده نفر بتوانند بنشینند [و با آسودگی خرما بخورند]، و هر ده نفری كه خوردند و رفتند ده نفر دیگر بیایند، و برای هر نفر یک وعده رطب بگذارند. و میگویم برای همه همسایگان آنجا – از پیرمرد و پیرزن و بچه و بیمار و زن و هر كس که نمیتواند بیاید و خرما بخورد – برای هر كدام به اندازه یک وعده خرما ببرند.
و چون زمان جمعآوری محصول تمام شد، به همهی كارگران و وكیلان خود و اشخاصی كه كمك كردهاند مزد کاملی میدهم. باقیماندهی خرماها را به مدینه میآورم، و در مدینه نیز، برای خانوادهها و مستحقان، دو بارِ خرما و سه بارِ خرما و كمتر و بیشتر، میفرستم، هر كس به اندازه نیاز و استحقاقش. در نتیجه، برای خودم [و خرج خانوادهام در سال]، چهارصد دینار میماند، با اینكه اصل درآمد نخلستان چهار هزار دینار است.» (الحیاة، ج6، ص 25)
- از نشانههای دیندوستی مرد، دوست داشتن برادرانش است. (میزانالحکمه، ص969)
- آیا دین جز دوستی و محبت است؟ خدای عزّ و جلّ میفرماید: «[ای پیامبر،] بگو: اگر خدا را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد.» [سوره آلعمران، 31] (میزانالحکمه، ص945)
- نیكوكاران چون با هم روبهرو شوند، هر چند به زبان اظهار محبت و دوستی با هم نكنند دلهایشان به سرعت در آمیختن باران با آب رودخانهها به هم انس گیرد، و بدكاران هر گاه با هم روبه رو شوند، هر چند به زبان اظهار محبت و دوستی با هم كنند، دلهایشان از انس و الفت با یكدیگر دور است، همانند چهارپایان كه از مهرورزی با هم به دورند گرچه روزگاری دراز از یك آخور علوفه خورند. (میزانالحکمه، ص171)
- هر که نعمت خدا به او زیاد شود، بار زحمت و هزینهی مردم بر دوش او سنگینتر شود. بنابراین، با به دوش کشیدن بار زحمت و هزینهی مردم، نعمت [خود] را پایدار سازید و آن را در معرض زوال قرار ندهید؛ زیرا به ندرت پیش میآید که نعمتی از کسی زوال آید و دوباره به او برگردد. (میزانالحکمه، ص6363)
- [در سفارش به عبداللهبنجندب فرمود:] ای پسر جندب! خدای عزّوجلّ در یکی از وحیهای خود فرمود: من نماز را از کسی میپذیرم که در برابر بزرگی من افتادگی کند و به خاطر من از خواهشهای نفس خویشتنداری ورزد و روز خود را با یاد من بگذراند و بر آفریدگان من بزرگی نفروشد و گرسنه را سیر کند و برهنه را بپوشاند و بر گرفتار و مصیبتزده رحم آورد و غریب را پناه دهد. (میزانالحکمه، ص6517)
- جوان بخشندهی آلوده به گناهان نزد خدای عزّوجلّ از پیرمرد عابد بخیل دوستداشتنیتر است. (میزانالحکمه، ص2431)
- نادانِ بخشنده برتر از عبادتپیشهی بخیل است. (میزانالحکمه، ص2431)
- معلون است، ملعون است، کسی که خداوند مالی به او ببخشد و او از آن مال صدقهای ندهد. (میزانالحکمه، ص6439)
- آیا تصوّر میكنی كه اگر خداوند به كسانی مالی داده است، بدین علت بوده که احترامی نزد او داشتهاند، و اگر به كسانی مال نداده است، از آن روست که در نظرش قدر و منزلتی نداشتهاند؟ نه! بلكه مال، مال خداست؛ و آن را در نزد برخی به امانت میگذارد، و بر آنان روا میدارد كه از این مال با میانهروی بخورند و بیاشامند و بپوشند و ازدواج كنند و از وسیلهی سواری بهرهمند شوند، و آنچه میماند را به فقرای مؤمنان بدهند، و نابسامانی زندگی آنان را به سامان آورند. پس هر كس چنین كند، آنچه میخورد و میآشامد و سوار میشود و ازدواج میكند، بر وی حلال است، و آنچه از ایناندازه بگذرد بر وی حرام است.
[سپس امام این آیه را خواند:] «اسراف مكنید كه خدا اسرافكنندگان را دوست نمیدارد» [سوره انعام، 141] [و فرمود:] آیا خیال میكنید كه خدا مردی را بر مالی كه به او عطا كرده است امین میداند، كه برای خود اسبی به ده هزار درهم بخرد، با اینكه اسب بیست درهمی برای او بس است، […] و در عین حال بگوید که: «اسراف مكنید كه خدا اسرافكنندگان را دوست نمیدارد»؟! (میزانالحکمه، ص5743)
- هر بنایی که بیش از نیاز باشد، روز قیامت، وبال و بار سنگین صاحبش خواهد بود. (توسعهی اقتصادی بر پایهی قرآن و حدیث، ج 1، ص 404)
- جز آن نیست که خداوند این ثروتهای افزون [بر نیاز] را به شما عطا فرموده تا آن را هرگونه خدا خواهد، صرف کنید، نه آنکه آن را انباشته نمایید. (توسعهی اقتصادی بر پایهی قرآن و حدیث، ج 2، ص 880)
- هیچ بندهای نیست که از خرج کردن یک درهم در راهی که حقّ آن است دریغ ورزد مگر این که دو درهم به ناحق [و در راه باطل] خرج کند. (میزانالحکمه، ص6451)
- مسلمان برادر مسلمان است و حق مسلمان بر برادرش این است که اگر برادرش گرسنه باشد سیر نخورد و اگر برادرش تشنه باشد سیراب نشود و هرگاه برادرش جامه ندارد، جامه [زیادی] نپوشد، پس حق مسلمان بر برادر مسلمان حق بزرگی است! (الحیاة، ج 5، ص 141)
- هر کس از اصحاب ما که یکی از برادرانش از او برای نیازی طلب یاری کند و او با تمام توان به این یاریدادن برنخیزد،به خدا و رسول و مؤمنان خیانت کردهاست. [راوی گوید: پرسیدم: «مقصودتان از مؤمنان چه کسانیاند؟» فرمود:] از زمان امیرالمؤمنین تا آخر ایشان. (الحیاة، ج 4، ص 466)
- خداوند هیچ مردمی را عذاب نمیکند، مگر آنگاه که حقوق برادران تهیدست و محروم خود را درست ادا نکنند. (الحیاة، ج9، ص583)
- هر چیزی، زکاتی دارد و زکات دانش، آموختن آن است به اهلش. (میزانالحکمه، ص3955)
- […] و اما عالِمی که در طبقه سوم دوزخ قرار دارد، کسی است که در تعلیم دانش ثروتمندان را شایستهتر میداند و فقرا و تهیدستان را از دانش محروم میسازد […]. (آثارالصادقین، ج13، ص582)
- [از امام صادق(ع) دربارهی آیه «هر كس كسی را زنده بدارد، چنان است كه گویی تمام مردم را زنده داشته است» (سوره مائده، 32) سؤال شد، فرمود:] یعنی او را از سوختن یا غرق شدن نجات دهد. [حضرت کمی سكوت كرد، سپس فرمود:] مصداق بزرگترِ آن، این است كه كسی را [به راهی راست] دعوت كند و او دعوتش را بپذیرد. (میزان الحکمه، ص6631)
- [به یکی از یارانش فرمود:] سلام ما را به دوستدارانمان برسان و باخبرشان کن که در برابر خداوند از ما کاری برای آنها ساخته نیست، مگر اینکه عمل کنند، و هرگز به ولایت ما دست نیابند مگر با عمل و پارسایی، و پرحسرتترین مردم در روز قیامت کسی است که عدالتی را وصف کند و خود برخلاف آن رفتار نماید. (میزانالحکمه، ص4005)
- [به مردی که از ایشان سفارشی خواست فرمود:] بار و بنهات را آماده ساز و توشهات را پیشاپیش بفرست و خود وصیّ خودت باش. به دیگری نگو که آنچه را به کارِ تو میآید [بعداً] برایت بفرستد. (میزانالحکمه، ص6843)
- هر یك از شما كه میخواهد دعایش مستجاب شود درآمد خود را پاك كند و حق مردم رابپردازد. دعای هیچ بندهای كه مال حرامی در شكمش باشد یا مظلمهی كسی به گردنش باشد، به درگاه خدا بالا نمیرود. (میزانالحكمه، ص1659)
- اگر مردم از راهی که خداوند به آنان فرمان داده است کسب درآمد کنند اما در راهی که خداوند از آن بازشان داشته است خرج کنند، خدا آن را از ایشان نمیپذیرد؛ و اگر از راهی که ایشان را از آن نهی کرده است درآمدی به دست آورند و آن را در راهی که خداوند بدان فرمانشان داده است به مصرف رسانند باز از آنان نمیپذیرد؛ [خداوند از ایشان نخواهد پذیرفت] مگر اینکه از راه حلال به دست آورند و در راه حلال انفاق کنند. (میزانالحکمه، ص6453)
- امام صادق(ع) هزار دینار به شخصی به نام «مُصادف» داد و از او خواست تا با آن پول برای وی تجارت کند. مصادف کالایی برای فروش تهیه کرد و همراه تاجران به طرف مصر راه افتاد. چون به مصر نزدیک شدند، به کاروانی که از مصر بیرون آمده بود برخورد کردند. از اهل کاروان دربارهی وضع کالایی که با خود داشتند پرسیدند. معلوم شد که آن کالا در مصر کمیاب است، از این رو با یکدیگر قرار گذاشتند که کالای خود را با سودی کمتر از دینار به دینار نفروشند.
چون مصادف به مدینه بازگشت، نزد امام صادق(ع) آمد در حالی که دو کیسه با خود داشت، در هر کیسه هزار دینار. گفت: «فدایت شوم! این کیسه سرمایه است، و آن دیگری سود.» امام(ع) فرمود: «این سود زیادی است، با کالا چه کردی؟» مصادف جریان را شرح داد که چه کردند و چه قراری گذاشتند. امام صادق(ع) فرمود: «سبحان اللّه! به زیان مردمی مسلمان با یکدیگر قرار میگذرید که از هر یک دینار، یک دینار سود برید؟» آنگاه یکی از دو کیسه را برداشت و گفت: «این سرمایهی من، و ما را نیازی به این سود نیست»؛ سپس فرمود: «ای مصادف! نبرد کردن با شمشیر، آسانتر است از کسب حلال.» (الحیاة، ج 5 ، ص565)
- شخصی به امام صادق(ع) گفت: «من از کسی طلبی دارم و او میخواهد خانهاش را برای پرداخت بدهی خود به فروش برساند.» امام(ع) فرمود: «خدا تو را حفظ كند! مبادا او را از خانه و سرپناهش بیرون كنی.» (الحیاة، ج6، ص235)
- یکی از انواع مال حرام درآمدی است که از راه کار کردن برای والیان ستمگر به دست میآید. (میزانالحکمه، ص2409)
- علی بن ابی حمزه میگوید: دوستی داشتم كه از منشیان دستگاه بنیامیه بود؛ از من خواست تا برای رسیدن به خدمت امام صادق(ع) برای او اجازه بگیرم. اجازه گرفتم و آمد و گفت: «در نزد من مال فراوانی بدون دقت در راه کسب آن جمع شده است، حكم این مال چیست؟» امام فرمود: «اگر بنیامیه كسانی نمییافتند كه برایشان نویسندگی [و كارهای دفتری و اداری] كنند، و درآمدها را گرد آورند، و در نبرد به سود آنان بجنگند، و در جماعت ایشان حضور پیدا كنند حق ما را غصب نمیكردند. اگر مردم ایشان را با آنچه داشتند رها میكردند، چیزی بیش از آن نمییافتند [و به این مال و قدرت و شوكت نمیرسیدند].»
پس آن جوان گفت: «فدایت شوم! آیا من راه نجاتی دارم؟» فرمود: «اگر بگویم، انجام میدهی؟» گفت: «انجام میدهم.» فرمود: «همهی اموالی را كه در دیوان ایشان به دست آوردهای كنار گذار، [از صاحبان آن اموال] هر كس را كه میشناسی، مالش را به او پس بده، و هر كس را نمیشناسی، مال او را در راه خدا بده؛ من در نزد خدای بزرگ بهشت را برای تو تضمین میكنم.» آن جوان مدتی دراز سر فرو افكند و سپس گفت: «فدایت گردم، چنین كنم.» (الحیاة، ج3، ص 357)
- هر که نزد توانگری رود و از سرِ چشمداشت به آنچه او دارد در برابرش کرنش کند، دو سوم دینش از بین برود. (میزانالحکمه، ص 6853)
- امام صادق(ع): وای بر قومی كه با امر به معروف و نهی از منكر به دین خدا عمل نمیكنند … هر كس بگوید «لا اله الا الله» داخل ملكوت آسمان (بهشت) نمیشود، مگر آنكه گفتهی خود را با عمل صالح تكمیل كند. و كسی كه [میپندارد] با فرمانبرداری از ظالم خدا را اطاعت میكند دین ندارد. [سپس فرمود:] «همگان را افزونطلبی به غفلت افكند، تا کارشان به گورستان رسید.» [اشاره به سوره تکاثر، آیات 2-1] (الحیاة، ج3، ص354)
- ابن ابی یعفور گوید: … از امام صادق(ع) پرسیدم: آنجا که خداوند گفته است: « و كسانی كه كفر ورزيدهاند، سرورانشان طاغوتند، كه آنان را از روشنايی به سوی تاريكیها به در میبرند. آنان اهل آتشند كه خود، در آن جاودانند» [سوره بقره، 257] آیا مقصودش کفار نیست؟ فرمود: کافر چه نوری میتواند داشته باشد تا از آن به تاریکیها بیرون شود؟ بلکه مقصود خدا آن است که ایشان بر نور اسلام بودند و چون دوستدار و پیرو هر پیشوای ستمگری شدند که خدا آن را تعیین نکرده بود، از نور اسلام به ظلمات کفر درآمدند. پس همراه با کفار شایستهی آتش شدند و به همین جهت خداوند گفته است: «آنان اهل آتشند و جاودانه در آن خواهند ماند». (الحیاة، ج 2، ص 659)
- [در روزگاران فاسد]، مردم را میبینی که با هر که قدرت و غلبه دارد همراه میشوند، و مردم و گرد هم آمدنها را میبینی که جز به پیروی از اغنیا و ثروتمندان نیستند، و جز به سود آنها گام برنمیدارند. (الحیاة، ج9، ص538)
- امام صادق(ع) در پاسخ به سؤال ابوبصیر از آیهی «[یهود]، علما و راهبان خود را به جای خدا، خداوندگاران خود گرفتند» [سوره توبه، 31]، فرمود: «به خدا سوگند علما و راهبان یهود آنان را به عبادت خود فرانخواندند. اگر ایشان را به پرستش [ظاهری] خود دعوت میكردند قطعاً نمیپذیرفتند، بلكه حرامی را برای آنان حلال كردند و حلالی را حرام و بدین ترتیب، از سر جهل، علما و راهبان خود را عبادت و بندگی كردند.» (میزانالحکمه، ص3421)
- امام صادق (ع): عبادت به سجود و ركوع نیست، بلكه به اطاعت و فرمان بردن از رجال است، هر كه فرمان آفریدهای را كه خلاف فرمان آفریدگار است اطاعت كند بیگمان او را عبادت كرده است. (میزان الحکمه، ص3420)
- ستمگر، کمککنندهی به او و کسی که به کار او راضی است، هر سه [در ظلم] شریک یکدیگرند. (الحیاة، ج 8، ص 180)
- هیچ مؤمنی مؤمن ستمدیدهای را یاری نرساند، مگر آن كه این كار او برتر از یك ماه روزه و اعتكاف در مسجدالحرام باشد، و هیچ مؤمنی نیست كه برادر خود را یاری رساند و یاریاش دهد، مگر این كه خداوند در دنیا و آخرت او را یاری كند و هیچ مؤمنی نیست كه بتواند برادرش را یاری دهد اما تنها و بییاورش گذارد، مگر این كه خداوند در دنیا و آخرت او را تنها و بییاور گذارد. (میزانالحکمه، ج7، ص3385)
- برای خود چیزی فراهم آر! در تندرستی پیش از بیماری، و در نیرومندی پیش از ناتوانی، و در زندگی پیش از رسیدن مرگ. (الحیاة، ج 7، ص 214)
- امام صادق(ع): پدرم میفرمود: هرگاه آهنگ كار خوبی كردی، بشتاب؛ زیرا نمیدانی كه چه پیش خواهد آمد. (میزانالحکمه، ج7، ص3487)
- مَثَل دنیا همچون مثل آب دریاست، كه هر چه شخص تشنه از آن بیشتر بیاشامد تشنگی او فزونتر شود، تا سرانجام تشنگی او را هلاك كند. (الحیاة، ج3، ص563)
- [از دعای آن حضرت در روز عرفه:] خدایا! به تو پناه میبرم از دنیایی كه از خیر آخرت جلوگیری كند و از زندگانیای كه بهترین مردن را باز دارد و از آرزویی كه مانع بهترین كار شود. (میزانالحکمه، ص 187)
- بدانید که میان خدا و بندگانش جز طاعت او هیچ واسطهای نیست؛ نه فرشتهای مقرّب، نه پیامبری مرسل، و نه هیچ کس دیگر. پس در کار طاعت او بکوشید. (میزانالحکمه، ص861)
- مواسات به معنای شریک کردن دیگران در معاش و روزی خود و نیز همدردی و همیاری در سختیها و مشکلات است. ↑